عقاید یک رامین
درباره من
ای خودمها
خوبها
دنبال کنید
چرااا ؟؟
چرا من PHP بلد نیستم ؟؟؟
:(
۱
۰
چهارشنبه, ۷ مرداد ۱۳۹۴، ۱۰:۴۱ ب.ظ
۹
تا نظر تا الان نوشتن
نا دیا
۱۳۹۴/۵/۰۷ - ۲۲:۴۲
خب منم بلد نیستم :(
خب آخه نیاز دارین ب یاد گرفتنش ؟
. عارفه .
۱۳۹۴/۵/۰۷ - ۲۲:۴۸
چی هست این PHP ؟؟!! :|
:)
زبان برنامه نویسی تحت وب
آبو
۱۳۹۴/۵/۰۷ - ۲۲:۴۹
من هم بلد نیستم... بیا با هم گریه کنیم.
موافقم . آماده ای ؟؟؟
[ آیکون زار زدن ]
نرگس
۱۳۹۴/۵/۰۷ - ۲۲:۵۱
منم بلد نیسم
من کلا هیچی بلد نیسم
غصه خوردن نداره ک:D
چرا بلدین ؟
نوشتن رو خوب بلدین . تازگیا هم ک عکساتون خوب شده
لازم دارم آخه :|
. عارفه .
۱۳۹۴/۵/۰۷ - ۲۲:۵۱
آهان...
ایشالا یاد می گیرید... :)
:)
سخته :| گنگه :| آموزش خوب نیست تو اینترنت :| هوا گرمه :| :))))
نرگس
۱۳۹۴/۵/۰۷ - ۲۲:۵۳
:D
چرا یادش نمیگیرین خب؟
سخته :| هوا گرمه :| گنگه :| نمی فهمم :| وقتم کمه :| آموزش خوبی پیدا نکردم :|
بسه یا ادامه بدم ؟
نرگس
۱۳۹۴/۵/۰۷ - ۲۲:۵۸
خب بالاخره پس در تلاش هستین
شما میتونید آقا رامین
امیدوار باشین
:D
تلاش بی ثمر ب درد نمیخوره
مرسی . امیدوارم :)
آبو
۱۳۹۴/۵/۰۷ - ۲۳:۰۰
jsp به کارت نمیاد؟
متاسفانه اطلاعاتم در این زمینه کمه . اون چیه دیگه ؟؟؟
آبو
۱۳۹۴/۵/۰۷ - ۲۳:۰۴
مثل php برنامه نویسی تحت وبه... اما به زبون جاوا... کار نکردم اما شنیدم از php راحت تره.
مرسی از راهنمایی تون :)
این طور ک تا الان خوندم پی اچ پی بیشتر بدردم میخوره
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در
بیان
ثبت نام
کرده اید می توانید ابتدا
وارد شوید
.
نام *
پست الکترونيک
سایت یا وبلاگ
پیام *
کد امنیتی *
ارقام فارسی و انگلیسی پذیرفته میشوند
نظر بصورت خصوصی ارسال شود
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک میباشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.
پست الکترونیک برای عموم قابل مشاهده باشد
اخطار!
محبوبترین پستها
قابِ دلخواهِ خانه من
نقش مهم من تو خانواده
نباید اظهار نظر کنم.
فرق من با اون
آره، تو اینستا هم میشه
چرا واقعا؟
چقدر راست گفته
روسری سبز
نه نوشته، نه سروده
حتی تبریکم نتونستم بگم
کلمات کلیدی
لینک
عکس
موخر
روزانه
شعر
ذهنیات
عقاید
خاطره
شبانههای بیداری
سربازی
عکاسی
ای خودم
بشنوید
مقدم
آموزش
دیالوگ
نقل قول
قبل و بعد
بچههای دفتر
علی
گنگ
آمار
داستان رفتن ها
من و مامان
ورد
word
مصطفی
تلخ
متوسط
امیرحسین
بایگانی
آذر ۱۴۰۳
(۱)
آبان ۱۴۰۳
(۱)
مهر ۱۴۰۳
(۲)
شهریور ۱۴۰۳
(۳)
مرداد ۱۴۰۳
(۴)
تیر ۱۴۰۳
(۲)
خرداد ۱۴۰۳
(۵)
فروردين ۱۴۰۳
(۴)
اسفند ۱۴۰۲
(۷)
بهمن ۱۴۰۲
(۱)
دی ۱۴۰۲
(۱)
آذر ۱۴۰۲
(۲)
آبان ۱۴۰۲
(۱)
مهر ۱۴۰۲
(۶)
شهریور ۱۴۰۲
(۲۰)
مرداد ۱۴۰۲
(۷)
تیر ۱۴۰۲
(۱)
خرداد ۱۴۰۲
(۲)
ارديبهشت ۱۴۰۲
(۸)
فروردين ۱۴۰۲
(۸)
تیر ۱۴۰۱
(۱)
خرداد ۱۴۰۱
(۳)
ارديبهشت ۱۴۰۱
(۳)
فروردين ۱۴۰۱
(۷)
اسفند ۱۴۰۰
(۵)
بهمن ۱۴۰۰
(۴)
دی ۱۴۰۰
(۳)
شهریور ۱۴۰۰
(۵)
مرداد ۱۴۰۰
(۵)
تیر ۱۴۰۰
(۳)
خرداد ۱۴۰۰
(۹)
ارديبهشت ۱۴۰۰
(۵)
فروردين ۱۴۰۰
(۵)
اسفند ۱۳۹۹
(۳)
بهمن ۱۳۹۹
(۳)
دی ۱۳۹۹
(۳)
آذر ۱۳۹۹
(۴)
آبان ۱۳۹۹
(۳)
مهر ۱۳۹۹
(۷)
شهریور ۱۳۹۹
(۵)
مرداد ۱۳۹۹
(۹)
تیر ۱۳۹۹
(۸)
خرداد ۱۳۹۹
(۱۲)
ارديبهشت ۱۳۹۹
(۱۶)
فروردين ۱۳۹۹
(۳۳)
اسفند ۱۳۹۸
(۲)
مهر ۱۳۹۸
(۱۹)
شهریور ۱۳۹۸
(۹)
مرداد ۱۳۹۸
(۷)
تیر ۱۳۹۸
(۱)
خرداد ۱۳۹۸
(۵)
ارديبهشت ۱۳۹۸
(۱)
فروردين ۱۳۹۸
(۱۰)
اسفند ۱۳۹۷
(۱۴)
بهمن ۱۳۹۷
(۱۴)
دی ۱۳۹۷
(۱۹)
آذر ۱۳۹۷
(۱)
آبان ۱۳۹۷
(۵)
مهر ۱۳۹۷
(۹)
شهریور ۱۳۹۷
(۹)
مرداد ۱۳۹۷
(۱۱)
تیر ۱۳۹۷
(۱۳)
خرداد ۱۳۹۷
(۹)
ارديبهشت ۱۳۹۷
(۱۳)
فروردين ۱۳۹۷
(۱۱)
اسفند ۱۳۹۶
(۳)
بهمن ۱۳۹۶
(۴)
دی ۱۳۹۶
(۹)
آذر ۱۳۹۶
(۱۲)
آبان ۱۳۹۶
(۱۱)
مهر ۱۳۹۶
(۱۸)
شهریور ۱۳۹۶
(۱۶)
مرداد ۱۳۹۶
(۱۹)
تیر ۱۳۹۶
(۱۹)
خرداد ۱۳۹۶
(۳۱)
ارديبهشت ۱۳۹۶
(۳۱)
فروردين ۱۳۹۶
(۳۰)
اسفند ۱۳۹۵
(۱۰)
بهمن ۱۳۹۵
(۱۴)
دی ۱۳۹۵
(۱۲)
آذر ۱۳۹۵
(۱۶)
آبان ۱۳۹۵
(۱۵)
مهر ۱۳۹۵
(۲۴)
شهریور ۱۳۹۵
(۳۸)
مرداد ۱۳۹۵
(۲۹)
تیر ۱۳۹۵
(۲۵)
اسفند ۱۳۹۴
(۳۴)
بهمن ۱۳۹۴
(۲۵)
دی ۱۳۹۴
(۳۹)
آذر ۱۳۹۴
(۲۴)
آبان ۱۳۹۴
(۲۴)
مهر ۱۳۹۴
(۳۰)
شهریور ۱۳۹۴
(۲۹)
مرداد ۱۳۹۴
(۴۰)
تیر ۱۳۹۴
(۵۴)
خرداد ۱۳۹۴
(۳۲)
آذر ۱۳۹۳
(۱)
مهر ۱۳۹۳
(۳)
خرداد ۱۳۹۳
(۲)
ارديبهشت ۱۳۹۳
(۲)
فروردين ۱۳۹۳
(۷)
اسفند ۱۳۹۲
(۶)
بهمن ۱۳۹۲
(۱۱)
دی ۱۳۹۲
(۱۳)
آذر ۱۳۹۲
(۱۶)
ایشالا یاد می گیرید... :)