عقاید یک رامین

۱۹ مطلب در تیر ۱۳۹۶ ثبت شده است

عاشق شدم

به چشمون سیات 

به دیوونه بازیات

به خنده بی ریات



+ چیه ؟ چرا این طور نگا میکنین ؟ نکنه فک کردین ... ؟ نه اشتباه نشه . اینارو من نگفتم ک . مهدی جهانی خونده . من فقط نقل قول کردم ازش . عنوانو طوری انتخاب کردم ک یه کم تشویش اذهان عمومی کنم ، یه کم فضا عوض شه :)) وگرنه هیچ ارزش دیگری ندارد . با تچکر

روزانه
۱۹ نظر
۳۰ تیر ۱۳۹۶ - ۲۰:۰۰

ثبت شود به تاریخ 29 تیر سال 1396

یه دورهمی ساده برای خدافظی با گشتا 

داستان رفتن ها
۷ نظر
۲۹ تیر ۱۳۹۶ - ۲۳:۵۳

خیلی وقت بود شعر نزاشته بودم

ای کـه چـون رخ می‌‌نمایی آفـتاب آیـد برون

آن چنان مستی که از چشمت شراب آید برون


زلفکانت خـود حجابی بـر نگاهت می‌کـشد

وای از آن روزی که زلفت از حجاب آید برون


آن که می‌گوید دوام عالم از بی بند و باری شد خراب

گیسوانت را رهـا کن خود خـراب آید برون


آن که می‌گوید صبوری کن بهشت از آن ماست

هـر کجا رخ می‌‌نمایی با شـتاب آید برون


زاهد از اندوه رسوایی به رخ دارد نقاب

ور نه پیش دیگران خود بی‌ نقاب آید برون


گوئیا در خواب غفلت مانده اند اصحاب کهف

پس تو رخ بنما که این عالم ز خواب آید برون


همای

شعر
۹ نظر
۲۶ تیر ۱۳۹۶ - ۰۰:۳۷

ناخدا رامین از روی عرشه کشتی صحبت میکنه

قدیما ریسک این طور تعریف میشده ک طرف سوار کشتی میشده و سفر میکرده تا سرزمین های ناشناخته رو کشف کنه . نه می دونسته کجا داره میره ، نه میدونسته قراره چی پیدا کنه و نه کسی راه بلد بوده ک کمکش کنه و ازش سوال بکنه . در جوامع امروزی ریسک تغییر ماهیت داده . به یه چیزای دیگه میگیم ریسک . مثلا ب کسی ک مث من با یه استادی پایان نامه ورداشته ک حتی نمیدونه چی به چیه ، میگن طرف ریسک کرده . خودم ک اولین باره دارم این موضوع رو کار میکنم . موضوع تازه . نرم افزار تازه . اصن همه چی تازه ست . استاد راهنمام ک آخرین بار 3 ماه پیش دیدمش و اصن یادش نیس من کی ام ، فیلد کاریش این موضوع نیست . استاد مشاور هم حتی منو ندیده ینی فرم رو داده بودم ب منشیش تا امضارو برام از استاد بگیره . خلاصه ب شکل وان من بند1 -طوری دارم میرم جلو ببینم قراره کدوم قاره رو فتح کنم . ایا اصن قراره فتح کنم یا نه ؟ خدا می دونه 



1-  One man band

روزانه
۸ نظر
۲۴ تیر ۱۳۹۶ - ۱۹:۴۸

مث دوست من ک عاشق بچه ست :)

این ک وقتی میبینی یه نفر عاشقانه یه چیزی رو از ته دل دوست داره ، حس خیلی خوبی داره . آدمو ب زندگی امیدوار میکنه ک ببین دنیا هنوز خوشگلیاشو داره 
خاطره
روزانه
۸ نظر
۲۱ تیر ۱۳۹۶ - ۱۹:۵۵

برای بار هزارم

اینکه تصمیم میگیرین از فضای وبلاگنویسی دور بشین و دیگه چیزی ننویسین ، تصمیم خودتونه . کسی نمی تونه شما رو مجبور کنه ک تصمیمتونو عوض کنین ولی خواهش وقتی میرین ، وبتونو پاک نکنین . خواهش میکنم ؛



+ مخاطب داشت . البته فک نکنم دیگه ببینه

۲۵ نظر
۱۹ تیر ۱۳۹۶ - ۱۰:۲۱

کارآفرینی

یادتونه میگفتم قانون نباشه زندگی سخت میشه ؟ منظورم این جور اخبار بود : 

روزانه
لینک
۱ نظر
۱۸ تیر ۱۳۹۶ - ۱۱:۱۷

#جالبترین_جمله

یه بار تو قسمت "درباره من" یه وبلاگی نوشته بود :

لطفا در کامنتها از هر گونه قربان صدقه پرهیز کنید . همسرم تمام کامنت هارا میخواند.


خیلی برام جالب بود . خیلی بامزه حتی. شما چی ؟ جالبترین جمله ای ک تو فضای وبلاگی دیدین چی بوده ؟

۴ نظر
۱۷ تیر ۱۳۹۶ - ۲۱:۰۰

واقعا چرا ؟

اقا من یه سوال ذهنمو درگیر کرده . موقع تصادف یا دعوا تو خیابون ، مث همایشا و کنگره ها ، گواهی حضور یا شرکت میدن ب بقیه ملت ک این قدر مشتاقانه حمله ور میشن واسه دیدن ماجرا ؟ واسه رزومه شون میخان ؟ تو استخدام بدردشون میخوره ؟ چرا اینقدر دیدن دعوا یا تصادف لذت بخشه ؟

ذهنیات
روزانه
۷ نظر
۱۳ تیر ۱۳۹۶ - ۲۲:۱۶

همین قدر ساده

اینم از مساحت زیست ما .

1- لپ تاپ ب مشخصات زیر :)) 

 lenovo z510 - i5 4200M - 6GB - 740M 2GB Geforce - 1TB + 240GB SSD


2- گوشیم 


پ.ن. شاید بگین پس دوربینت چی . خب باید بگم یا باید با گوشی عکس میگرفتم یا با گوشی :)) 


عکس
۱۲ نظر
۱۲ تیر ۱۳۹۶ - ۱۸:۰۰

دو تا ک نشدی ؟

با توجه ب سن الانم و همچنین، موضوعاتی ک تو چت با یه دوست قدیمی میتونه مطرح بشه ، شنیدن این سوال چندان هم غیرقابل پیش بینی نیس ولی این، اولین بار بود ک یه نفر این قدر بامزه ازم این سوالو کرده . پرسید
خاطره
روزانه
۱۰ نظر
۱۱ تیر ۱۳۹۶ - ۲۰:۳۰

[به پشت دوربین نگاه می کند و می گوید]

بله بله ... همین الان از اتاق فرمان اشاره میکنن ک پست کم میزاری :)) چیزی ب ذهنم نمیرسه . شما ایده ای دارین ؟
۷ نظر
۱۱ تیر ۱۳۹۶ - ۱۵:۰۶

داده طور

از آنجایی ک خودم عاشق داده و آمار هستم و از آنجاتری ک اگه کسی کاری مشابه روال من انجام میداد ، روم نمیشد ازش بخوام ک عکسی از داده های وبش بده ک ببینم چ تاثیری داشته ، این عکسو گذاشتم اینجا . مشخصه ک کاملا تاثیر گذار بوده این طور پست گذاشتن . 


آمار
روزانه
عکس
۶ نظر
۰۸ تیر ۱۳۹۶ - ۲۳:۰۰

تموم شد

این پست ، آخرین پست از روال "هر شب ساعت 8"
۷ نظر
۰۶ تیر ۱۳۹۶ - ۲۰:۰۰

بیخیال همزاد پنداری میشم :))

هربار خواستم با "کازابلانکای" رضا رویگری همزاد پنداری کنم ، "من مردِ نقش اول ، مغرور و بی تبسم" رو ک میگه، یادم میفته ک من 90درصد مواقع نیشم تا بناگوش بازه
۳ نظر
۰۵ تیر ۱۳۹۶ - ۲۰:۰۰

چه سوال خوبی

- بیدار شو بیدار شو ! تو خواب بودی ما همه مون مرخص شدیم . دیگه داریم میریم . اسم تورم خوندن اما خواب بودی . گفتن شانس یه بار فقط در خونه آدم می خوابه ...

+ من اصلا نمـــــی خواستم بیام . بهتر که خواب بودم . الان مثلا خیلی بیدارین شما ؟ از کجا معلوم ک هنوزم خواب نباشین ؟

۳ نظر
۰۴ تیر ۱۳۹۶ - ۲۰:۰۰

یکنواختی

بعد یه سال و نیم کفش جدید خریدم . دید و گفت : این که همون قبلیه ک 

برادرانه
روزانه
۴ نظر
۰۳ تیر ۱۳۹۶ - ۲۰:۰۰

یه آهنگ به آرومی این

Across the oceans across the seas
Over forests of blackened trees
Through valleys so still we dare not breathe
To be by your side

Over the shifting desert plains
Across mountains all in flames
Through howling winds and driving rains
To be by your side

Every mile and every year
For everyone a little tear
I cannot explain this, dear
I will not even try

 

بشنوید
۵ نظر
۰۲ تیر ۱۳۹۶ - ۲۰:۰۰

عکس خوب

یکی از لحظه های شیرین زندگی اونجا ست ک عکس پروفایلتو عوض می کنی و دوستات میان میگن عکست خوب شده
روزانه
۲ نظر
۰۱ تیر ۱۳۹۶ - ۲۰:۰۰
بایگانی
مهر ۱۳۹۸ (۱۹)
دی ۱۳۹۷ (۱۹)
تیر ۱۳۹۷ (۱۳)
آذر ۱۳۹۶ (۱۲)
مهر ۱۳۹۶ (۱۸)
تیر ۱۳۹۶ (۱۹)
دی ۱۳۹۵ (۱۲)
آذر ۱۳۹۵ (۱۶)
مهر ۱۳۹۵ (۲۴)
تیر ۱۳۹۵ (۲۵)
دی ۱۳۹۴ (۳۹)
آذر ۱۳۹۴ (۲۴)
مهر ۱۳۹۴ (۳۰)
تیر ۱۳۹۴ (۵۴)
دی ۱۳۹۲ (۱۳)
آذر ۱۳۹۲ (۱۶)