عقاید یک رامین

این شعر ...

چه کسی خواهد دید 

مردنم را بی تو 

گاه می اندیشم 

خبر مرگ مرا با تو چه کس می گوید 

آن زمان که خبر مرگ مرا میشنوی 

روی خندان تو را کاشکی میدیدم 





پ.ن. عکس مال من نیست

پنجشنبه, ۱۴ مرداد ۱۳۹۵، ۰۹:۱۳ ب.ظ

 ۱۲ تا نظر تا الان نوشتن

تاحالا فک کردین ک چن بار این شعر تو وبلاگای شما ثبت شده ؟؟؟ 

من همیشه با مصرع آخر مشکل داشتم و دارم .......
خیلی ... 

این شعر از زبان یه مرد گفته شده ... یه مرد نهیلیست 
تشکر
موفق باشین
حالتون خوبه؟
این شعر همیشه نشون دهنده اینه ک حال من خوب نیست :))
کلاس عکاسی حضوری مزنش چنده؟
نمیدونم
وااااای جواب بدین دیگ
:|
هعییییییییییییییییییییییییییییییی...

:: قبلا این شعرو خونده بودم منتهی اون خیلی غم انگیز تر بود انگاری این شعره یه سری چیزاش با اون فرق می کنه...

لکن...

حالتون خوبه؟
تجربه ثابت کرده گذاشتن این پستا...یعنی یه جای حال خوب نویسنده می لنگه...
این شعره آبی خاکستری سیاه حمید مصدقه . این شعر برای من یه معنی دیگه داره 

می لنگه :))
من عاشق این شعرم![آیکون چشم های اشک آلود]
من هم ...
اولین بار این شعر رو تو وب شما خوندم و همیشه برام یاداور حال خسته شماست ... تا جایی ک ی بار دوستم واسم میخوند و من همان حین ازش خواهش کردم ادامه نده آخه حس میکنم هر وقت این شعر خونده بشه حال شمای جاش میلنگه «بقول آبان دخت عزیز» :)) 

اتفاقا خسته نیستم و نبودم . بیشتر کلافه . اره لنگیدن عبارت خوبیه :)
زود میگم
حله :)
نمی دونستم از کیه...ممنون که گفتین :)

:: می لنگه...
حتی الان بهتر از لحظه ی گذاشتن این پست نشدین؟

:: حزن عجیبی موج میزنه تو این شعر...
خاهش می شود :)

الان بهترم . ممنون :)
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی
بایگانی
مهر ۱۳۹۸ (۱۹)
دی ۱۳۹۷ (۱۹)
تیر ۱۳۹۷ (۱۳)
آذر ۱۳۹۶ (۱۲)
مهر ۱۳۹۶ (۱۸)
تیر ۱۳۹۶ (۱۹)
دی ۱۳۹۵ (۱۲)
آذر ۱۳۹۵ (۱۶)
مهر ۱۳۹۵ (۲۴)
تیر ۱۳۹۵ (۲۵)
دی ۱۳۹۴ (۳۹)
آذر ۱۳۹۴ (۲۴)
مهر ۱۳۹۴ (۳۰)
تیر ۱۳۹۴ (۵۴)
دی ۱۳۹۲ (۱۳)
آذر ۱۳۹۲ (۱۶)