کامبیز ، استاد بزرگوار من . ازت بی نهایت ممنونم . اومدی دوستمو گرفتی . دستتو گذاشتی رو صورتم و گفتی فشارت افتاده ؟ گفتم نه . پرسیدی چی شده . علی توضیح داد . بدو رفتی طبقه بالا . برگشتی گفتی همه چی حل شده . نگران نباش . چیزی میخای برات بیارم . گفتم نه . هیچ وقت یادم نمیره این همه بزرگمردی تون رو .
مهسا . ممنون ک ی بطری آب معدنی بهم دادی . آبو خالی کردم رو سر و صورتم . تمام لباسام خیس شد . ممنون ک بعدش بابت خبر ازم معذرت خواستی با اینکه مقصر نبودی
مهرداد ، علیرضا ، میلاد ، یاشار ، مهلا . مرسی ک نگرانم بودین .
علی جان ازت ممنونم . اگه نبودی نمیدونم باید چیکار میکردم . نمیدونم چی میشد . ببخشید ک ترسوندمت .
سلام
ای... یه کم خوب...یه کم بد...!! شکر...