زل می زنم . ب کارایی ک میکنن . ب کسایی ک دوسشون دارم . بدون اینکه متوجه بشن . خیلی لذت بخشه
همین چن روز
تو اتاق بهمن
وقتی علی داشت وسایلشو جمع میکرد
چن دیقه بهش زل زدم .
همین ک منو دید ، لبخند زد
گفت
کلی باهات حرف دارم
زل می زنم . ب کارایی ک میکنن . ب کسایی ک دوسشون دارم . بدون اینکه متوجه بشن . خیلی لذت بخشه
همین چن روز
تو اتاق بهمن
وقتی علی داشت وسایلشو جمع میکرد
چن دیقه بهش زل زدم .
همین ک منو دید ، لبخند زد
گفت
کلی باهات حرف دارم