عقاید یک رامین

آه :|

چن روز پیش اونقدر هوا گرم بود ک نمیشد حتی ی کت بهاری رو هم تحمل کرد . مجبور بودم آستین کوتاه بپوشم حتی !

امروز چنان برفی باریده ک نگو 

چهارشنبه, ۲۶ اسفند ۱۳۹۴، ۰۸:۰۵ ب.ظ

 ۸ تا نظر تا الان نوشتن

چرا هوا انقد با خودش درگیره؟ :|
البته این شرایط برای ما خیلی طبیعیه :))
بله دیدم چقدر هم بود !
تصاویرش رو در جایی دیگر!
خیلی عجیبه! :O

ما اصلا برف ندیدیم البته الان نمی خواستماااا
همون دوماه پیش... ولی ندیدیم :(
برای خود ما دیگه زیاد عجیب نیست . هر سال هست :|

هیممم :(
آره واقعا  طوری ک من میاندواب تا تبریز مانتومو درآورده بودم تو ماشین ... دیروزم با مانتو بهاره رفتم بیرون برگشتنی شانس آوردم کاپشنم تو ماشین بود پوشیدمش..

خب خداروشکر کاپشن داشتین
میدونین ی ساعته دارم چیکار میکنم نشستم وب بلاگفاتونو با نظراش میخونم خیلی جالبه و عالیه ب تفاوت ها و ب آنچه این همه مدت تو هممون ثابت مونده فک میکنم ......
یکم نسبت ب اون زمانا کم حرفتر شدم ....

:)
وبلاگ قدیمی ... آه ... کلی خاطرات توش هست ... کلی ... حیف ک بلگفا بیشترو نابود کرد ... ولی بازم ک هست خوبه 
خیلی هامون عوض شدن ... همه مون عوض شدیم :)
راستی بازم تو ی روز خاص از سال خاطراتتونو مینویسین؟؟ 
آره عوض شدیم ولی فک کنم تغییرات کلی کلی نبودن ....

بله . روز سال نویس :))
درسته :)
قشنگ واسم ملموسه ک هممون کوچولوتر از الان بودیم :))
:))))
سلام :)
هوا با خودش درگیره :))
سلام :)
همین طوره ؟ 

خوبین ؟
ممنونم :)
اینجا هوا سردِ . یه بارون شدید هم اومد ... خداروشکر بارون لازم داریم :))
خداروشکر :)
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی
بایگانی
مهر ۱۳۹۸ (۱۹)
دی ۱۳۹۷ (۱۹)
تیر ۱۳۹۷ (۱۳)
آذر ۱۳۹۶ (۱۲)
مهر ۱۳۹۶ (۱۸)
تیر ۱۳۹۶ (۱۹)
دی ۱۳۹۵ (۱۲)
آذر ۱۳۹۵ (۱۶)
مهر ۱۳۹۵ (۲۴)
تیر ۱۳۹۵ (۲۵)
دی ۱۳۹۴ (۳۹)
آذر ۱۳۹۴ (۲۴)
مهر ۱۳۹۴ (۳۰)
تیر ۱۳۹۴ (۵۴)
دی ۱۳۹۲ (۱۳)
آذر ۱۳۹۲ (۱۶)