عقاید یک رامین

بعد 16 روز

گوشیمو 3 بهمن گذاشتم شارژ

بعد 16 روز امروز شروع کرده ب باتری لوو دادن 


+ ملت از ایدوئولوژی شون می نویسن ، از دغدغه هاشون می نویسن 

من هم از باتری گوشیم می نویسم ، اونم با این سن !

مرسی ک ب روم نمیارین :)

دوشنبه, ۱۹ بهمن ۱۳۹۴، ۰۶:۱۴ ب.ظ

 ۵۴ تا نظر تا الان نوشتن

چقد خوب.. چه دوامی میاره باتری تون :|
+ چیکا به ملت دارین.. شما واسه خودتون مینویسین.. ماهم با میخونیم و کیف میکنیم.. :)
+ سلام :)
اول شدم؟!  :)))
البته علاوه بر دوام نشون میده نه کسی زنگ میزنه و نه من زنگ میزنم :))

+ میدونین چرا ؟ چون احساس میکنم قبلن بهتر مینوشتم الان دیگه دارم خیلی سطحی می نویسم ولی بازم مرسی :)
+سلام :)
+ بله . اول شدین :) من این اتفاق مهم رو ب شما تبریک میگم :))
خواهش می‌کنم :D
:)
دوباره برمیگردین به روزهای اوج.. حتما ؛)
ممنونم.. ممنونم.. اشک شوق دارم میریزم الان :)))
این ینی شما قبول کردین ک من قبلن بهتر می نوشتم ؟؟ :))))) 
:))
ای بابا.. خراب کردم که :))
منظورم طبق حرف خودتون بود که گفتین اینطور احساس میکنین :)
:))
شوخی کردم :))
به قول نرگس خانوم : یه بار تعداد دنبال کنندگانتونو به رخ می کشین ,یه بار سلیقه ی موسیقایی تونو !حالا هم که دووم باتری نوکیا 108 تونو D:

نرگس جان بیاید یه چیزی بگین دلمون تنگ شده :))

:)))))))))))))))))))))))))))))))))))))))
عالی بود 
اصلا استفاده نمیکنین ازش نه؟ :)
چرا استفاده میکنم ولی خیلی کمتر از بقیه :)
این فقط بخشی از ماجراست
این پست تماما به رخ کشیدن

دقت کنید می بینید نویسنده از این پست منظور های زیادی داشته. علاوه بر این که به تفاوتش با بیشتر آدم هایی که دور و برمون هست اشاره میکنه. که گوشیه نوکیا 108 داره و به شدت این قضیه داره به رخ کشیده میشه
اون قسمت که برمیگرده به زمان استفاده از گوشی، که باز به طور نامحسوسی در جواب یکی از نظر ها بهش اشاره شده و خیلی ظریفانه به رخ کشیده شده
در انتها هم رد گم کنی، بلد بودن فروتنی و شکست نفسی و در عین حال بلد بودن پوشوندن جنبه های به رخ کشیدن پست، به رخ کشیده شده

و از همه مهم تر تر. اینکه میشه با دو جمله مفاهیمی که میشه به رخ کشید به رخ کشیده میشه...
هر کدوم از پست ها رو میشه همینقدر طولانی تحلیل و تفسیر کرد . تازه من گمان میکنم نویسنده حرفه ای تر از این حرف ها باشه که انقدر راحت مسائل رو به رخ بکشه. هزاران نکته ی دیگه پنهان شده که ما اصلا متوجه به رخ کشیده شدنش نمیشیم
امان از این نیت های شوم . به کجا داریم میریم ما؟

خوشحالم همراه پیدا کردم:D:D:D:D عارفه ما نسبت به آگاهی مخاطبان نسبت به این وبلاگ مسئولیم:D
:))))))))))))))
چقدر من قصد و نیت داشتم خبر نداشتم :))))

عارفه خانم تحویل بگیرین ، تمام کارای من به رخ کشیدن تفسیر شد . خوبه حالا من چیزی رو نمیخام ب رخ بکشماااا :))))
ی جوری نوشتین خودمم شک کردم !!! رفتم پستمو دوباره خوندم :)))))

احسنت بر نرگس عزیز ,با این تفسیر تمام و کمالشون, احسنت :))))))

موافقم به احتمال خیلی زیاد باید چیز های دیگه ای هم به رخ کشیده شده باشن که بنده حقیر عاجزم از درکش D:D:

خوبه حالا قیمت گوشی زیر صد هزار تومنه :| اگه بالا صد تومن ک واویلاااااا :)))

تنها موردی ک میشه گفت ب رخ کشیدنه ( ک نیستش !!! ) عبارت " اونم با این سن " هستش :))
کامنتا :| :))
می بینی تورو خدا فقی :))
این عبارتی که فرمودین مصداق بارز همون نکته ی رد گم کنی هستش که نرگس جان فرمودن :)))))))
:))))))
اهان . ینی چیزی ک من خودم میگم ردگم کنیه پس :)))
حالا که فک میکنم میبینم با قسمت کثیری از نظرات نرگس جان و عارفه موافقم :)))
:|  :)))))

نرگس خانم ، یه همراه دیگه هم پیدا شد :)))
:))))))))))))
کم کم باید براتون آستین بالا بزنیم :) این نشد اوضاع :))
:))))))
البته اس ام اس اینا میادااا ولی اکثرن ایرانسله :))
روز به روز داره به همراهان من اضافه میشه
باید یه فکری به حال این اوضاع بکنین
:D:D
:)))
دارین زیاد شدن همراهاتونو ب رخ می کشین ؟؟ :)))))
به نظرم بهتره مراقب باشین چون من الان یه عالمه همراه دارم که ازم دفاع میکنن
من بودم همچین جوابی نمیدادم
:D:D:D:D
:)))))
تهدید میکنین ؟؟؟؟؟

حالا اگه پست بعدیمو بخونین چی میگین پس ؟
پست بعدی کجاست؟
الان گذاشتم :)
پست بعدی رو بعد بهش رسیدگی میکنیم
الان باید اتهامی ک به من زده شد بررسی بشه:D
:)))))))))
برین دوستاتونو هم بیاریــــن بیــــنم اصــن حرف حسابتون چیه :))
الان به چ حقی ب من تهمت به رخ کشیدن زدین؟
مگ انقدر الکیه؟
:D
تهمت سنگینیه. باید پاسخ گو باشین:D
تهمت نزدم . حقیقت رو گفتم . تا کی میخاین از حقیقت فرار کنین ؟ 
آیا وقت آن نرسیده است ک با حقیقت روبرو شد ؟ :))

از آن جایی ک دوستان من من رو رها کردن:D
و من خوابم میاد به شدت:D و ذهنم کار نمیکنه واسه دعوا:D تنها کاری ک میتونم بکنم اینه ک ب خاطر این تهمت قهر کنم:D
جای من دیگ تو وبلاگی ک بهم تهمت زده میشه و کسی هم نیست ک ازم دفاع بکنه نیست:D
رها تون نکردن ، هماهنگ نیستین :))
اکی برین بخوابین الان :) فردا ادامه میدیم . 

شب تون بخیر :)
چقدم جدی. فردا ادامه میدیم:))

شب بخیر:)
:))
عه عه عه اینجا دعوا بود پس چرا منو خبر نکردید ?! :))))

ای بابا دیر رسیدم :| :D

من باید خبر میکردم ؟؟؟ :)))))))

فردا هماهنگ بشین . تمام تلاشتونو بکنین . فایده ای نخاهد داشت :))) 
خواستم به روت بیارم دیدم نوشتی به روم نیارید..:)
:| 
واقعا ؟؟
:)))
کلا دو راه داره

یا اینکه به خاطر اتهامی ک دیشب به من زدین عذرخواهی کنین

یا اینکه شاهد اتفاقات ناگواری باشید

من الان با اقتدار اومدم:D
هه . فک کردین من بیدی هم ک با این بادا بلرزم ؟ هه 

:))
وعده هایی که داده میشه
اما فراموش میشه
به مبارزه دعوت میشیم
اما میبینیم حریف صحنه رو رها کرده
این خوب نیست
این قشنگ نیست. ک آدم رو یک شب تمام منتظر بذارین. حداقل وعده شو نمیدادین
فکر کنم یک نوع اعلام عقب نشینی بود
اشکال نداره
فراموش میکنم
:D
دیشب دیر پیام دادین . صبحم رفته بودم بیرون :)

شاید تو خواب ببینین ک من صحنه رو رها کنم . هه :))
چی شده ؟!
دعوا شروع شده؟!
اگه دعوا شده منم بیام :))))
اگه دعوا نیست که من مزاحم نمی شم D:
من جوابیه مو دادم . منتظر جوابیه از جانب ایشان هستم . 
شما صاحب اختیارین :) 
حرفتونو پس بگیرین:|
کدومو میگین ؟ 
تهمت در مورد ب رخ کشیدن:|
عارفه جان تمام حرفایی ک تو وبلاگت زدمو فراموش کن. اصن هرچی ک خودت صلاح میدونی. من ب شدت احتیاج ب همراه دارم. باید یه فکر حسابی کرد:D
این ک ب من یادآوری میکنین تعداد همراهاتون زیاد شده و من باید فکری بکنم ، رخ کشیدن نیست پس چیه ؟ :))

ینی میگین تلقین نیست ؟ :))))) 
عه عه. یه بار دیگ گفتین. باید دوبار معذرت بخواین حالا:|
:) 
من معذرت میخام ک شما زیاد شدن همراهاتونو ب رخ کشیدین :))))
خوب شد ؟ :)))
حالا باید فکرامو بکنم ببینم با یک همراهی که فراموش می کنه من همراشم چطور باید رفتار کرد!!! >:|
اما باشه
الانو هستم :)))
:|
:))

ب من رای بدین . من زنگ ورزشو دوبرابر میکنم :)))
تو مدرسه از این وعده ها میدادن ب بچه ها :))))

رای میگیرم
آیا اینکه من نسبت ب اوضاع ب شما آگاهی دادم ب رخ کشیدن محسوب میشه یا نه.
سه نفریم دیگ
من ک میگم نه
:D
:))))))

موقع انتخاب رای گیری میکنن . در مورد درست یا غلط بودن ی موضوع ک نمیشه رای گیری کرد 
بناربراین من این رای گیری رو باطل میدونم :)))))


+ بالاخره من تنهام . همراه ندارم . باید ی جوری بپیچونم یا نه ؟ :))
شما اعتراف به پیچوندن کردید
پس بین حرفاتون تناقض ایجاد میشه
هیچکدوم دلیل محکمی نداره
پس همشون مردود میشن
ناخداگاه من پیروز میشم
دو تا معذرت خواهی بدهکارین فقط. زودتر ک من باید برم کار دارم:D:D:D
من در مورد رای گیری پیچوندم .اگه قبول میکردم رای گیری رو عارفه خانم هم ب شما رای میدادن و من میباختم ، در حالی ک من حقیقتو گفتم :))

شما تو پست عارفه خانم نظرتون در عرض چن ثانیه بل کل عوض شد ، اون وقت حرفای من متناقضه ؟؟ هه 

میتونین برین ب کاراتون برسین . در هر صورت من برندم :))
نرگس جان فعلا دونفر بیشتر نیستیم :|

بیایم قبول کنیم شبیه به ,به رخ کشیدن نبود کار نرگس جان ! :))

:))
شما منعطف تر عمل میکنین ولی فایده ای نداره . قبول نمیکنم . کاملا هم به رخ کشیدن بود :))
من اونجا داشتم شوخی میکردم. بعدشم اصن این چیه ک شما مسائل با هم قاطی میکنین؟ من شکایت دارم اصن به این قضیه!:D

من از وجدان خودتون میپرسم: جمله ی خبری من قصدی جز آگاهی دادن داشت؟
:)))))
شما پست ب اون جدی ای رو ب شوخی گرفتین ؟؟؟؟ نچ نچ نچ عارفه خانم تحویل بگیرین . همراهتون خودش اعتراف کرد :))))


وجدان : با سلام و شب بخیر باید بگم بله . 

خودم : وجدان همیشه قاطع و مختصر حرف میزنه :))))
یکم بیشتر فک کنید و سعی کنید قبول کنید که نبود :))

نبود مگه نه?! ;)

شیوه مذاکره شما متفاوته . خیلی با لطافت میاین جلو . از اهداف خودتون هم عقب نشینی نمیکنین . این طوری نمیشه 
من تا وکیلم نیاد حرف نمیزنم :))
من با نرگس جان بعدا صحبت می کنم :|

شما فعلا قبول کنید که ایشون قصدشون به رخ کشیدن نبود :))

:)))

الان میتونین ی پسر بچه تخس و لجباز رو در نظر بگیرین ک ابروهاشو بالا میندازه و میگه نـــــچ 
:))
من با دوستم شوخی دارم. اصن شما الان حرف حسابتون چیه این وسط؟

باشه باشه. هی من خواستم کوتاه بیام هی نذاشتین. بالاخره بعدا یه کاری میوفته دست من دیگ. بالاخره ک یه جایی میتونم تلافی کنم دیگ. منو باش ک میخواستم امشب سوپرایز کنم:D

شما رو تنها میذارم با ادعای کاملا بی اساستون که هیچ کس هم قبلوش نداره. بالاخره که آینده یه روزی میرسه:D
:)))) قبلن گفتم 

شما هی کوتاه اومدین ؟؟؟ کی ؟ ینی اگه من معذرت خواهی میکردم سورپرایز میشدم ؟

دیالوگ جالبی بود . شبیه فیلما . با یه کادر بسته :)
:|

شما اون وکیلتونو به من نیشان بدید?! :))))

:)

:)))))))))) 
عالی بود . خوابه فک کنم 
:|

میخواستم یه چیزی نشون بدم. ک دیگ نشون نمیدم:D

یه بار دیگ فرصت میدم. عقب نشینی نمیکنید؟
وسوسه میکنین ؟؟ :))))

حالا شاید :)
داشتم فکر میکردم یه کمپین ورود ممنوع به این وبلاگ راه بندازیم. با عارفه تبلیغات کنیم علیه وبلاگ. هرکی ام اومد تنها جمله ای ک میگ این باشه ک : به رخ نکشید! و دیگران را متهم به به رخ کشیدن نکنید!

اگ میشد چی میشد:D
:| عارفه خانم این کارو نمیکنن . مطمئنم . ولی شما تمام تلاشتونو میکنین برای این کار . اینم مطئمنم :))
وکیلی که موقع جلسه دادگاه خوابه چه وکیلیه?! :|

از من به شما نصیحت وکیلتونو عوض کنید...برا خودتون می گم :))

:))
وکیل هم آدمه خب. خودش کار و زندگی داره :))
:)) مرسی 
وکیلتونم ک خوابه. عملا داریم واسه موضوعی ک حتی وکیلش هم براش ارزشی قائل نیست وقت تلف میکنیم:D این نشانه ی پوچ بودن و بی اساسی این ادعا رو نشون میده:D
:)))
من بیشنر وکیلمو برای کار های سخت تر استفاده میکنم . این موضوع ک کاملا مشخصه و نیازی ب وکیل نیست :))
حالا شاید ینی چی؟ حرفتون و پس میگیرین بالاخره یا نه ؟:D

موافقم با این ک عارفه خانوم اینکارو نمیکنن:D منم انجامش نمیدم ولی دلیلم متفاوته. با تمام مخاطبان اینجا تعارف دارم:D اه ولی اگ میشد چی میشد خدا

زود معذرت بخواین من کار دارم. جدی کار دارم فردا امتحان دارم:D
بستگی ب شما داره ک شما هم از موضوعتون عقب کشی میکنین یا نه 
:)) 
کاملا شادی و ذوق زدگی مشهوده ک اگه میشد چی میشد :))))

شما هم عقب نشینی میکنین؟ 
دﻫﻪ داره ﻫﻤﻪ ﭼﯽ ﺑﺮ ﻋﻠﯿﻪ ﺧﻮدﻣﻮن اﺳﺘﻔﺎده ﻣﯿﺸﻪ :| ﻧﺮﮔﺲ ﺟﺎن ﺗﺎ اوﺿﺎع ﺑﺪ ﺗﺮ ﻧﺸﺪه ﺑﻬﺘﺮه اﯾﺸﻮﻧﻮ ﺑﺎ اداﻋﺎﺷﻮن ﺗﻨﻬﺎ ﺑﺬارﯾﻢ :D

:))
من مرد تنهای شبم :))
اعتراض دارم
جواب کامنت ها دیر داده میشه
خیلی دیر جواب داده میشه
حالا ام ک اینطوره
من میرم ب زندگیم برسم
اصن نه معذرت خواهی نه چیزی ک میخواستم نشون بدم نه آینده نه هیچی. خدافظ:| 
بابت دیر جواب دادن معذرت میخام .

:| حالا چرا ناراحت میشین ؟ 
آخه خودم مدام دغدغه ی اینو دارم ک سریع نظر و بنویسم ک کسی منتظر نمونه. ولی خودم مجبورم مدام صفحه رو رفرش کنم. توی این مدتم کاری جز این نمیتونم انجام بدم.
من خیلی درس دارم. باید برم دیگ. بعدا میام تا معذرت خواهی کنین:D
شب بخیر:D
بازم ببخشید بابت دیر جواب دادنم 

اکی . موفق باشین :)
شبتون بخیر :)
خب دیگه پس دیگه قرار شد به رخ نکشین و اتهام به رخ کشیدن به کسی نزنید :))

به نتیجه رسید ,بسیاااار هم مسالمت آمیز (!):)))

منم با اجازه تون رفع زحمت می کنم !

شب بخیر :)

بله . مرسی از میانجی گری شما :))
بدون خون و خون ریزی :)))
خاهش :)
شب تون بخیر :)
به نتیجه رسید ولی هنوز دو تا معذرت خواهی به من بدهکارن؟:D من از حقم کوتاه نمیام:D
:| 
:))
پس شما از چی عقب نشینی کردین ؟ :))
راه نینداختن هیچ گونه کمپینی در مورد وبلاگ شما
رها کردن وبلاگ شما
فراموش کردن انتقام 
بازگرداندن صلح و آرامش دوباره به عقاید یک رامین
:D
:))))))
این همون پسابرجامه ؟؟؟؟ 
اون وقت من باید چیکار کنم دقیقا ؟ 
معذرت خواهی:D
باشه . این جانب افتخار میدم ک معذرت خواهی کنم :))
معذرت میخام . 
حله ؟ 
یکی دیگ:D
:))
معذرت میخام ( شماره دو ) 
ممنونم:D

ناراحت نشدین در نقاط پنهان ذهنتون یه وقتی ک؟
:))

نه بابا . من فقط میخندیدم :))
امیدوارم شما هم ناراحت نشده باشین :)
خداروشکر ک فقط میخندیدین:)

پیروزی مو اول به خودم بعد ب همگی تبریک میگم:D
با تشکر فراوان
شبتونم بخیر:)
پیروزی ؟ کدوم پیروزی ؟؟ 
:|
:D:D:D:D:D:D:D:D:D:D:D

خب آتش پس مایل ب پیروزی من و ب خودم بعد ب همه تبریک میگم:D
شبتون بخیر :D
:))))
حالا ک این طوره من هم پبروزی سخاوتمندانه خودمو ب عموم مسلمین جهان تبریک میگم :)))

شب بخیر:)
خداروشکر بالاخره صلح حاکم شد همه چی بخیر و خوبی حل شد ...
البته مطمئن بودم ک اینطور ختم ب خیر میشه :-)
:))
صلح خوبه :)
خب خداروشکر تموم شد :))

من هم به نوبه ی خودم این پیروزی رو هم به شما هم به اون یکی شما تبریک می گم :))

خجسته باااااد این پیروزی D:

:)))
مرسی مرسی :))
وطنم پاره تنم :))
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی
بایگانی
مهر ۱۳۹۸ (۱۹)
دی ۱۳۹۷ (۱۹)
تیر ۱۳۹۷ (۱۳)
آذر ۱۳۹۶ (۱۲)
مهر ۱۳۹۶ (۱۸)
تیر ۱۳۹۶ (۱۹)
دی ۱۳۹۵ (۱۲)
آذر ۱۳۹۵ (۱۶)
مهر ۱۳۹۵ (۲۴)
تیر ۱۳۹۵ (۲۵)
دی ۱۳۹۴ (۳۹)
آذر ۱۳۹۴ (۲۴)
مهر ۱۳۹۴ (۳۰)
تیر ۱۳۹۴ (۵۴)
دی ۱۳۹۲ (۱۳)
آذر ۱۳۹۲ (۱۶)