عقاید یک رامین

نیم چه سکته ای زدم :))

با اضافه کردن 4 تا خط کد احمقانه داشتم تمام زحتمای چن روزه خودمو نابود میکردم ... بخیر گذشت

پنجشنبه, ۱۱ شهریور ۱۳۹۵، ۱۰:۱۵ ب.ظ

 ۲۴ تا نظر تا الان نوشتن

ع حیف شد که ! خوندن یه پست خوب رو از دست دادیم :))
اینکه کم مونده بود زحمتای من به باد بره حیف شدن داره ؟؟ :)))
خوبین حالا ؟ 
:))))
خوبم :)
کار سری میکنین؟
:)) 
از کجا میگین سریه ؟
اوخ اوخ اوخ، می‌فهمم چی میگی :/
ینی داشتم سکته میزدمااا .خدارو شکر زیاد طول نکشید حل شدنش :)
همینطوری بیخودی
جالب بود آخه :)
چون اخه واقعا یه کار هیجان انگیز و در عین حال کاراگاهانه و سری بود :) 
زحمتای شما دود میشد میرفت میومدین با سوز دل می نوشتین ما کیف میکردیم از خوندتش [ بدجنس طوری] :))
اهان اون طوری :)) خیلی زیرپوستی گفتین نوشته های سوزناک من بهترن . درسته ؟؟ 
اگه جریان خود کد رو توضیح بدم شرط میبندم بیشتر کیف میکنین
و خدایی که در این نزدیکی ست...
ینی اگه خدا رحم نکرده بود الان همه کد ها نابود میشد :| . خدایاشکرت
درکتون میکنم
حتی شده زدم پوکوندم قشنگ سکته رو زدم 
اخ اخ . شما پس سکته رو زدین :|
موفق باشین
ینی باور کنم ک دوست ندارین بدونین قضیه چی بوده ؟ 
دیگ انقد خواستم بدونم و نگفتین ترجیح دادم از یه جا ب بعد خودمو ضایع نکنم
یه برنامه نوشتم ک وقتی متن فارسی رو بهش وارد میکنین تبدیلش میکنه ب یه سری حروف انگلیسی نامفهوم . بعد همونارو ک به خود برنامه ک بدین تبدیلش میکنه ب همون متن فارسی اولیه . یه چیزی تو مایه های رمزی حرف زدن . برای ورود رمز گذاشته بودم . بعد ب سرم زد یه جوری نوع ورود رو تغییر بدم اونجا بود ک گند زدم . برنامه سیو شد ولی من نمی تونستم ورود کنم :| ینی خودم برنامه خودمو قفل کردم :| داشتم سکته میزدم . خدارو شکر حل شد :) همین 

من هیچ وقت نخاستم شمارو ضایع کنم 
اونوقت شما ک تا مرزش رفتین . میشه بگین این نیمچه سکته زدن چجوریاس ?
حس حماقت داشت از مغزم فوران میکرد 
تصور چهره ی شما در اون لحظات:)) 
این برنامه هه یه دفتر خاطرات خوب میشه:))
:))) اصن یه وضی 
اره . اصن ب فکر خودم نرسیده بود . 
مکاتبه با دوستام بیشتر مد نظرم بود
هیییم میفهمم چی میگین :)
:)
حس حماقت خیلی بده. باعث میشه آدم کلی رفتار آنرمال پیدا کنه. من خودم خیلی وقته دارمش. نمیدونم دوز مال شما حالا تا چ حدیه
خداروشکر مال من چن ثانیه بیشتر طول نکشید . 
سعی کنین این جور حس ها رو بروز ندین :) 
چرا؟
همه از این جور حس ها دارن . 
بعضی بروز نمیدن بنفع شون میشه
بعضیا بروز میدن و چون این رفتارو تو بقیه نمی بینن فک میکنن فقط خودشون بعضی وقتا کارای احمقانه میکنن در نتیجه اعتماد ب نفسشون بیاد پایین چون 
من با اینکار فک میکنم خیلی آدم صادقی ام:))
نمیشه فشارا رو تحمل کرد. آدم منتظر یه جوری بریزتشون بیرون .فک کنم اینم نباید میگفتمD:
بله . این نهایت صداقت رو نشون میده ولی ب ضررتون تموم میشه
خب میشه این کارو جلوی افرادی کرد ک آدمو میشناسن مث دوستای صمیمی :)
برنامه خیلی جالبیه 
خیلی خیلی جالب 
خیلی خوشمان امد :)

:)
هنوز دارم روش کار میکنم :) چیزای مختلفی دارم روش میزارم :)
یعنی همه این چیزایی که گفتی در حد طرحه ؟هنوز نتونستی موفق شی و اجراش کنی ؟!؟
یا اینکه قراره اپشنای دیگه هم داشته باشه ؟
نه . انجام شده . کار میکنه . الان در ورژن 1.2 ب سر می برم :)) 
هر روز یه چیز جدید ب ذهنم میرسه ک اضافه کنم 
ایولا واقعا کار سختی انجام دادی :)
من در جریان اخرین تغییرات بذار٬ هیجان انگیزه :))
مرسی :)
رو چشمم :)
من از بین هزار و خورده ای عکس سیصد تا جدا کردم ، دستم خورد همه ـش رو پاک کردم :|
داشتم خودزنی میکردم که خواهرم اومد به روح و روان کنترل زد درود فرستاد و برشون گردوند ~_~
لحظه ی استرس انگیزیه :)
:|
درود بر روح پر فتوح کنترل زد . البته اگه شیفت دلت میکردین برنمیگشت :|
چه برنامه جالبی :))
موفق باشید...
یادمه تو راهنمایی یه سری اشکال و خطوط مخصوص داشتیم با دوستا که به ازای هر سی و دوتا حروف در نظر گرفته بودیم :)) ولی این خیلی بهتره و پیشرفته تر :)
ممنوووون :)
احسنت ب شما . کلا چیزای راز آلود خیلی خوبن :)
ارررره دقیقاااااا، من عاشق چیزای راز آلودم کتابای اینجوری ماجراهای اینجوری فیلما و موضوعات وووو غیره :))) عالی و هیجان انگیزززن
پس باید شدیدا علاقه مند باشین ب سریال شرلوک هلمز :)
شدیداااا، شاید هر قسمتو بالای سه چهار بار دیدم!!  :)
احسنت . عالین این سریال :)
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی
بایگانی
مهر ۱۳۹۸ (۱۹)
دی ۱۳۹۷ (۱۹)
تیر ۱۳۹۷ (۱۳)
آذر ۱۳۹۶ (۱۲)
مهر ۱۳۹۶ (۱۸)
تیر ۱۳۹۶ (۱۹)
دی ۱۳۹۵ (۱۲)
آذر ۱۳۹۵ (۱۶)
مهر ۱۳۹۵ (۲۴)
تیر ۱۳۹۵ (۲۵)
دی ۱۳۹۴ (۳۹)
آذر ۱۳۹۴ (۲۴)
مهر ۱۳۹۴ (۳۰)
تیر ۱۳۹۴ (۵۴)
دی ۱۳۹۲ (۱۳)
آذر ۱۳۹۲ (۱۶)