دیروز رفتم مقدمات کارم رو شروع کنم
ی سری مذاکراتی باید میکردم .
صبح رفتم دانشگاه تا ساعت 10:30 اونجا بودم بعد رفتم شرکت علی اینا
بعدش قرار بود با علی بریم سر مذاکره واسه کار . رفتیم . ب نتیجه خوبی نرسیدیم . از 10 روز دیگه قراره کارو شروع کنم .
ببخشید ک نمی تونم در مورد کار حرف بزنم
شب ساعت 9:30 رسیدم خونه
خیلی روز پر مشغله ای بود . دوست داشتم بنویسم در موردش ولی اینقدر خسته بودم ک
+ دیروز بالاخره فرد مورد نظر را سورپرایز کردم . بعد ی هفته :|
همش درگیر مذاکره بودیداااا... :))
موفق باشید :)
بعد ها که انجام شد می تونید در موردش حرف بزنید؟!
ما هم خیلی مشتاقیم که بدونیم جزئیات این کار بزرگ چیه... :)