عقاید یک رامین

مشکل از منه یا اونا؟

من تو یه آژانس تبلیغاتی کار می‌کنم. کارم اینه که برای مشتری‌ها پست، استوری، بنر، لوگو، کارت ویزیت ... درست می‌کنم. تو کارم شدیدا منظمم‌. شدیدا. هیچ وقت از برنامه کاریم عقب نیفتادم که هیچ همیشه جلو هم بودم. لیست تمامی کارامو با تفکیک تاریخ و نوع و تعداد (بیشتر از ۴۰۰۰ تا عکس درست کردم این ۹ ماه اخیر) نوشتم‌. باوجود اینکه سیستم ورود خروج نداریم، من هر روز ساعت ورود خروج خودمو یادداشت می‌کنم‌. ولی بقیه نفرات اصلا این طوری نیستن‌. کارها دیر میشه. برنامه‌ریزی نمیشه کارا، همیشه دقیقه نودی می‌رسه کارها. این تفاوت‌ در نظم واقعا داره اذیتم می‌کنه. بذارین مثال بزنم.

انجام یه پروژه، ۵ روز زمان می‌بره. قسمتی از این پروژه هم بعهده منه ولی درست ۵ دیقه قبل از تحویل به مشتری، به من میگن. یهو میان میگن رامین فلان کارو هم انجام بده. دیر کردیم. لطفا زود برسون. من :| . الان آخه؟ ۵ روز هیچی به من نمیگین، ۵ دیقه مونده خبر میدین؟ این درسته آخه؟؟ 


به نظرتون چیکار می‌تونم بکنم؟

پنجشنبه, ۱۴ اسفند ۱۳۹۹، ۱۱:۲۰ ب.ظ

 ۱۴ تا نظر تا الان نوشتن

مشکل قطعا از اوناست چرا شما :دی
واقعا درک نمی‌کنم چرا بقیه هم نباید منظم باشن😑حالا من برنامه‌ریزی نمیکنم زیاد چون برنمیام ازش ولی لااقل نظم رو دارم!
هرچی تلاش می‌کنم منظم باشن به در بسته می‌خورم
دو بار مثل خودشون دیر تحویل بدید ، بار سوم اصلاح میکنن خودشون رو!
والا راستشو بخواین خودمم این به ذهنم رسیده ولی به چند دلیل انجام نمیدم.

1. کار اشتباه رو با اشتباه جواب نمیدن.
2. من دیر تحویل بدم، همکارم هم بهانه دستش میاد که من تحویل دادم رامین دیر کرد. در نتیجه به مشتری هم دیر می‌رسه. مشتری هم دو نوعه. یا منظمه یا نامنظم.
  • اگه مشتری منظم باشه، اعتراض می‌کنه، پروژه رو کنسل می‌کنه. ننه من غریبم بازی درمیاره. در نهایت ممکنه خسارت بدیم. وقتی بحث خسارت میاد، ناخودآگاه همه دنبال نفرات مقصر می‌گردن و اون وسط اسم منم هست؛ چه به حق چه ناحق. 
  • اگه مشتری نامنظم باشه، با دیر رسیدن کار مشکل نداره و هی کارها دیر میشه. ادامه این روند باعث میشه منم تنبل بشم و با نظم کار نکنم.
با همه اینا شاید راه حل همینی باشه که شما میگین ولی فعلا به این دو دلیل کاری نکردم
تاوان بی نظمی و بی مسئولیتی بقیه رو که شما نباید بدی
رک و مستقیم حرفتو بزن ک برای خودت و کارت برنامه ریزی داری و کارهای یهویی و دقیقه نودی رو نمی پسندی
سلام یکتا :)

36 بار گفتم که بیاین با برنامه‌ریزی بریم جلو. 6 ماهه دارم میگم باید کارهارو بنویسیم، تو واتساپ و تلگرام کار نسپارین بهم. چند ماه با microsoft todo رفتیم جلو. خیلی خوب بود. با اینکه محدودیت و نواقص داره ولی باز خوب بود. بعد گفتم بیاین حرفه‌ای‌تر برخورد کنیم. بیاین تو trello. بعضی از بچه‌ها قبول کردن. می‌دونی، مشکل از بالادسته. مافوق من باید از من منظم‌تر باشه که این جور کارها بره جلو. من به مافوقم نمی‌تونم فشار بیارم بیا اینکارو بکن (البته صدبار گفتم بهش) ولی به همکارام یا تیم گرافیک خیلی راحتتر می‌تونم برخورد کنم. 
وقتی مشکل از اونهاست، نمیشه خودشون خیالشون راحت باشه اما استرس و تنشش برای شما باشه که
نمیشه قبول نکنید که دو بار کارشون نصفه بمونه؟
من از دیر رسیدن در کل منتفرم. کل زمان دبیرستان و 6 سال دانشگاه، من جمعا 3 بار دیر رسیدم کلاس. دیر رسیدن یا دیر رسوندن از لحاظ روانی شدیدا منو اذیت می‌کنه. خیلی تلاش کردم که این قضیه رو متعادل بکنم. نسبتا موفق شدم. یعنی کارو به من دیر رسوندن و چون حجم کار زیاد بوده منم گفتم بمونه برای بعد.
من نمیدونم کی میاد دقیقه نود بهت میگه فلان کارو بکن.
من اگه مدیرم بیاد بهم بگه، اگه بدونم تو این مدت کم کار نمیرسه یا اگه انجامش بدم خیلی اشکال خواهد داشت، صادقانه بهش میگم و تصمیم رو میذارم به عهده خودش که کار با اشکال میخواد یا اصلا نمیخواد. معمولا یا گفته انجام بده خراب شد با من. یا هم گفته بیخیال.
اما اگه همکارم بگه. وضع فرق میکنه. اول سعی میکنم خشم خودمو کنترل کنم اگه بتونم :| بعدم خودم تصمیم میگیرم که الان انجام بدم یا نه! اگه انجام دادم به همکارم میگم درستش این بود که زودتر به من تحویل میداد یا بهم خبر میداد. اگه هم انجام ندم باز بهش میگم که به چه دلیلی انجام نمیدم. فوقش میره مدیرشو میاره بالای سرم و پاراگراف اول تکرار میشه :)))

اگه هم زیاد باشه این دقیقه نود تحویل دادن ها به مدیر بالادستی اطلاع میدم
روابط ما دو دفتر خیلی صمیمانه‌ست. خیلی. جوّش خیلی خوبه. همه همدیگه رو به اسم کوچیک صدا می‌زنن. حتی رئیس. همیشه تو بکگراند صدای 3 نفر میاد که دارن میگن و می‌خندن. کسی تو دفتر تا امروز داد نزده. بحث جدی کاری پیش اومده ولی هیچکس داد نزده. اینارو گفتم که ذهنیت بهتری داشته باشین.

مدیر من از من نامنظم‌تره. چون مشغله کاریش زیاده، کارهارو دیر به من میگه. منم همیشه همون طور که شما میگین صادقانه هر بار گفتم دیر می‌رسه و اونم گفته باشه. این روند باعث میشه مدیرم تغییر نکنه. همه کارهایی که از طرف مدیرم میاد دیر میشه. این به بیزنیس ضربه می‌زنه. در نهایت این ضربه منم می‌رسه.

در مورد همکارام، بارها و بارها گفتم شما که می‌تونین زودتر بهم بگین، چرا زود نمیگین؟ ولی هیچ وقت جواب قابل قبولی نشنیدم.
چون میدونن کار رو انجام میدید و منظمید، میدن به شما و چون تقریبا مطمئنن از انجام دقیقه‌ی ۹۰ هم میگن!
چندبار انجام ندید و کار لنگ بمونه، از اینکه یکی هست همه چیز رو جمع کنه مطمئن نباشن، دفعات بعدی مجبور میشن این باگ رو رفع کنن و از قبل اطلاع بدن بهتون.
متاسفانه آره. همشون بدعادت شدن و دارم تلاش می‌کنم که این عادت بد رو کمش کنم.

بصورت عمدی کارو لنگ نگه داشتن بعدا به خودمم ضرر می‌زنه. هم از بابت اخلاق کاری، هم از بابت خوب جلو نرفتن پروژه‌ها.

ولی با همه اوصاف شاید این تنها راه ممکن و کم ضرر باشه. 
راستش معمولا توی اکثر شرکت‌هایی که خدمات گرافیکی ارائه میدن همین وضعه. گاهی وقتا تقصیر مشتریه که یه کاری رو «زود» میخواد و شرکت هم اولویت‌ش کسب رضایت مشتریه! بعضی وقتا هم تقصیر سمت هم‌تیمی‌هاست.
اگر بخش مدیریت پروژه کارش رو درست انجام بده، این اتفاقات کمتر میفته. با مدیر پروژه شرکت حرف بزنین و دغدغه‌تون رو بهش بگین و براش توضیح بدین که شرایط اینطوری براتون سخته.
مشتری‌ها عموما شبیه هم هستن. کارِ باکیفیتِ ارزونِ سریع می‌خوان. درحالیکه اصلا شدنی. ارزون و سریع بخواد، بی‌کیفیت میشه. باکیفیت و سریع بخواد، گرون میشه. باکیفیت ارزون بخواد، اینم اصلا شدنی نیس :)) 

موضوع خوبی مطرح کردین. مدیر پروژه. بخاطر حجم و تعداد پروژه‌ها و پرسنل، میشه گفت ما مدیر پروژه‌مون همون مدیرمونه. نفر مستقلی نداریم که کارش مدیریت پروژه باشه. حتی میشه گفت قسمتی از مدیریت پروژه هم با منه، چرا که کل بحث گرافیک دفتر، از مدیریت و برنامه‌ریزی گرفته تا اجرا با منه. 
اگر حوصلتون میشه و اگر وقت دارین برین به رییس تون بگین از این به بعد هر پروژه ای که از مشتری میگیرین اول بیاد زیر دست شما و شما تقسیم کارو انجام بدین مثلا اگر نیاز هست چندین خدمات روش انجام بشه، اون شما باشین که زمان بندیش میکنین و به هر کدوم از همکارا میگین کجاش مربوط به قسمت اونا هست که باید انجام بدن.(اونی که میاد اخرین لحظه میگه فلان کارو بکنا، اون شما باشین که روز اول به بقیه میگه.اگرم اصلا همچین سِمَتی تو شرکت وجود نداره خب شما مسئولش بشین! اینطوری شاید شرکت نظم گرفت)
والا همه این کارا انجام میشه ولی هیچ وقت عملی نمیشه. مشخص میشه که باید کی چیکار کنه ولی همیشه دیر میشه.
پس وقتی دیر تحویل دادن بهتون قبول نکنین که دقیقه نود تحویل بدین کارو ، چون زمان کم دارین و کارای دیگه ای هم دارین که باید تحویل بدین.
به هرحال اعتراض کردن به یه همچین چیزی که بین چندین نفر در حال انجامه و فقط یه شما مشکل دارید ، کار آسونی نخواهد بود و دردسرای خودش رو داره.
امیدوارم مشکلتون هرچه زودتر حل بشه :)
دوستان دیگه هم همین موارد رو مثل شما لطف کردن گفتن بهم. حدالمقدور سعی می‌کنم بصورت کلامی موضوع رو حل کنم ولی اگه حل نشد مجبور میشم همین کارو بکنم.

ممنونم از وقتی که گذاشتین :)
باهاشون طی کنید که من برای انجام کاری حداقل ۱ روز زمان میخوام مثلا و اگه دقیقه نودی بهتون کار سپردن سر حرفتون بمونید و شما روز بعد کارو تحویل بدید.
والا چند ماهه دارم میگم ولی هیچکس براش مهم نیست اگه دیر برسه کار. شاید در نهایت مجبور بشم من هم دیر بدم
منم تقریبا تو یه همچین محیطی کار می‌کنم. ساعت شروع کلاس‌‌هامون هشت صبحه و من معمولا 20 دقیقه قبلش مدرسه هستم.
به نظرم صحبت جدی باید بکنی باهاشون. اگر چند بار قبول نکنی که کار دقیقه نودی رو انجام بدی ناچار میشن به خودشون بیان.
چند نفر دیگه هم این راه حلو پیشنهاد دادن. شاید حق با شماها باشه. بهش فکر می‌کنم
من اگر شخصا خودم بودم سعی میکردم خیلی جدی و بدون شوخی صحبت کنم, این صحبت که بهشون بگم که مثلا هر کاری که قراره انجام بدیم به 2 - 3 روز زمان احتیاج دارم و اگر اینقدر بی نظم و بی قانون باشه نمی تونم کار رو به موقع تحویل بدم
و حتی این مورد رو ضمیمه قرارداد استخدامم می کردم که اگر بعدا به هر دلیلی مشکلی پیش اومد, همه اتفاقات نشکنه گردن من

ممکنه اولش سخت باشه و مشتری ها ناراضی بشن و کارها دیر تحویل داده باشه و... اما بعدش یاد میگیرن اگر حتی خودشون هنوز نظم ندارن , با من طوری که میخوام رفتار بشه

البته این ها همه نظر منه و ممکنه راه دیگه ای رو انتخاب کنین. ولی در هر صورت این حق هر فردیه که پروژه ای که میخواد انجام بده رو براش زمان داشته باشه

من مطمئنم می تونین حل کنین. مسئله ای نیست که نشه درستش کرد :)
سلام لیلای عزیز :)

راه حلت رو من امتحان کردم یعنی نشستم حرف زدیم به نتیحه رسیدیم که برنامه‌ریزی خیلی مهم و لازمه. ولی موقع عمل یا همیشه دیر میشه یا کلا برنامه‌ریزی خیلی غیرواقعی انجام میدن که باعث میشه همچنان کارها دیر برسه. 

بازم ممنون که وقت گذاشتی
سلام:)
خواااهش می کنم ^ــ^ پس بیشتر فکر کنین که یک راه حل بهتر پیدا بشه. نهایتا می تونین شما هم یه مدت بی نظمی رو تجربه کنید. شاید باحال بود اصلا :)))
:)
ببینیم چی میشه دیگه
من خودم ببینم همکارم، هم‌کلاسیم یا ... خیلی دقیق و روی برنامه است و کارهاش رو به موقع می‌رسونه متنبه میشم که منم شبیه اون بشم!
احتمالا اینا تعدادشون زیاده، برای همدیگه دلگرمی شدن!
اره، بیشتر از ده نفرن :))
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی
بایگانی
مهر ۱۳۹۸ (۱۹)
دی ۱۳۹۷ (۱۹)
تیر ۱۳۹۷ (۱۳)
آذر ۱۳۹۶ (۱۲)
مهر ۱۳۹۶ (۱۸)
تیر ۱۳۹۶ (۱۹)
دی ۱۳۹۵ (۱۲)
آذر ۱۳۹۵ (۱۶)
مهر ۱۳۹۵ (۲۴)
تیر ۱۳۹۵ (۲۵)
دی ۱۳۹۴ (۳۹)
آذر ۱۳۹۴ (۲۴)
مهر ۱۳۹۴ (۳۰)
تیر ۱۳۹۴ (۵۴)
دی ۱۳۹۲ (۱۳)
آذر ۱۳۹۲ (۱۶)