تو ایستگاه اتوبوس منتظر بودم ک یه پیرمرد اومد دید صندلیای قسمت آقایون نیس . گفت : ینی چی ؟ صندلیا رو کجا بردن ؟
بعد ب من نگاه کرد و ادامه داد : یه اعتراضی بکنین . (با سرش به شیشه ایستگاه اشاره کرد ) شیشه رو بشکون یه اعتراضی بکن . مگه جوون نیستی ؟
تو ایستگاه اتوبوس منتظر بودم ک یه پیرمرد اومد دید صندلیای قسمت آقایون نیس . گفت : ینی چی ؟ صندلیا رو کجا بردن ؟
بعد ب من نگاه کرد و ادامه داد : یه اعتراضی بکنین . (با سرش به شیشه ایستگاه اشاره کرد ) شیشه رو بشکون یه اعتراضی بکن . مگه جوون نیستی ؟