عقاید یک رامین

دینام

من الان اگه تو ژاپن بودم شبا ب پام دینام می بستن تا از غلت زدنم قبل و حین خواب ، برق تولید کنن

دوشنبه, ۱۱ مرداد ۱۳۹۵، ۱۰:۱۶ ب.ظ

 ۸ تا نظر تا الان نوشتن

ایضا از دست تکان دادن های حمیدرضا صدر :)
ایشون ک برق یه شهرو یه تنه تولید میکنن با حرکت دست 
[آیکون بالا و پایین شدن از خنده]
منو یاد دوران بچگیم انداختین...یحتمل اون موقع ها اگه به پای من دینام می بستن برق کل کشورشونو تولید می کرد!
اما رمز موفقیتم رو بهتون میگم.
تخت یک نفره.
و دیگر هیچ :)))
:)))
احسنت 

خب من الانم رو تخت یه نفره میخابم :| 
چاکریم...من با این همه نبوغ و استعداد و مفید بودن باید فرار مغزها می شدم اصن :/  :)))) D:

:: تخت دو طبقه...شما برین بالا...یه دوبار که بیفتین و فیتیتله پیچ شین دیگه حواستونو جمع می کنین :)))
:)))

تجربه تخت دوطبقه رو هم داشتم و هنوز زندم :)))
:|||||||||||||||||||||| جدا؟ :||||

عَی بابا! :| پس تنها یه راه میمونه...شما رو با تخت یه نفرتون بندازن تو یه دریاچه پر از تمساح ...و تمساحاشم یه جوری باشن که اگه دست و پاتون بره تو آب بیان بخورنتون :| دیگه من راهی به ذهنم نمیرسه :))
ممنون بابت پیشنهادتون :| من الان تمساحو از کجا پیدا کنم ؟؟؟ :))

گفتنی ست یه بار تو خواب میدیدم ک دارم از یه بلندی میفتم خیلی ترسیدم از خواب ک بیدار شدم ، از تخت افتادم :| تو یه ثانیه دو بار حس سقوط بهم دست داد :|
خواهش می شود :| از آمازون اجاره کنین :| :)))

:: عه وا :| عجب داستانیه ها :))) من دوباره از تخت افتادم هر دوبارشم حین سقوط متوجه شدم و بوومممم....برق از سرم پرید! :/
یه جوری میگین آمازون انگار سرکوچه ست :)))

آخ آخ
{آیکونی ک آبان دخت عزیز گفتا ب توان ضرب در دو لطفا}

من همین جا اعلام میکنم ک اگه دینامه ب من وصل بود همه جا تاریک میموند یک صدم ولت برق هم ازم ب دست نمیاوردن :))


:))

بله . دیدم . بعضیا کلا یه ذره هم تکون نمی خورن 
عاره بابا! از سرکوچه نزدیک تر...همین بغل چندتا اقیانوس اون ور تر :))))

خیلی آخ آخ T_T
:)))
ی دور پستامو , کامنتامو چک کردم و متوجه شدم ک واقعا انتقادتون منصافانه اس , واقعیتش از بس ک مکالماتم یا حضوری بوده یا تلفنی و در اونصورت با توجه ب لحن و حرکات دست و صورت و مکثا مخاطب براحتی حرفامو متوجه میشده موقع نوشتن هم فک میکردم همه متوجه میشن و ب نکات نگارشی توجه نمیکردم .... "برم زبان فارسیای دبیرستانو ی مرور بکنم" :))
الان دارم فک میکنم این چن وقته شما چی کشیدن از دست من ... خلاصه ببخشید :)
بله . همین طوره . تو نوشته لحن و مکث ها دیده نمیشن . 
خاهش می شود :)
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی
بایگانی
مهر ۱۳۹۸ (۱۹)
دی ۱۳۹۷ (۱۹)
تیر ۱۳۹۷ (۱۳)
آذر ۱۳۹۶ (۱۲)
مهر ۱۳۹۶ (۱۸)
تیر ۱۳۹۶ (۱۹)
دی ۱۳۹۵ (۱۲)
آذر ۱۳۹۵ (۱۶)
مهر ۱۳۹۵ (۲۴)
تیر ۱۳۹۵ (۲۵)
دی ۱۳۹۴ (۳۹)
آذر ۱۳۹۴ (۲۴)
مهر ۱۳۹۴ (۳۰)
تیر ۱۳۹۴ (۵۴)
دی ۱۳۹۲ (۱۳)
آذر ۱۳۹۲ (۱۶)