عقاید یک رامین

نشد نشد نشد

دیشب ساعت 12 یه موضوع قدیمی دوباره فکرمو مشغول کرد. میخاستم در موردش یه پست بنویسم . باید اول در موردش خوب فک میکردم . همین شد ک تا ساعت یک فقط راه رفتم و فک کردم و با خودم حرف زدم . شدیدا عصبانی بودم . میخاستم با همون لحن بنویسم ولی حرف واسه گفتن زیاد بود . همه اش تو مغزم بود ولی هیچ کدوم تبدیل ب کلمه نمیشد ... ب اینجا رسیدم ک 


من گُنگ خواب دیده و عالَم تمام کَر
من عاجزم ز گفتن و خلق از شنیدنش


+ کسی خبر داره شاعر این شعر کیه؟
++ شاعر : میرزا محمدخان لواسانی . با تشکر از عارفه خانم 
دوشنبه, ۲۲ شهریور ۱۳۹۵، ۱۱:۰۶ ب.ظ

 ۱۸ تا نظر تا الان نوشتن

واس مسائل قدیمی فکرتو مشغول نکن 
+نشنیده بودم تا حالا 
مسئله ای ک هرچن مدت یه بار یادم میفته و هربار من کلی در موردش فک میکنم 

+ این شعر شدیدااا عمیقه
چون حالم خوب نیست نمی دونم چی بگم...مغزم فرمان کامنت نمیده...امیدوارم دیگه چنین حالتی براتون پیش نیاد آقا رامین...
همین ک میاین اینجا من و کامنت می نویسین صمیمانه ممنونم . من خودم یه چن ماهه میرم وبلاگ بقیه ولی هیچی نمی تونم بنویسم . امیدوارم حالتون بهتره بشه
http://www.ettelaat.com/etiran/?p=27570
سلام :)
احوال شما ؟

خیلی ممنونم :)
سلام :)

تشکر ...

خواهش می کنم :)

:)
هعی وای من 
عایا من درست میبینم ؟
عایا من اول شدم ؟ :))
دمم گرم ..دم شما هم گرم که به موقع اپیدی:))
+امان از چیزایی که هر چند مدت یاد ادم میاد 
باید از بنیان حلش کنی :/
مصرع اولشو خوب درک نمیکنم ولی دومیش به درد میخوره :)
جالبه . من هیچ وقت از اول بودن خوشم نمیاد :)

+ موضوع مربوط ب من نیست ک حل بشه . اجتماعیه .

گنگ ینی لال . فک کنم همین یه نکته مصرع اولو معنی میکنه
هییییییم ... 
خوبه ک میتونین ب خودتون زمان بدین و زود دست ب کار نشین ..
به این نتیجه رسیدم ک وقتی عصبانی میشم اون آدم همیشگی نیستم . خیلی بی منطق میشم . تصمیمامم 99% اشتباه میشن 
بنویسش. اصن مهم نیست چطور از اب در میاد خالی میشی 
باید طوری بیان بشه ک حق مطلب ادا بشه . مطمئنا بصورت رودرو واسه کسی توضیح بدم راحتترم . ولی خب در قالب کلمه ، هنوز نمیتونم 
عصبانی نشید :))
خب همه انسانیم با اخلاقا و خصوصیات خاص . نصیحت نمیکنم چون خودم بدتر از شمام.

"فقط دوست دارم ی قانونی باشه . تمام اعمال , رفتار , تصمیمات زمان عصابانیت در نظر گرفته نشه . وقتی آرامش برقرار شد مجدد فرصت بشه با عقل و منطق همه چی رو بیان کرد"
الان ک عصبانی نیستم :))

دقیقا. 
جلل خالق 
فقط تو این زمینه اول شدن دوس نداری یا همه زمینه ها ؟

همه زمینه ها . از بچگی این عادتو داشتم . دوم بودن رو خیلی بیشتر دوست داشتم
ولی گویا این قانون ب اندازه دوست داشتن میمونه و تو توهماتم باقی میمونه ........
موقع عصبانیت ذکر بگین .
چشم .. آره این جواب میده ..
چشمتون بی بلا :)
حتما فیلم بچه های اسمان روت اثر گذاشته :/

اون فیلمو ندیدم ولی داستانشو میدونم . نه اون تاثیر نذاشته 
ممنونم :)
خاهش میکنم :)
من معمولا اگر توی همچین حالتی دست به پست(! ) بشم یا به طور پیش نویس نگه‌ش میدارم یا رمز دار اینطوری از نا خودآگاهم میارمش بیرون و بعد سر فرصت دوباره میخونمش و هی اصلاح میکنم...  :)
امیدوارم که از پایه و اساس این موضوع حل بشه یا توجیه بشه یه جوری، اینطوری شاید کمتر بیاد تو ذهنتون :))
موضوع یه مشکل اجتماعیه . حرفام زیاد بود . طوری ک فقط باید با گفتن تموم میشد ... مهم نیست
ممنون :)
گاهی ذهنت پره پره و لبریز از حرف اما نه میتونی ب زبون بیاری ن بنویسی
اما شع ه خووب بود فک کنم وصفت کرد قشنگ
درسته
:) خداروشکر
خوده نوشتن آدمو خالی میکنه
سعی کن بنویسی این موقع ها
زیاد بود . نشد
پست تون به کنار این چنگیز سیبیل نامرد با من قرار داد داره هی میاد اینجا کامنت میذاره :0
:دی
:| قرارداد ؟؟ 
(((:  مهم نیس بنویس
نشد نشد نشد :))
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی
بایگانی
مهر ۱۳۹۸ (۱۹)
دی ۱۳۹۷ (۱۹)
تیر ۱۳۹۷ (۱۳)
آذر ۱۳۹۶ (۱۲)
مهر ۱۳۹۶ (۱۸)
تیر ۱۳۹۶ (۱۹)
دی ۱۳۹۵ (۱۲)
آذر ۱۳۹۵ (۱۶)
مهر ۱۳۹۵ (۲۴)
تیر ۱۳۹۵ (۲۵)
دی ۱۳۹۴ (۳۹)
آذر ۱۳۹۴ (۲۴)
مهر ۱۳۹۴ (۳۰)
تیر ۱۳۹۴ (۵۴)
دی ۱۳۹۲ (۱۳)
آذر ۱۳۹۲ (۱۶)