عقاید یک رامین

سرم درد میکنه

1. میگم اینا همشون ادبیات داستانی اند؟

میگه : آره . اینا ک عشقی خالتور اند و بقیه اش هم رمانن . 

با خنده میگم خالتور ؟

میگه والا خب


2. میگه هوا چقدر تاریکه . من می ترسم . 

تا چهارراه باهم میریم .


3. ب خیلیا باید زنگ بزنم 

خیلی ها هم باید ب من زنگ بزنن

ولی ن من اینکارو میکنم نه اونا 


4. آدم چطوری ب دلش بفهمونه ک اشتباه شده ؟


يكشنبه, ۳ آبان ۱۳۹۴، ۰۵:۳۴ ب.ظ

 ۲ تا نظر تا الان نوشتن

باید به پسرش چهارمی جواب بدیم؟:D
اگه خواستین مشکلی نیست

چ خوب ک ی عکس گذاشتین :)
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی
بایگانی
مهر ۱۳۹۸ (۱۹)
دی ۱۳۹۷ (۱۹)
تیر ۱۳۹۷ (۱۳)
آذر ۱۳۹۶ (۱۲)
مهر ۱۳۹۶ (۱۸)
تیر ۱۳۹۶ (۱۹)
دی ۱۳۹۵ (۱۲)
آذر ۱۳۹۵ (۱۶)
مهر ۱۳۹۵ (۲۴)
تیر ۱۳۹۵ (۲۵)
دی ۱۳۹۴ (۳۹)
آذر ۱۳۹۴ (۲۴)
مهر ۱۳۹۴ (۳۰)
تیر ۱۳۹۴ (۵۴)
دی ۱۳۹۲ (۱۳)
آذر ۱۳۹۲ (۱۶)