عملکرد آدما رو چطور میشه مقایسه کرد ؟
1- با گذشته شون . اینکه نسبت قبل بهتر شدن یا بدتر
2- یه میانگین از جامعه یا اطرافیان در نظر داشت و نسبت به اون مقایسه کرد
3- با عملکرد خودمون
نظر شما چیه ؟ آیا این کار اصلا درسته ؟ گزینه دیگه ای دارین اضافه کنین ؟ ترکیبی از گزینه ها رو هم میشه در نظر گرفت ؟
(یه لحظه میخاستم بنویسم "همه و همه در گفتگوی ویژه خبری " ک یادم افتاد اینجا وب خودمه :)) )
این درمورد افراد نزدیکی که مورد انتخاب خودمون نبودن هم صدق میکنه به نظرم!
و در آخر اینکه همیشه استثنا هم وجود داره... تو هر موقعیت و هر جایی!
1-نمی گم صد در صد اینشکلی ام، اما همیشه سعی میکنم اهل مقایسه کردن نباشم.یعنی خیلی زیاد از مقایسه کردن بیزارم...مثلا می گم من هیچ وقت دوست ندارم جای فلانی باشم و همین فاطمه ای که هستم رو دوست دارم و سعی می کنم بهتر بشم.
2-همیشه خودم رو با خودم مقایسه می کنم.شاید خنده دار باشه اما اینشکلی ام.مثلا من ترم هفت با من ترم هشت...چه تغییری داشتم؟ چقدر بهتر شدم؟ چیارو فدای چیا کردم؟حاصلش چی شد؟
3-عملکرد آدم هارو با خودشون، شرایط حقیقی زندگیشون مقایسه کنید نه با هیچ کس دیگه...و چون ما چیزی از حقیقت زندگی بقیه نمی دونیم پس مقایسه کردن کار بیهوده ای می تونه باشه :)
اما ما همیشه در مجموع بقیه رو قضاوت می کنیم...کار درستی نیست بنظرم.چون ما با افکار شخصی خودمون و دید خودمون از زندگی اینکارو می کنیم.مثلا ممکنه یکی رو ده سال پیش تو یه جمعی تحقیر! کنیم حتی اما امروزه روز مجبور شیم ازش تعریف کنیم چون اون فرد دیگه آدم قبل نیست و کلی بهتر شده و ما محکوم می شم به قبول قابلیت هاش...ولی اون فرد ممکنه همیشه اون مقایسه منفی ما یادش بمونه.و این وحشتناکه
ولی فکر میکنم دوتا حالت ممکنه پیش بیاد یا بر اثر اون احساس قلبی که در طی تمام سالهایی که باهاش دوست بودم به وجود اومده همچنان میپذیرمش و سعی میکنم تاثیر نگیرم از رفتار هایی ش که بر خلاف معیار های منه !یا یه حالت دیگه پیش میاد وقتی که احساس قلبی کمتری وجود داشته باشه احتمالا اون دوست رو مثل افراد معمولی میپذیرمش ینی با تمام نظرات و تفاوت هاش تا زمانی که به من آسیبی نزنه و بی احترامی نکنه!
البته اینا حدسه ولی همچنان هم به این موضوع زیاد فکر میکنم و هنوز جواب قطعی ندارم...
هر چند معلوم نیست معیار ما برای مقایسه اصلا درست باشه یا نه. چون ما فرد کاملی نیستیم و با علم اندک و برداشت گاهاً غلط خودمون ممکنه دست به مقایسه بزنیم.
بابا حبیب...جمشید...دلبر...نگا می کنه بلاخره نگا می کنه...
سرجمع دومیه عملکرد بهتری داره
واسه همینه که میگم نمیشه قضاوت کرد و فقط خوده شخص میفهمه
مثلا اگه نفر اول دوباره برگرده به صد و حتی بمونه روی صد
و نفر دوم برسه به صد و یهو برگرده به صفر و دوباره جون بکنه برسه به صد
خب اینطوری اولی بهتره
میگیری چی میگم ؟
ولی کسی از درون خوشحال تره
کسی پیشه خودش موفق تره
که رشده بیشتری کرده باشه
زمان خیلی هم عامل مهمیه
اگه فرض کنیم استیو جابز همیشه روی صد
و
هشتاد در گردش بوده
اوکی واو چه آدم موفقی، خوش به حالش چقدر خفنه
و حالا من
از صفر رسیدم به چهل
وای استیو جابز چقدر موفقه
باید برسم بهش
میرسم پنجاه
من چقدر خوشحالم که دارم همه ی تلاشمو میکنم
من هیچی کم نزاشتم واسه موفقیتم
و حالا کلوز آپ استیو جابز
خاک بر سر من که نمیتونم همیشه در صدر باشم
واقعا که چرا هی باید یه جای کار لنگ بزنه
چرا امروز صدم دیروز هشتاد بودم و حالا فردا هم هشتاد خواهم بود
چرا این اشتباهو کردم
----
کی مهم تره ؟
ناظر بیرونی ؟
یا درونی ؟
----
من خیلی نامفهوم صحبت میکنم ؟ :| :دی
و بعله خیلی از آدمایی که از صفر شروع میکنن دقیقا به همین علتی که میگین نا امید میشن چون اراده و انگیزه و اعتماد به نفس و حمایت و هر چیز کافی ای که نیاز دارنو ندارن
حرف من اینه که اگه یه شخصی خیلی مطرحه توی دنیا و آدم موفقیه
دلیل نمیشه از عملکرده خودش راضی باشه
یا همه اونو فردی با عملکرد خوبی ببینن
هر کسی باتوجه به تفکراتش عملکرد اون شخصو قضاوت میکنه
و یکی دیگه اینکه اینم دلیل نمیشه چون من مطرح نیستم و از صفر شروع کردم و با جون کندن رسیدم به این جایگاه شصت مثلا آدم موفقی نباشم
شاید کلا محدوده ی کسایی که میشناستم 1 ملیون نفر هم نباشه
ولی من از خودم راضی ام و بین همون تعداد نفر آدم موفقی ام
چون طبق تفکراتم عملکرد خوبی داشتم
در صورتی که ممکنه یکی فکر کنه اینو نیگا چه سرخوشی و هنوز هیچی نیست
و یه ور قضیه هم اینه که
تو باید ببینی از زندگی چی میخوای
باید واسه برهه های زمانی هدف داشت اونم هدفه منطقی
وقتی بهش رسیدی
برو واسه هدف بعدی
هدفایی که تموم نشدنی باشه
در یه راستا باشه
برنامه ریزی شده باشه
اینکار خیلی سخته
واسه همینه از بین این همه آدم یکیشون میشه استیو جابز
یکیشون میشه بیل گیتس
یکیشون میشه ...
حالا هر کی در زمینه خودش
هر کسی حد انتظاراتی از خودش داره
و طبق تفکراتش مسیر زندگیشو سوق میده
اگه معتقد باشه که خوشبختی رو خودش باید بسازه
اون نمیگه وای ببین فلانی رو کجاس
تو تازه سره خطی
به این فکر نمیکنه که کی داره راجبش نظر میده یا اینکه اگه مثه اون یارو خفن نشه چی میشه
فقط به فکر پیشرفته
آدما عملکرد بقیه رو قضاوت میکنن چون سلیقه ها و خواسته های متفاوتی دارن
سامسونگ برند محبوب و موفقی شناخته میشه چون خواسته های اکثر جامعه رو برطرف میکنه
ولی ممکنه از نظر عده ای خیلی آشغال باشه
اگه آمارگیرانه نگاه کنیم خب باشه سامسونگ شرکت موفقیه
اما اگه خوده سامسونگ از خودش راضی نباشه چی ؟
واسه همینه که تو باید خودت بدونی از عملکردت راضی بودی یا نه :)
---
بهتر شد ؟ :)
من کاملا آروم و ملو و با لخند دارم صحبت میکنم
لحنه بدی نیست کلا مدلمه :)
اتفاقا منم عاشق بحثایه این مدلیه ام
کمک میکنه آدم یه مروری بر اعتقاداش داشته باشه
شاید لازم بشه تجدید نظر توشون بکنه
به شرط اینکه بحث به نتیجه واحد برسه و طرفین قانع بشن :)