عقاید یک رامین

۱۸ مطلب در مهر ۱۳۹۶ ثبت شده است

آقا همون فریدون فروغی بودهااا

مصاحبه من با رادیوبلاگی‌ها

دیدین میگم هیچی یادم نمیاد؟ اسم وبلاگا، خاطره خوب، اسم خواننده آهنگ مورد علاقه (!) . شرمنده اگه اسمی ازتون نبردم. حمل بر غرور نزارین. با تشکر از ف شین که وقت گذاشت :)

لینک
۴۰ نظر
۲۸ مهر ۱۳۹۶ - ۲۱:۳۵

و چقدر دردناکه این کشش روح

برای بالغ شدن علاوه بر جنبه فیزیکی، روح هم باید بزرگ بشه. بزرگ شدن روح هزینه داره. هزینه‌اش اینه که ظرفیت‌ات رو بیشتر کنی. زود پر نشی. زود سرریز نشی، همیشه جا داشته باشی برای هضم اتفاق‌ها. زود از کوره در نری. عکس‎‌العمل سریع و نسنجیده نشون ندی. تحمل کنی. صبر کنی. ببخشی. نادیده بگیری. حتی اگه پر شدی هم باید سعی کنی روح‌ات رو کش بدی تا بزرگ بشه و سرریز نشه 
ذهنیات
شبانه‌های بیداری
عقاید
۱۲ نظر
۲۸ مهر ۱۳۹۶ - ۰۰:۰۹

بیت اول خیلی مهمه :))

رادیوبلاگی‌ها به مناسبت روز حافظ برای وبلاگا فال گرفتن. برای من هم فال گرفتن. قرار این بود که وبلاگا هم دکلمه شعرشون رو بزارن تو وبشون. الوعده وفا :)) با تشکر از زحمات بچه‌های رادیو و کسایی که تفسیر کردن شعرو :)) متن شعر تو ادامه مطلب هست
این شما و این دکلمه شعر :
 
 
 
 
شعر
لینک
۱۵ نظر
۲۷ مهر ۱۳۹۶ - ۰۹:۲۱

ای خودم 12

ای رامین !

ای خودم !


نزن تو ذوق کسی.

ای خودم
۱۷ نظر
۲۵ مهر ۱۳۹۶ - ۲۱:۵۳

شاید بهتره جدول حل کنم

کار هر شبم شده حل سودوکو ولی هنوز تغییری تو حافظه‌ام ندیدم
شبانه‌های بیداری
۲۴ نظر
۲۴ مهر ۱۳۹۶ - ۰۱:۱۲

+ منم - علی

+ خیلی وقته پست نمیزاری اینستا، مثل من.

- آره دو تایی‌مون کلا پست نمیزاریم.

+ لایک هم نمی‌کنی مثل من.

- چرا یکی دوتا بعضی وقتا.

+ ولی من لایک نمی‌کنم. نگاه می‌کنم ولی لایک نمی‌کنم


(چند دقیقه بعد یکی از دوستان مشترک، فیلمی قدیمی پست کرد که خاطره‌های زیادی رو تداعی کرد برای هردومون)


- حرفت تاثیر گذاشت رفتم لایک کردم.

+ آره. منم لایک کردم. آخرین لایک قبل این لایک برمی‌گرده به ده روز پیش.

- واقعا یا همین‌طوری میگی؟

+ واقعا. آخرین لایکمو 5 اکتبر زدم.

- دور موندم ازت انگار. تعجب می‌کنم بعضی وقت‌ها از آمارهایی که یادت می‌مونه بعد یادم میفته که رامینی تو

+ :))

خاطره
دیالوگ
شبانه‌های بیداری
علی
۲ نظر
۲۳ مهر ۱۳۹۶ - ۰۰:۰۴

به مناسبت روز بزرگداشت حافظ

گر تیغ بارد ، در کوی آن ماه / گردن نهادیم ، الحکم لله

ما را به رندی ، افسانه کردند / پیران جاهل ، شیخان گمراه

جانا چه گویم ، شرح فراقت / چشمی و صد نم ، جانی و صد آه

مهر تو عکسی بر ما نیفکند / آیینه رویا ، آه از دلت آه

حافظ چه نالی ، گر وصل خواهی / خون بایدت خورد ، در گاه و بی‌گاه


+ با صدای ساز و شخص شخیص سیامک آقایی بشنوید



+ شعر، ترکیبی از چند غزله.
بشنوید
شعر
۷ نظر
۲۰ مهر ۱۳۹۶ - ۱۸:۲۰

منو میگه

ما انسان‌های ناسپاسی هستیم. چون هر روز صبح که از خواب بیدار می‌شویم خدا را به خاطر آن که دیگر به مدرسه نمی‌رویم، شکر نمی‌کنیم.


وودی آلن

نقل قول
۱۱ نظر
۱۸ مهر ۱۳۹۶ - ۱۷:۴۲

نمی‌دونم چرا یادم نمیاد

تازگی‌ها حافظه‌ام خیلی افتضاح شده. یعنی بعضی وقتا هیچـــــی یادم نمیاد. عمق فاجعه رو اون روز که با امیرحسین داشتم اسم و شهرت بازی می‌کردم کاملا حس کردم. هی زور می‌زدم ولی اصلا نتیجه‌ای نداشت و از 20 تا بازی‌مون من فقط دوبار بردم :| مثل رضا یزدانی می‌تونم بگم که 


+ پیشنهادی دارین واسه رفع این موضوع؟ جدول؟ سودوکو؟

خاطره
روزانه
۱۰ نظر
۱۶ مهر ۱۳۹۶ - ۰۹:۵۸

کلی خندیدم

گفتم : معیارت چیه ؟

گفت : خوش اخلاق باشه . بخاطر خودش میگماااااا . خودش اذیت میشه بعدا



+ بحث به هیچ وجه جدی نبود . نیاین بگین این پست فلانه و بیسار 

امیرحسین
خاطره
دیالوگ
۴۱ نظر
۱۴ مهر ۱۳۹۶ - ۲۰:۳۱

انگار من دیگه اون آدم نیستم

هفته پیش بارسا مسابقه داشت . بعد از سال ها هوس کردم نگاه کنم . چون کاری هم نداشتم با خیال راحت نشستم به تماشا کردن. سر ده دقیقه حوصلم سر رفت. یادم افتاد من همونی هستم که چند سال پیش واسه برد بارسا شیرینی خریدم بردم مدرسه. چه قدر عجیب که بعد از چند سال ۱۸۰ درجه تغییر کنم

۱۴ نظر
۱۳ مهر ۱۳۹۶ - ۲۲:۵۲

ب کامل ترین شکل ممکن فهمیدم اصلا اعتقادی ب مختصر نویسی نداره

نوشت "سلام"
نوشتم "slm"
نوشت "با وقت اضافتون مقاله های علمی مطالعه میکنین؟"

خاطره
دیالوگ
۱۴ نظر
۱۱ مهر ۱۳۹۶ - ۱۱:۱۷

روز خوبی بود :)

خودش میدونه کیو میگم :))
۶ نظر
۱۰ مهر ۱۳۹۶ - ۲۳:۲۱

ارشد بدون زحمت !

13 میلیون میگیرن . نه لازمه بری کلاس نه لازمه پایان نامه بنویسی . خودشون می نویسن واست . یک و نیم سال هم تموم میشه . 


منبع

روزانه
۱۵ نظر
۰۶ مهر ۱۳۹۶ - ۲۱:۱۷

مث همیشه

گفت "با اون سطح از بیشعوریت که اون داره، اصلا ازش انتظار نداشتم ولی خیلی خوب حرف زد. خــــــــیـــــــلـــــــــی"

خواستم داد بزنم ک "من عاجزم ز گفتن و خلق از شنیدنش" 

ولی چیزی نگفتم . فقط پوکر فیس شدم
دیالوگ
روزانه
۶ نظر
۰۵ مهر ۱۳۹۶ - ۲۱:۳۰

صدها سال

نوشته بود :


حرفایی که تو دل آدم می‌مونه مثل پلاستیک توی طبیعته، حتی پس از صدها سال هم تجزیه نمیشه

شبانه‌های بیداری
نقل قول
۶ نظر
۰۵ مهر ۱۳۹۶ - ۰۰:۱۶

هنوزم تموم نشده :|

با توجه به پست قبل، همه منو این جوری تصور میکنن :



در حالی ک من تو این دو روز (امروز و دیروز) فقط بخاطر کارای فارغ التحصیلیم و گرفتن امضاها، 20 کیلومتر راه رفتم !
روزانه
۱۲ نظر
۰۲ مهر ۱۳۹۶ - ۱۸:۱۰

و باز شما بگین تنبل :))

بازم پاییز ، بازم تغییر ساعت ، بازم خوشحالی من بخاطر عوض نکردن ساعت ماشین

روزانه
۱۰ نظر
۰۱ مهر ۱۳۹۶ - ۲۲:۰۴
بایگانی
مهر ۱۳۹۸ (۱۹)
دی ۱۳۹۷ (۱۹)
تیر ۱۳۹۷ (۱۳)
آذر ۱۳۹۶ (۱۲)
مهر ۱۳۹۶ (۱۸)
تیر ۱۳۹۶ (۱۹)
دی ۱۳۹۵ (۱۲)
آذر ۱۳۹۵ (۱۶)
مهر ۱۳۹۵ (۲۴)
تیر ۱۳۹۵ (۲۵)
دی ۱۳۹۴ (۳۹)
آذر ۱۳۹۴ (۲۴)
مهر ۱۳۹۴ (۳۰)
تیر ۱۳۹۴ (۵۴)
دی ۱۳۹۲ (۱۳)
آذر ۱۳۹۲ (۱۶)