نیاز بشر به انرژی ، امکان ناپذیر است

شما هم جای من بودین با خوندن جمله بالا بعنوان اولین جمله یه مقاله علمی ، همون جا مجله رو می بستین و اجازه میدادین یه نفر دیگه میزان سرانه مطالعه کشورو زیاد کنه

۸ ۰

سه شنبه, ۲۶ مرداد ۱۳۹۵، ۰۷:۵۱ ب.ظ

۲۲ تا نظر تا الان نوشتن

ویار تکلم

۱۳۹۵/۵/۲۶ - ۱۹:۵۵

حتما مجله علمی تخیلی بوده :)

مجله نظام مهندسی بود :|

پر هام

۱۳۹۵/۵/۲۶ - ۱۹:۵۷

قاعدتا میخواسته بگه کتمان ناپذیر است بنده خدا :/

و یا هم اجتناب ناپذیر

. عارفه .

۱۳۹۵/۵/۲۶ - ۲۰:۰۳

چی میگه?! :؟

ینی میگه امکان نداره که بشر به انرژی نیاز پیدا کنه?! O_o

:))

خب اخه نیاز ک نمی تونه امکان ناپذبر باشه ، نیاز میتونه اجتناب ناپذیر یا بقول دوستمون کتمان ناپذیر باشه

گمـــــــشده :)

۱۳۹۵/۵/۲۶ - ۲۰:۲۶

خخخخخ
مهندسی اصلا چه معنایی داره که نظام مند باشه و ازون بدتر مجله هم داشته باشه.
آیکون یه مهندس عصبانی
دی:

:))))

خداروشکر من از اون فضاها دور شدم :))

. عارفه .

۱۳۹۵/۵/۲۶ - ۲۰:۳۴

همون دیگه!

اگه امکان ناپذیر باشه معنی ش میشه اون که من گفتم،که اونم با عقل جور در نمیاد ! :|

دقیقا

مشکل اینه ک من نویسنده مقاله رو هم میشناسم . سطح علمیش هم در حد همین جمله ست :|

مترسک ‌‌

۱۳۹۵/۵/۲۶ - ۲۱:۱۵

قطعاً نویسنده‌اش در حال طبیعی نبوده :|

یحتمل :))

هلما ...

۱۳۹۵/۵/۲۶ - ۲۱:۴۷

"اجازه میدادیییین .... نوشتین میدادن"

بله ؟؟ الان چی شد دقیقا ؟؟ تاکسی دربست ب سمت افق میخواستم ....

حالا بعد انتشار مجله بازخورد خواننده ها چطور بوده ؟؟ مثلا بحثی انتقادی هیچی درمورد نوشته تک سلولی عزیز نشده ؟؟

ممنون . درستش کردم :)

:))

سطج مجله هم در سطح نویسنده مقاله بود . ینی کسی قرار نبود متوجه بشه ...

ناشناس

۱۳۹۵/۵/۲۶ - ۲۱:۵۴

این الان جمله بود واقعن ؟:|
کاش یه مترجم داشت نویسنده :| بنده خدا خیلی تلاش کرد حرف بزنه موفق نشد مثل اینکه :|

اینارو ک میگین یاد قیافه نویسنده میفتم خندم میگیره :))))

بق بقو

۱۳۹۵/۵/۲۷ - ۰۵:۰۳

:))))
خیلی خوب بود اون تیکه "اجازه میدادید یه نفر دیگ میزان سرانه .."

:)))

والا ب خدا :))

Tamana .....

۱۳۹۵/۵/۲۷ - ۰۶:۴۲

دقیقا همین کارو میکردم :/

احسنت :)

من نویس

۱۳۹۵/۵/۲۷ - ۱۰:۱۳

دقیقا یعنی چی امکان ناپذیر؟

قالبتون خیلی خوب شده قبلی رو اعصاب بود

:)) مشکل دقیقا همون کلمه ست

:| قبلی ؟ همون ک عکس پرنده بود ؟ :|

ناشناس

۱۳۹۵/۵/۲۷ - ۱۴:۱۹

به به
نویسنده رم که میشناسین :))
سلام مارو برسونین و بگین :
خسته نباشید دلاور , منتظر حماسه آفرینی های جدید شما هستیم :))

چشم :))

احتمالا تو ادامه مقاله باز حماسه آفرین کرده ولی خب از اونجایی ک من نخوندم بقیشو ، بی بهره موندم :))

ناشناس

۱۳۹۵/۵/۲۷ - ۱۶:۱۸

یحتمل نصف عمرتونو از دست دادین با نخوندن این مقاله علمی با این شروع کوبنده :))
+
اما میدونین , بنظرم ماها بی بهره بمونیم هم به نفع خودمون هست و هم نویسنده ی عزیز و تلاشگر :))

مقاله پتانسیل حماسه آفرینی هایی بیش از این داشت منم ک ظرفیتم محدود ، در نتیجه نخوندم :))

+ بیشتر ب نفع خودمونه تا اون . اون ک نمی فهمه

ناشناس

۱۳۹۵/۵/۲۷ - ۱۸:۵۰

:D
:))
به نفع ما چون قدرت هضم این حرفارو نداریم
و به نفع خودشون , چون اگه نخونیم , کسی دیگه نمیمونه که ازش ایراد بگیره و میتونه کلی هم اعتماد به نفس داشته باشه...

:))

کسی واسه اون ایراد بگیره یا نگیره واسش فرقی نداره :))

ناشناس

۱۳۹۵/۵/۲۷ - ۱۹:۰۲

ایول به این استقامت :)) ایول به این استحکام :))
خوشم اومد از سبک نویسندگیش :))
یکم یادبگیرین ازش جای عکاسی :))

:)))

هی من یاد ایشون میفتم خندم میگیره :)))

چشم :| :))

ناشناس

۱۳۹۵/۵/۲۷ - ۱۹:۵۱

:))