عقاید یک رامین

گفت نه

خیلی وقت بود ندیده بودمش . با هم قرار میزاریم . میاد . از موضوعات مختلف حرف میزنیم . موضوع عوض میشه . لحن صداش عوض میشه . سرعت حرف زدنش کم میشه . چشاش پر اشک میشه ولی هیچ کدوم پایین نمیریزه ...

بهش گفتم محمد ، پشیمونی ؟ گفت نه

دوشنبه, ۲۶ مرداد ۱۳۹۴، ۱۱:۴۷ ب.ظ

 ۴ تا نظر تا الان نوشتن

کی؟
چی؟
کجا؟
آخه چرا؟
نکنه اینم دیالوگ یه فیلم دیگه اس؟
مگه من فضولم :l
فقط کنجکاوم همین :(
نه . واقعی بود :)

فقط محض ثبت شدن نوشتمش 
اَمـان از اَشـک ..

+ عکساتون واقعن خوشگلن .. 
سلام :) 
امان ...

+ مرسی . لطف دارین
خداروشکر که پشیمون نیس حداقل...
سلام :)
بله خداروشکر
بغض و اشک مرد :(((
سلام :)

نمی خواستم ناراحت بشین . فقط میخاستم ثبتش کنم 
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی
بایگانی
مهر ۱۳۹۸ (۱۹)
دی ۱۳۹۷ (۱۹)
تیر ۱۳۹۷ (۱۳)
آذر ۱۳۹۶ (۱۲)
مهر ۱۳۹۶ (۱۸)
تیر ۱۳۹۶ (۱۹)
دی ۱۳۹۵ (۱۲)
آذر ۱۳۹۵ (۱۶)
مهر ۱۳۹۵ (۲۴)
تیر ۱۳۹۵ (۲۵)
دی ۱۳۹۴ (۳۹)
آذر ۱۳۹۴ (۲۴)
مهر ۱۳۹۴ (۳۰)
تیر ۱۳۹۴ (۵۴)
دی ۱۳۹۲ (۱۳)
آذر ۱۳۹۲ (۱۶)