عقاید یک رامین

۱ مطلب در بهمن ۱۴۰۲ ثبت شده است

فحش

- پنجم ابتدایی می‌خوندم. تو پاگرد پله‌های توی مدرسه واستاده بودم و دوستم، امین، پایین پله‌ها داشت منو نگاه می‌کرد. یادم نیست چیکار کرده بود که ازش حرصی شدم و با شیطنت بهش گفتم "خر". دوتایی میخکوب شدیم. اولین بارم بود که داشتم فحش میدادم. اولین بار تو 11 سالگی! انگار امین هم اولین بارش بود که فحش می‌شنید یا حداقل از من انتظار نداشت فحش بدم. چند ثانیه فقط به هم زل زدیم. آخرش ازم پرسید "به من فحش دادی؟" یادم نیست چی گفتم یا چه عکس‌العملی نشون دادم. 


- دوم راهنمایی بودیم. زنگ ورزش بود. با دوستم عطا فوتبال بازی می‌کردیم. عطا تو تیم مقابل بود. وسط بازی بحث‌مون شد. فحش اولو دادم. اونم فحش داد. فحش دومو دادم. بازم جواب داد. خواستم یه فحش دیگه بدم ولی چیزی به ذهنم نمی‌رسید. مکث بیش از حد هم وسط بحث چندان به نفعم نبود. همون فحش اولی رو دوباره دادم. خندش گرفت. از اینکه چقدر دایره لغاتم تو فحش کوچیکه. منم خندم گرفت. از اینکه اگه عطا فحش بعدی رو می‌داد، من قرار بود دومین و آخرین فحشی که بلد بودم رو برای برای دوم استفاده می‌کردم. همه چیز ختم به خیر شد.


این خاطراتی هستن که همیشه تو ذهنمن. خصوصا وقتی که دارم تو پیاده‌رو از کنار چند تا پسربچه مدرسه‌ای رد میشم، پررنگ‌تر میشه برام. خدا خدا می‌کنم حرف بدی بهم نزنن ولی بعد دو ثانیه یه سری الفاظ استفاده می‌کنن که من شرم می‌کنم از بیان‌شون. این موضوع فقط به ایران محدود نیست. تو فیلمای الان ثانیه به ثانیه‌اش پر از کلمات زننده‌ست. در حالیکه فیلمای قدیمی رو می‌بینی، چه خانوادگی، چه اکشن، هیچ ناسزایی نمی‌شنوی. شما فکر کن وسط کازابلانکا، همفری بوگارت فحش ناموس بده. قابل تصور هم نیست حتی. 


در کل فحش رو هیچ وقت دوست نداشتم. نه تنها فحش، بلکه کسایی که فقط با فحش حرف می‌زنن، یا اونایی که صمیمیت زیاد رو مساوی با فحشای رکیک‌تر میدونن. به نظرم وقتی نمی‌تونیم یا بلد نیستیم با آدمای دیگه حرف بزنیم، دست به دامن فحاشی میشیم. انگار یه راهیه برای تحقیر طرف مقابل. برای تحریک طرف مقابل. 

ذهنیات
۵ نظر
۱۹ بهمن ۱۴۰۲ - ۲۳:۰۳
بایگانی
مهر ۱۳۹۸ (۱۹)
دی ۱۳۹۷ (۱۹)
تیر ۱۳۹۷ (۱۳)
آذر ۱۳۹۶ (۱۲)
مهر ۱۳۹۶ (۱۸)
تیر ۱۳۹۶ (۱۹)
دی ۱۳۹۵ (۱۲)
آذر ۱۳۹۵ (۱۶)
مهر ۱۳۹۵ (۲۴)
تیر ۱۳۹۵ (۲۵)
دی ۱۳۹۴ (۳۹)
آذر ۱۳۹۴ (۲۴)
مهر ۱۳۹۴ (۳۰)
تیر ۱۳۹۴ (۵۴)
دی ۱۳۹۲ (۱۳)
آذر ۱۳۹۲ (۱۶)