عقاید یک رامین

گزارش خودم

تو این مدت که نبودم:


1- یه موقعیتی پیش اومد که بتونم کتاب بفروشم. کتاب دست دوم. تو اینستا. شنبه صبح شروع کردیم. دوشنبه فروش کردیم. 171 هزار تومن. شروع طوفانی‌ای بود. ادامه دادیم تا که اینترنت قطع شد :| بعد وصل شدنش دوباره تلاش کردیم. این بار یه سری مشکلات دیگه اومد جلو :| از اونور هم رمز پویا قوز بالاقوز شد. نتیجه این شد که ادامه ندیم. تجربه جالبی بود. شاید بعدا در موردش بیشتر نوشتم


2- یه کارگاه آموزشی 2 جلسه‌ای نرم‌افزار Adobe Illustrator شرکت کردم. واقعا مفید بود. هزینه‌اش هم واقعا مناسب بود. یعنی حتی اگه 5 برابر هم می‌بود، ارزشش رو داشت. این نرم‌افزار، یه برنامه طراحیه. طراحی گرافیکی. میشه توش وکتور درست کرد. وکتور چیه؟ کلا 2 نوع تصویر وجود داره برای کامپیوتر : بیت‌مپ (یا همون رستر) - وکتور. رسترها همون عکس‌هایی هستن که هر روز باهاشون سروکار داریم. بصورت پیکسل پیکسل هستن. هر وقت روشون زوم بکنین، پیکسل‌ها بزرگتر میشن و بالطبع، کیفیت میاد پایین. در نقطه مقابل، وکتورها با توجه به اسمش بردار هستن. یعنی از اعداد تشکیل شدن. هرچقدر هم زوم بشن، کیفیتشون کم نمیشه. ایلاستریتور برنامه ساختن وکتوره. شاید بعدا درباره ایلاستریتور بیشتر حرف بزنم :))


این عکس تفاوت بین رستر و وکتور رو نشون میده :


3. کار پیدا کردم. 15 دی ماه رفتم سرکار تو یه شرکت تبلیغاتی. کار من این بود که واسه اینستاگرام مشتری‌هامون عکس درست بکنم. بله بود. الان دیگه نیست. چون اومدم بیرون. دلیلش؟ نمیگم :)) طی 80 روز، من 1295 تا عکس درست کردم. بعضی‌هاشونو وقتگیر بود بعضیاشون نه. 


4. کتاب نخوندم :|


5. فیلم دیدم ولی. 1917 - لگو بتمن - Ford vs Ferrari - Margie Story - Parasite - Joker


6. یه سری چیزای دیگه که نمیگم :))

سه شنبه, ۱۲ فروردين ۱۳۹۹، ۰۴:۴۹ ب.ظ

 ۱۴ تا نظر تا الان نوشتن

گزارش مفیدی بود..مرسی خوشم اومد واقعا
موتوشکرم :)
گزارش خوبی بودا
ایول :دی
کتاب نخوندین چرا!
فیلم parasite خوب بود؟؟ پدرم وقتی دید خوشش نیومد اصلا...دیگه منم ندیدمش...

من تو گزارشم اینو نگفتم که همچنان عکاسی میکنم و حتی تو این شرایط که تو خونه ام ، از کتاب و اینا عکس میگیرم:))))
وقت نداشتیم و در ضمن حسش نبود :))

بد نبود. خوب بود.
آفرین خوبه
خوش برگشتی.
خواننده ی خاموش وبلاگت بودم.
۱۹۱۷ و جوکر و داستان ازدواج رو دیدم . فکر منم parasiteرو هم دیده باشم.
منتخب من ۱۹۱۷ بود.
بدون کات فیلم برداری شده بود. دوست داشتم.
ممنووووووون :)
تبریک به روشن شدنتون :)

1917 فیلم‌برداریش عالی بود. کات داشت ولی اینقدر ظریف بود که محسوس نبود و هیچکس متوجه نمیشد
خوب بود، یک سری کارهامون خیلی شبیه به هم شده البته قسمت فیلم ها بیشتر!
عه. معلومه خوش سلیقه‌ای :))
گزارش خوب و جامعی بود، هر چند نصفش نمیگم بود :))
ممنون :))
دو بار گفتم بقیه رو گفتم دیگه :))
الان به مخاطب بابت روشن شدن تبریک گفتی
چرا به من به خاطر روشن بودن و روشن موندن تبریک نمیگی؟
به هر جایی هم رسیدی، عوض نشو رامین! یادت نره تو روزایی که اخلاقت از الانتم داغون تر بود ماها مخاطبت موندیم! یادت نره تو روزایی که جواب کامنت رو با ناز و کرشمه میدادی دست از استمرار نکشیدیم! اینا هوادار نیستن که! اون روزایی که عگااااید عگاید بود، این فن نماها کجا بودن؟ هعی هعی نو که اومد به بازار تبریکا رو ور داشت رفت😒
( میرود از شیرینی هایی که زیر طاقچه وبلاگ قایم کرده بردارد و برود یک گوشه کنج عزلت گزیند، با اخم رو برگردانده و کش پیژامه را تا حد ممکن بالا میکشد)


پ.ن:@ یک مسافر عزیز. لطفا به دل نگیر. شوخی میکنم بنده.
الله اکبر! برو یه سینی چایی بیار بجای این حرفا. اخلاق من چشه؟ :)))
در ضمن یه دونه شیرینی وردار مهمون هست کلی :))
@صخی
میدونم :))
یه سوال
چطوری شیرینی ها رو زیر طاقچه قایم کردی؟ 🤔
زیر طاقچه؟؟
میخوام منم چیزمیزام و وسایل مسایلام اونجا بزارم :)))
زیر طاقچه قفسه هست. رومیزی ترمه رو انداختیم رو طاقچه ادامه‌اش میفته پایین و باعث میشه قفسه دیده نشه :))
شما از کجا میدونستین که روی طاقچه ی صخی اینا ترمه هست؟ (ایکون تفکر)
:)))
:| صخی اینا؟ زیر طاقچه وبلاگ من شیرینی بود. من شیرینی خریده بودم به مناسبت بازگشتم. صخی اومده غرهاشو زد رفت یه دونه هم شیرینی ورداشت. شایدم یه موز :)) 
از اونجایی که الان با گفتن شایدم یه موز بنده رو خر کردی دیگه حرفی نیست:دی قفسه زیر طاقچه رم به بقیه لو نده! مامان جونم گفته فقط صخی!


@یک مسافر عزیز: سپااااس بابت شعور و شخصیت و جنبه و اینات.
:))))))
ضمن دو نکته:

۱_ بابا ول کن! چه قد شیرینی بدیم؟ مهمونا اضافه وزن میگیرن.

۲_ ایا میدانی اگه تو این گزارشت، مطلب حائز اهمیتی بود که من ازش بی خبر بودم الان میکشتمت؟
1. باشه

2. بله
اره صخی اینا :))))))))

@صخی
قربانت :)
:))
مسافر جون

صخی اینا همون رامین اینان.
در واقع «اینا» ی اضافه شده به صخی معنی رامین میده
اینای اضافه شدن به رامین معنی صخی میده و مادر میده.

#اینای_منی_تو
#فمیلیممبرز
#اهنگایی که دارم به طور مویرگی یادت میدم جهت زیر پنجره😂🍊
:))))

بچه شر نکن
منم خاموش بودم مدت ها ، فکر کنم باید روشن بودنمو اعلام کنم :))
سلام :) 
خوش اومدین :)
@صخی
عه. پس جریان از این قرار بوده ه ه ه :)))
تشکر میشه بابت روشن سازی. سپاااااسسس :)
با تشکر از خانم صخره :)))
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی
بایگانی
مهر ۱۳۹۸ (۱۹)
دی ۱۳۹۷ (۱۹)
تیر ۱۳۹۷ (۱۳)
آذر ۱۳۹۶ (۱۲)
مهر ۱۳۹۶ (۱۸)
تیر ۱۳۹۶ (۱۹)
دی ۱۳۹۵ (۱۲)
آذر ۱۳۹۵ (۱۶)
مهر ۱۳۹۵ (۲۴)
تیر ۱۳۹۵ (۲۵)
دی ۱۳۹۴ (۳۹)
آذر ۱۳۹۴ (۲۴)
مهر ۱۳۹۴ (۳۰)
تیر ۱۳۹۴ (۵۴)
دی ۱۳۹۲ (۱۳)
آذر ۱۳۹۲ (۱۶)