عقاید یک رامین

دلم گرفت

دیشب اتفاق جالبی افتاد . بعد افطار ، تو ذهنم ، خودمو تو سن 65 سالگی دیدم ... اولین بار ک اصن به پیری ام فک میکردم . خودمو دیدم ... یه پیرمرد ک خیلی کم حرف میزنه ... هر دفه هم میخاد چیزی بگه حرفشو میخوره و فقط یه لبخند میزنه ...

شنبه, ۱۲ تیر ۱۳۹۵، ۱۲:۲۷ ب.ظ

 ۱۲ تا نظر تا الان نوشتن

من توی پیری هام یه ۲۰۶ دارم و با نوه هام ویراج! میدم !!!! D':
206 قدیمی میشه هاااا . بنز خوبه :))
:(
پیری خودمو هیچ وقت تصور نکردم
یه ادم دلگیر و لال...
خدانکنه :(
شما پیر نمیشین , حتی تو پیری هم یعالمه جوون خواهید موند :)
شما لطف دارین :)
من از این پیرزن جیغ جیغو های غرغرو میشم که هر کیو میبینن میگن یه لیوان آب بیار :دی
:)))) بعدشم میگین پیرشی جوون 
شصت و پنج سالگی! چقدر دور به نظر میاد! تصورشم سخته
به نظر فقط دوره ولی نزدیکه ... خیلی 
من پیریمو تصور نکردم...
الان اگه بخوام 65 سالگیمو تصور کنم رو یه صندلی گهواره ای جلوی پنجره ی سرتاسری نشستم و به حیاط خیره شدم...ساکت...تنها...و چاییمم معلوم نیست کِی یخ زده و همینجوری تو دستم مونده!
:|
چه بد شکل شدا :|

+ امیدوارم پیریتون این شکلی که میگین نباشه :)
نه این طوریه نمیشه . شما اصن چرا به اینا فک میکنین اصن :)) من یه چیزی گفتم حالا :)) مهم نیست 

+ ممنون
چ پیرمرد آرومی خوش بحال نوه هاتون ک قرار نیس خاطره های تکراریتونو گوش بدن :)))).    فقط دندون مصنوعیاتونو یادتون رفت بگین .
من زمان پیریم ی عصا خوشگل فقط واسه پز دادن دستم میگیرم دقیق نمیدونم چطور خواهم بود ولی خیلی باکلاس تر از جوونیام ام حتما کل نتیجه و ندیده و نبیره هام عاشقم ان ...
من دوستای هم سنمو نمیتونم تحمل کنم چ برسه بچه های نسلای دیگه رو :)) خدا کنه دندونام تا اون موقع سالم بمونن :||
چ خووووووووووب :))
اتفاقا دلگیر هم نیس اگه بتونیم ب آرمانامون ک تا اون سن داریم دست یابیم پیری خیلی هم دلچسب میشه ....
اون تصویری ک یهو ب ذهنم اومد برام دلگیرکننده بود ...
تو پیری فوتبالمو هنوز هم بازی میکنم :)))
خوبه . ادامه بده قهرمان 
نه اتفاقا به نکته ی ظریفی اشاره کردین...تا حالا به این زاویه ش نگاه نکردم :)) البته شایدم داشتم تو حیاط با نوه هام بازی می کردم...آب خالی می کردم روشون :| هی هم میگفتم:ننـــــــــه با گلام کاری نداشته باشین :)))) این یکم امیدوارانه تره خخخ :دی

+ خواهش میکنم
این خوبه . با نوه ها بازی کردن خوبه :))

+ :)
پیرمرد کم حرف و مهربون
:)) لطف دارین :)
جالبه هیچ وقت تصورش رو نداشتم. هیچ وقت...
هیمممم :((
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی
بایگانی
مهر ۱۳۹۸ (۱۹)
دی ۱۳۹۷ (۱۹)
تیر ۱۳۹۷ (۱۳)
آذر ۱۳۹۶ (۱۲)
مهر ۱۳۹۶ (۱۸)
تیر ۱۳۹۶ (۱۹)
دی ۱۳۹۵ (۱۲)
آذر ۱۳۹۵ (۱۶)
مهر ۱۳۹۵ (۲۴)
تیر ۱۳۹۵ (۲۵)
دی ۱۳۹۴ (۳۹)
آذر ۱۳۹۴ (۲۴)
مهر ۱۳۹۴ (۳۰)
تیر ۱۳۹۴ (۵۴)
دی ۱۳۹۲ (۱۳)
آذر ۱۳۹۲ (۱۶)