عقاید یک رامین

کانال پشتیبان

به این بیان اصلا اعتباری نیست. خبری ازش نیست. یهو دیدی بست رفت. بخاطر همین یه کانال تلگرام باز کردم. فعلا اولویتم وبلاگه. هر چی اینجا پست کنم، یه کپیش رو هم کانال می‌ذارم. دوست داشتین عضو شین.



لینک
۱ نظر
۲۷ اسفند ۱۴۰۲ - ۱۱:۱۸

شما حالتون خوبه؟

بطور عجیبی هرکی رو می‌شناسم حالش بده. قسمت عجیبش اینجاست که انگار کسی حواسش نیست یه نفرم از ته دل حالش خوب نیست.
۴ نظر
۲۲ آبان ۱۴۰۳ - ۲۲:۵۷

شما می‌دونین؟

بعضی وقتا به معنی کلمات فکر می‌کنم. به اینکه اگه بخوام به یه بچه 5 6 ساله توضیحش بدم چی باید بگم. معمولا به نتیجه‌ای نمی‌رسم. به چه آدمی میگیم "شریف"؟ یه نفر چه ویژگی باید داشته باشه که "با جنم" خطاب بشه؟ "وقار" یعنی چی؟ نعریف "نجابت" چیه؟ وقتی به کسی "احترام" می‌ذاریم، دقیقا چیکار می‌کنیم؟ آیا "غیرت" خوبه یا الان بد برداشت میشه ازش؟ 

موخر
۱ نظر
۲۰ مهر ۱۴۰۳ - ۲۳:۴۹

ای خودم 31

ای رامین!

ای خودم!


من می‌دونم تو چیارو رد کردی و به اینجا رسیدی. من از همه بهتر می‌دونم. راه طولانی‌ای بود. هر چقدر هم حس کردی عقبی یا کمی، یادت بنداز گذشته رو

ای خودم
۰ نظر
۱۶ مهر ۱۴۰۳ - ۰۰:۵۶

محض احتیاط تاکید می‌کنم بعضی از آدما

چرا بعضی از آدما (چه آقا، چه خانم) وقتی از همسرشون راضی هستن میگن "تو بهترین شوهر/زن دنیایی" ولی وقتی ازشون دلخورن میگن "همه مردا/زنا فلان رفتار بد رو دارن"؟ چرا وقتی یه رفتار بده، اون رو به کل جنسبت تعمیم میدیم ولی وقتی خوبه تعمیمش نمیدیم به کل؟ جالبش اینجاست که این قضیه در مورد جنس مقابله. برا هم‌جنس گفته نمیشه. وقتی یه مرد سر یه مرد دیگه کلاه می‌ذاره، نمیگن همه مردا کلاه‌بردارن. یا اگه خانمی به یه خانم دیگه دروغ بگه، نمیگن همه زنا دروغگوند.
موخر
۱ نظر
۲۷ شهریور ۱۴۰۳ - ۰۰:۵۰

آداب چت

در راستای چیزایی که از خواهر خوبم، نگار، یاد گرفتم باید بگم یه سری تکنیک تو چت کردن که خیلی کمکم کردن. مثلا

1. هر لحظه وسط چت کاری برامون پیش بیاد، همون لحظه میگیم "من برم" و طرف مقابل رو وسط حرف نزدن نمی‌کاریم. غیب نمیشیم.

2. اگه وویس بدم و خسته باشه، می‌نویسه "می‌تونم بعدا گوش کنم؟" خیلی تکنیک خوبیه. می‌فهمم خسته‌ست. دیگه فکر نمی‌کنم عه سین رده ولی چرا گوش نداده؟ نکنه مزاحمم؟ نکنه خودشو داره می‌گیره؟ و هزار تا فکر اشنباه دیگه. همون لحظه اول می‌فهمم ماجرا چیه.

3. اعلام وضعیت روحی و جسمی. مثلا نگار اول چت می‌نویسه من داغون و عصبانی هستم. این باعث میشه من حالت روحیشو بفهمم. عین وضعیتی که تو واقعیت ببینمش تشخیص میدم که حالش خوب نیست.

4. وقتی یه وویس طولانی بده، بلافاصله بعدش بصورت نوشته میگه که در مورد فلان موضوعه و اورژانسی نیست تا منم در جریان باشم که منتظر چی باشم.

5. موضوعات جدی شامل اختلاف عقیده یا سوتفاهم‌ها 90 درصد به بالا بصورت تلفنی انجام میشه. نه بصورت چت. تو تلفن 5 دیقه‌ای حل میشه ولی تو چت حداقل نیم ساعت! اونم اگه کامل بتونیم حرفامونو بزنیم.

6. تو ساعاتی که می‌دونیم طرف مقابل سرکاره، پیام نمیدیم.

نگار
۰ نظر
۰۷ شهریور ۱۴۰۳ - ۲۱:۳۶

با تشکر فراوان ازش

خواهر خوبم، نگار، چیزهای زیادی بهم یاد داده. یکی از مهم‌تریناش اینه که یاد گرفتم به بقیه بگم دوست‌شون دارم. علاقه‌ام رو به زبون بیارم. نگران نباشم از اینکه طرف مقابل (خواه پسر خواه دختر) چه فکری می‌کنه. وقتی از ته قلب باشه، هیچ مشکلی پیش نمیاد که هیچ، روابط بهتری هم ساخته میشه.
موخر
نگار
۰ نظر
۰۵ شهریور ۱۴۰۳ - ۱۵:۵۹

عجیبه

شب‌ها، یه نفر دیگه‌ام انگار.

موخر
۰ نظر
۲۹ مرداد ۱۴۰۳ - ۱۳:۱۷

بهش گفتم فرق من با تو اینه که

تو بین خوشگلا، دنبال خوبش می‌گردی اما من بین خوبا، دنبال خوشگلش می‌گردم

مقدم
۱ نظر
۲۴ مرداد ۱۴۰۳ - ۲۳:۵۸

نمیشه که

تو محیط اطرافم، تو اینستا و توییتر، کلی پست و نوشته می‌بینم با این مضمون که دختر/پسری که فلان طوره کنسله. اگه پارتنرت فلان کار رو کرد، کات کن. اکثرا در مورد قطع کردن، تموم کردن، حذف کردن، ول کردن رابطه‌ها (چه عاطفی چه دوستی) حرف می‌زنن. خیلی کم می‌بینم کسی در مورد بخشش حرف بزنه. از اینکه تو چه شرایطی آدما رو ببخشیم. چطوری معذرت خواهی کنیم. مراحلش چیه. اگر کار اشتباهی کردیم تو رابطه، چطوری جبرانش کنیم. چطوری یه رابطه خوب دوستی رو نگه داریم. از این مدل حرفا کم می‌بینم. با هر اشتباهی اگه بخوایم بقیه رو کنسل کنیم، هیچکس قرار نیست بمونه برامون. همه حذف میشن. خودمون هم قراره اشتباه کنیم تو آینده. بقیه هم قراره مارو حذف کنن. 

موخر
۱ نظر
۱۶ مرداد ۱۴۰۳ - ۰۰:۴۵

اقلیت

احساس می‌کنم احساساتم، عقایدم، افکارم هم‌راستا با دوروبریام نیست. در اقلیتم.
۰ نظر
۱۵ مرداد ۱۴۰۳ - ۱۱:۴۶

شک می‌کنم

نمی‌دونم بخاطر بالا رفتن سنمه یا چی. شک می‌کنم. تازگیا به افکارم، به حرفام، به حرفایی که اینجا زدم، شک می‌کنم. نکنه درست نباشن؟ از کجا معلوم حرفای من درست باشه؟ از کجا معلوم من همه چی رو می‌دونم که بتونم نظر بدم؟ 

شبانه‌های بیداری
۰ نظر
۱۹ تیر ۱۴۰۳ - ۰۱:۳۹

بهینه‌سازی مصرف انرژی

هر موقع به ذهنم می‌رسه به کسی پیشنهادی یا توصیه‌ای بکنم، اول تو ذهنم از خودم می‌پرسم اون پیشنهاد رو خودت انجام دادی؟ نتیجه داد؟ تونستی؟ بلدی؟ اکثرا جوابم یه "نه" خالیه. در نتیجه منصرف میشم از بیانش. انرژیم کمتر از چیزیه که بخوام برام بقیه خرجش کنم.
شبانه‌های بیداری
۰ نظر
۱۲ تیر ۱۴۰۳ - ۰۱:۱۱

امیدوارم یادم بمونه

احساس می‌کنم یه روز حسرت این روزامو قراره بخورم. به رامین عزیزم در آینده: خستم. حالم خوب نیست. فکرم درد می‌کنه. 

شبانه‌های بیداری
۱ نظر
۲۹ خرداد ۱۴۰۳ - ۰۲:۱۹

حسین پناهی یه جا میگه

یک روز

من سکوت خواهم کرد

و تو آن روز برای اولین بار

مفهوم دیر شدن را خواهی فهمید

مقدم
۱ نظر
۲۲ خرداد ۱۴۰۳ - ۱۹:۴۰

اصالت

این بالا ابر و مه، مضطرب از تو له 

منزجر از خونه، مثل مار از پونه

در پی روزنه، پشت سر پر تنش

پیش رو ممتنع، سرنوشت مبهمه

مثل برق و باد گذشت، داستانم همین شد

تو حیاط خونمون حتی آسمانم زمین خورد

از اون طرف آینده شد از آن کیا؟

ما نشستیم به دوخت و دوز پارگیا

شبانه‌های بیداری
۰ نظر
۱۷ خرداد ۱۴۰۳ - ۰۱:۴۶
بایگانی
مهر ۱۳۹۸ (۱۹)
دی ۱۳۹۷ (۱۹)
تیر ۱۳۹۷ (۱۳)
آذر ۱۳۹۶ (۱۲)
مهر ۱۳۹۶ (۱۸)
تیر ۱۳۹۶ (۱۹)
دی ۱۳۹۵ (۱۲)
آذر ۱۳۹۵ (۱۶)
مهر ۱۳۹۵ (۲۴)
تیر ۱۳۹۵ (۲۵)
دی ۱۳۹۴ (۳۹)
آذر ۱۳۹۴ (۲۴)
مهر ۱۳۹۴ (۳۰)
تیر ۱۳۹۴ (۵۴)
دی ۱۳۹۲ (۱۳)
آذر ۱۳۹۲ (۱۶)