هم سن و سالای من وقتی بچه بودن همشون دوست داشتن یا پلیس بشن یا خلبان یا آتش نشان یا دکتر یا مهندس . ولی من هیچ وقت ب این چیزا فک نمی کردم . من دوست داشتم بستنی فروش بشم . خیلی دوست داشتم .دوست داشتم بعد از اینکه سفارش هر مشتری رو دادم ی قاشق از بستنیا بخورم . البته ی مدت هم دوست داشتم برم از کارخونه اسباب بازی فروشی دزدی کنم . بعدن ک با مفاهیم ناپسندی مث دزدی آشنا شدم کلا بیخیالش شدم .
قبلن ها بستنی فروشی رو حداقل دوست داشتم ولی الان هیچ شغلی رو دوست ندارم . هیچ شغلی رو . فقط ب برنامه نویسی علاقه دارم ک اونم بلد نیستم :|
همون اندازه ک آینده برام گنگ بود تو بچگی ، ب همون اندازه الانم گنگه برام ...
سه شنبه, ۹ تیر ۱۳۹۴، ۰۴:۰۸ ق.ظ
تا نظر تا الان نوشتن