عقاید یک رامین

۷۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شعر» ثبت شده است

انرژی کافی برای ادامه دادن ندارم

دوست خوبم، وحشی بافقی میگه


توان با شوق کوهی را زجا کند

فسرده خار نتواند ز پا کند

شبانه‌های بیداری
شعر
موخر
۰ نظر
۰۱ شهریور ۱۴۰۲ - ۰۰:۴۲

گروس عبدالملکیان

به شانه‌ام زدی

که تنهایی‌ام را تکانده باشی

به چه دل خوش کرده‌ای؟

تکاندن برف

از شانه‌های آدم برفی

شعر
۰ نظر
۲۵ مرداد ۱۴۰۲ - ۲۰:۲۳

حسین صفا

کسی نمی‌شنود ما را، اگر که روی سخن داری

و درد حرف زدن داری، اگر دهان خودت هستی

اگر زبان خودت هستی، به گوش‌های خودت رو کن

شعر
۰ نظر
۲۲ مرداد ۱۴۰۲ - ۱۸:۰۹

بی‌غم، بی‌تفاوت، بعضا خوشحال

تو کز محنت دیگران بی‌غمی

نشاید که نامت نهند آدمی

شعر
موخر
۲ نظر
۱۱ خرداد ۱۴۰۱ - ۰۰:۰۴

با تشکر از سعدی و رادیو راه

گنج و مار و گل و خار و غم و شادی، به همند.

شعر
موخر
۱ نظر
۱۵ ارديبهشت ۱۴۰۱ - ۲۰:۲۴

چگونه

نه پای رفتن از اینجا، نه طاقتی که بمانم

چگونه دست دلم را به دست تو برسانم؟

شعر
۴ نظر
۰۸ مرداد ۱۴۰۰ - ۲۳:۰۸

هوشنگ ابتهاج

هوای روی تو دارم نمی‌گذارندم

مگر به کوی تو این ابرها ببارندم


مرا که مست توام این خمار خواهد کشت

نگاه کن که به دست که می‌سپارندم


مگر در این شب دیر انتظارِ عاشق‌کُش

به وعده‌های وصال تو زنده دارندم


غمم نمی‌خورد ایام و جای رنجش نیست

هزار شکر که بی غم نمی‌گذارندم


سری به سینه فرو برده‌ام مگر روزی

چو گنج گم‌شده زین کنج غم برآرندم


چه باک اگر به دل بی‌غمان نبردم راه

غم شکسته‌دلانم که می‌گسارندم


من آن ستارۀ شب زنده‌دار امّیدم

که عاشقان تو تا روز می‌شمارندم


چه جای خواب که هر شب محصّلان فراق

خیال روی تو بر دیده می‌گمارندم


هنوز دست نَشسته‌ست غم ز خون دلم

چه نقش‌ها که ازین دست می‌نگارندم


کدام مست، می از خون سایه خواهد کرد

که همچو خوشۀ انگور می‌فشارندم

شعر
۴ نظر
۱۴ ارديبهشت ۱۴۰۰ - ۲۳:۵۶

حافظ

نه در برابر چشمی نه غایب از نظری

نه یاد می‌کنی از من، نه می‌ر‌وی از یاد

شعر
۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۰ - ۱۹:۱۰

خیلی سوزناکه

اوجقار کندلرده قوجا بیر ایت وار

هر گئجه آی ایشیغینا آغلایار

او ایتین داریخماسییام


(معادل نه چندان خوب فارسیش: 

تو یه روستا دورافتاده، یه سگ پیر هست

که هر شب زیر نور مهتاب گریه می‌کنه

من، دلتنگی اون سگم)

شعر
۱۲ نظر
۰۷ اسفند ۱۳۹۹ - ۱۷:۲۱

همونه، فقط بسته‌بندیش عوض شده

مولانا میگه

تویی کامل منم ناقص، تویی خالص منم مخلص

تویی سور و منم راقص، من اسفل تو معلایی


تی ام بکس می‌خونه

بذار بهت اعتماد بنفس بدم

کاملی کاملی، من نقصتم

شعر
۳۹ نظر
۲۶ مرداد ۱۳۹۸ - ۱۶:۵۳

در آستانه پیری

از  وقتیو دمو آلبوم دراومد می‌دونستم قراره از این آهنگ خوشم بیاد. مخصوصا اونجاش که میگه:

تو برگزیده نبودی، قبول کن که نبودی

قبول کن که رسولی، بدون معجزه هستی

بلند مسئله هستی، ولی بدون کتابی

روزانه
شعر
۴ نظر
۰۱ آبان ۱۳۹۷ - ۱۰:۱۲

اخوان ثالث

هر که خود داند و خدای دلش

که چه دردی‌ست در کجای دلش

شعر
۲ نظر
۰۳ مهر ۱۳۹۷ - ۱۸:۰۰

خیلی حرف توشه

...

دلیر ماندی و نان را

به خون زدی که نمیری

به هرزه پا ندواندی

...

شعر
۹ نظر
۲۱ مرداد ۱۳۹۷ - ۲۱:۴۹

مگسی را کشتم

نه به این جرم که حیوان پلیدیست بد است

و نه چون نسبت سودش به ضرر یک به صد است


طفل معصوم به دور سر من میچرخید

به خیالش قندم

یا که چون اغذیه مشهورش تا به آن حد گندم


ای دو صد نور به قبرش بارد

مگس خوبی بود


من به این جرم که از یاد تو بیرونم کرد

شعر
لوپ
۱۱۷ نظر
۱۶ تیر ۱۳۹۷ - ۱۸:۲۹

دیوار هی نزدیک‌تر میشه

من از خودم فاصله می‌گیرم

شعر
۰ نظر
۱۶ فروردين ۱۳۹۷ - ۲۲:۰۱

و چیزهای دیگه

اونی که رو نداشت، تو داشت ولی می‌دونست چشه

مدام با خودش گفت از این بدتر هم می‌تونست بشه

شبانه‌های بیداری
شعر
۶ نظر
۰۹ فروردين ۱۳۹۷ - ۰۱:۰۱

شعر 55

هی فکر می‌کنم که چگونه؟ چرا؟ چطور؟
من سال‌هاست گریه نکردم، شما چطور؟

من سال‌هاست عاشق چشمی نبوده‌ام
حالا نگاه کن منِ پر ادّعا چطور-

برگشتم از غرورم و با چشم‌های خیس
-ساکت نشسته‌ام که بفهمم تو را چطور

وصفت کنم الهه پنهان میان شعر
شیطان بخوانمت؟ نه… فرشته؟ خدا چطور؟

این کوچه‌ها به غربتم اقرار می‌کنند
این‌ها که دیده‌اند به دیوارها چطور…

هی فکر می‌کنم که چه شد عاشقت شدم؟
هی فکر می‌کنم که چرا؟ کی؟ کجا؟ چطور؟


مجید ترکابادی



+ چقدر زیبا سه تا بیتو بهم وصل کرده :)

شعر
لینک
۹ نظر
۱۱ آذر ۱۳۹۶ - ۲۲:۱۳

بیت اول خیلی مهمه :))

رادیوبلاگی‌ها به مناسبت روز حافظ برای وبلاگا فال گرفتن. برای من هم فال گرفتن. قرار این بود که وبلاگا هم دکلمه شعرشون رو بزارن تو وبشون. الوعده وفا :)) با تشکر از زحمات بچه‌های رادیو و کسایی که تفسیر کردن شعرو :)) متن شعر تو ادامه مطلب هست
این شما و این دکلمه شعر :
 
 
 
 
شعر
لینک
۱۵ نظر
۲۷ مهر ۱۳۹۶ - ۰۹:۲۱

به مناسبت روز بزرگداشت حافظ

گر تیغ بارد ، در کوی آن ماه / گردن نهادیم ، الحکم لله

ما را به رندی ، افسانه کردند / پیران جاهل ، شیخان گمراه

جانا چه گویم ، شرح فراقت / چشمی و صد نم ، جانی و صد آه

مهر تو عکسی بر ما نیفکند / آیینه رویا ، آه از دلت آه

حافظ چه نالی ، گر وصل خواهی / خون بایدت خورد ، در گاه و بی‌گاه


+ با صدای ساز و شخص شخیص سیامک آقایی بشنوید



+ شعر، ترکیبی از چند غزله.
بشنوید
شعر
۷ نظر
۲۰ مهر ۱۳۹۶ - ۱۸:۲۰

خندیییییید

گفت 

میشه پشتشو برام بنویسین ؟ 


 عکسو بهم داد و پشتش نوشتم 

دوست همان بِه ک بلا کَش بود

عود همان بِه ک در آتش بود


عکسو بهش دادم . چرخوند و خوند 

دوست همان به ک ... چی ... بلاک اش بود ؟ 


خندیدم و گفتم 

بلاااا کش . بلاک اش چیه دیگه ؟؟ 

خاطره
شعر
۷ نظر
۰۷ مرداد ۱۳۹۶ - ۱۰:۴۷

خیلی وقت بود شعر نزاشته بودم

ای کـه چـون رخ می‌‌نمایی آفـتاب آیـد برون

آن چنان مستی که از چشمت شراب آید برون


زلفکانت خـود حجابی بـر نگاهت می‌کـشد

وای از آن روزی که زلفت از حجاب آید برون


آن که می‌گوید دوام عالم از بی بند و باری شد خراب

گیسوانت را رهـا کن خود خـراب آید برون


آن که می‌گوید صبوری کن بهشت از آن ماست

هـر کجا رخ می‌‌نمایی با شـتاب آید برون


زاهد از اندوه رسوایی به رخ دارد نقاب

ور نه پیش دیگران خود بی‌ نقاب آید برون


گوئیا در خواب غفلت مانده اند اصحاب کهف

پس تو رخ بنما که این عالم ز خواب آید برون


همای

شعر
۹ نظر
۲۶ تیر ۱۳۹۶ - ۰۰:۳۷

#روزبه_بمانی #سینا_سرلک

اگر برای ابد ، هوای دیدن تو 

نیافتد از سر من ، چه کنم ؟

هجوم زخم تو را ، نمی کشد تن من

برای کشته شدن ، چه کنم ؟

هزار و یک نفری ، به جنگ با دل من

برای این همه تن ، چه کنم ؟


شعر
۲ نظر
۲۷ خرداد ۱۳۹۶ - ۲۰:۰۰

دیشب خواب دیدم ، دارم گلای باغچه مون رو آب میدم

این قسمتشو خیلی دوست دارم ...
شعر
۵ نظر
۲۵ خرداد ۱۳۹۶ - ۲۰:۰۰

گریه ها کرده وطن

راز خوشبختی من ، خفته در قلب من است
تو کجا میگردی ؟ قلب من ، این وطن است

خاک مادرزادی ، خانه اجدادی
این وطن ارثیه پشت در پشت من است

هیچ ابرقدرتکی ، مرد تسخیرش نیست
زن اگر تهمینه ، مرد اگر تهمتن است

گریه ها کرده وطن ، تاب آورده وطن
مام پر درد وطن ، مادری شیرزن است

قلب من ! خانه ی من ، خانه زخم به تن
خسته ام از جانی که گرفتار تن است

من به مرگ آگاهم ، مرگ را میخواهم
هم وطن ها راهم ، دشمن آتش زدن است
شعر
۴ نظر
۱۸ خرداد ۱۳۹۶ - ۲۰:۰۰

جالب بود

آنلاین رقیبانی و من سین ندارم
شعر
میگه
۴ نظر
۱۶ خرداد ۱۳۹۶ - ۲۰:۰۰

نجوایی

رستنی ها کم نیس

من و تو کم بودیم 

خشک و پژمرده و تا روی زمین ، خم بودیم

 

گفتنی ها کم نیس

من و تو کم گفتیم 

مث هذیان دم مرگ ، از آغاز چنین ، در هم و بر هم گفتیم


 

بشنوید
شعر
۷ نظر
۰۶ خرداد ۱۳۹۶ - ۲۰:۰۰

شاید یادتون نیاد

Temptation in my heart

I'm burning, I fall apart

When the night falls

My heart calls for love and devotion

خاطره
شعر
۴ نظر
۲۷ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۲۰:۰۰

غم کهنه

از روز ازل غم با من زاده شده ست 

این قرعه به نام دلم افتاده شده ست

 

هرگز نکنم از غم عشقت پرهیز

تا فرصت زندگی به من داده شده ست 
 

بشنوید
شعر
۳ نظر
۱۹ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۲۰:۰۰

فیل و کوران

بعضی وقتا فک میکنم ک بقیه آدما مثل کورهای داستان فیل و کوران هستن و من ، یه فرد بینا اما لال که حقیقتو دارم می بینم ولی نمیتونم به بقیه بگم . ینی یه چیزی تو مایه های 


من گنگ خواب دیده و عالم تمام کَر

من عاجزم ز گفتن و خلق از شنیدنش 

ذهنیات
شعر
لینک
۵ نظر
۱۶ فروردين ۱۳۹۶ - ۲۰:۰۰

دستاتو بردار از گلوی من

از گلوی من دستاتو بردار

شعر
۱۳ نظر
۲۸ اسفند ۱۳۹۵ - ۲۱:۱۳
بایگانی
مهر ۱۳۹۸ (۱۹)
دی ۱۳۹۷ (۱۹)
تیر ۱۳۹۷ (۱۳)
آذر ۱۳۹۶ (۱۲)
مهر ۱۳۹۶ (۱۸)
تیر ۱۳۹۶ (۱۹)
دی ۱۳۹۵ (۱۲)
آذر ۱۳۹۵ (۱۶)
مهر ۱۳۹۵ (۲۴)
تیر ۱۳۹۵ (۲۵)
دی ۱۳۹۴ (۳۹)
آذر ۱۳۹۴ (۲۴)
مهر ۱۳۹۴ (۳۰)
تیر ۱۳۹۴ (۵۴)
دی ۱۳۹۲ (۱۳)
آذر ۱۳۹۲ (۱۶)