شوکه شدم .
حالم باید خوب باشه ... ولی اصلا نیست :(
داره می پوسه دلم ی کاری کن
چرا تو این موقعیت نباید کسی پیشم باشه و آرومم کنه ؟؟ مگه کسی میتونه منو اروم کنه ؟ چرا من همیشه تو لحظه های سخت تنهام ؟ همه تنهان . همــــــه
تشنمه . خیلی . حتمن باید تو ماه رمضون ... کسی ک تو شوکه بهش آب میدن بخوره ... من تشنمه ... تو شوکم
باید تمومش کنم . بسه . دیگــــــــــــــــــــــــــــه بسه . محض رضای خدا بسه
امروز شوکه شدم . امروز اندازه چن سال اخیر شوکه شدم . چرا اون طوری گفتی ؟ چرا الان ؟ چرا من شوکه شدم ؟ ...
پ.ن. تا حالا این همه مدت تو شوک نبودم .... هنوزم تو شوکم
پ.ن.2 گفت و رفت . رفت تهران .
پ.ن.3 مث موقعیتی ک عطسه نمیاد . مستاسل شدم
پ.ن.4 دارم چاوشی گوش میدم
پ.ن.5 ساعت 3:06 شب . حالم ی کم بهتر شد
وقتی اینو خوندم یهو ناراحت شدم...
خوبه که اتفاق خوبی بوده :)
خوبه که حالتون بهتره :)
ایشالا هرچه زودتر بهترم میشید :)