هیچ وقت نتونستم با این جمله کنار بیام . هیچ وقت . نفس جمله درسته ها . اینکه در مورد حق و حقوق آدم هاست . با این موضوع مشکلی ندارم . با خود جمله مشکل دارم . اشتباه بیان شده . ینی چی که حقوق زن و مرد برابر باشن ؟ مگه میشه ؟ اصلا نباید هم بشه . چون اینا دو تا مخلوق متفاوتن ، با اینکه هر دو انسانن ولی باز متفاوتن . هم از لحاظ جسمی و هم از لحاظ روحی . پس در نتیجه حقوق شون هم باید با همدیگه فرق داشته باشه . من میگم فرق داشته باشه نمیگم کی بیشتر باشه . تو بعضی شرایط ، حق یه زن باید بیشتر باشه ، تو موقعیت های دیگه ، حق یه مرد باید بیشتر باشه و در بعضی شرایط حقوق شون باید برابر باشه . "برابری حقوق" یکی از 3 حالت ممکنه . من تمام حرفم اینه که زنان باید به حق خودشون فک بکنن . حقی که لایقشونه . به فکر این باشن که به حق خودشون برسن نه اینکه حقشونو با حق مردا مقایسه بکنن . چون اون کلمه "برابری" خیلی جاها ب ضرر خودشونه .
یه مثال میزنم : مهریه
مهریه حقیه ک اسلام برای خانما قائل شده . این موضوع از دو جهت قابل تامله :
1- جنس مونث لطیفه . باید نازشو بکشن . این ناز کشیدن هم باید از لحاظ مادی باشه و هم از لحاظ عاطفی . برای رفع مادی این نیاز حقی قائل شدن به اسم مهریه . در اصل مهریه یه کادوئه . قیمت کسی نیس . کادوئیه که سفارش شده که همون لحظه ازدواج داده باشه .
2- جنس مذکر مظهر قدرته . چه جسمی چه فکری و چه مادی . مرد با دادن مهریه احساس قدرت میکنه . تصور کنین که قرار بود عروس به داماد مهریه بده . اصلا هیچ مردی قبول نمی کرد همچین چیزی رو . چون این اتفاق متضاد با ذاتشه .
پس با دادن مهریه نیازهای هر دو طرف برطرف میشن . هر طرف به حقش میرسه . در حالی که حقوقشون برابر نیست .
dinky28.blog.ir/post/120
و این پست شما یه واقعیته و باید از جانب هر دو چه زن و چه مرد پذیرفته شه :)
اما این که زن باید نازش کشیده بشه هم از نظر عاطفی هم از نظر مادی... یکم باهاش مشکل دارم.
اگه قرار باشه کسی به کس دیگه نیازمند باشه، از نظر کلی این نیاز باید مقدارش (نه نوعش) برابر باشه و توی هر دو طرف باشه که تعادل توی طبیعت بر قرار بشه.
از طرفی به نظرم چون آدم فارغ از جنسیتش تنها میاد و تنها میره، شاید کلمهی "نیاز" خیلی مناسب نباشه.
همون طور که خودتون میگین در اصل مهریه یه کادوئه.
زوج زوج که جون آدما رو نمیگیرن، تو بغل هم بذارنشون تو قبر، شب اول قبر هم دیگه رو فشار بدن یکم از فشار قبر کم شه. :دی
دوما، این صحبت های زن لطیفه و نازش کشیده بشه و اینها رم قبول ندارم. منطقش مدل ایناس که میگن مثلا مرد که گریه نمیکنه! :| آدم ها نیاز به محبت دارن به یک اندازه، احساس دارن فارغ از جنسیت و ناز کشیدن مال کودک پنج ساله ست نه زن بالغ. مرد هم در برابر زنش احساس قدرت " نکند " ، نمی میرد. اگر اینطور بود تمام زنان کارافرین و قدرتمند جهان باید مجرد می موندن که مردشون احساس قدرتش جریحه دار نگرده. مثلا ملکه ها، نخست وزیر ها، مدیران بزرگ و غیره.
این منطق ففط در خانواده های سنتی جواب میده به نظرم.
در سطح قانون گذاری هم مثلا همین مهریه،حداقل من که ندیدم کسی همون ابتدا پرداخت کنه و معمولا هنگام طلاق با کلی دردسر پرداخت میشه.و حتی بعضا مطالبه مهریه در جریان زندگی عادی خودش عامل طلاقه.
برابری به معنای در نظر نگرفتن جنسیت نیست.بلکه جنسیت "صرفا به عنوان یک ویژگی" میتونه در نظر گرفته بشه.برابری به این معناست که مقدم بر هر چیزی به همه ی انسان ها حقوق اولیه ی برابر داده بشه.مثلا چرا خانمی که بعد از سن قانونی میتونه با اختیار خودش از کشور خارج شه ،بعد از ازدواج باید از همسرش اجازه بگیره؟و اگه به خاطر تعهد نسبت به رابطه ای به نام ازدواجه چرا برعکس وجود نداره؟
در مورد اینکه زن لطیفه و ... هم نظرم اینه که بخشی از شخصیت ما بر اساس خودباوری که در برخورد با دیگران و جامعه شکل میگیره پس نسبت دادن این دست از ویژگی ها به خانم ها و از طرف دیگه ویژگی هایی مثل قدرت طلبی و... حتی اگر کاملا من در آوردی هم باشند باعث میشه رو خودباوری افراد تاثیر بذاره.مثلا شمای نوعی به عنوان یک پسر حاضر نیستی یک پاپیون کوچک صورتی به کیفتون وصل کنید،نه به خاطر اینکه با پسر بودن شما تناقض داره بلکه به خاطر اینکه جامعه از شما چنین توقعی نداره و شما هم تحت تاثیر همین جامعه مایل به انجام چنین کاری نیستید.تو خیلی از زمینه ها با عوض شدن الگوی فکری بخشی از جامعه میبینیم که خانم ها "بر خلاف تصور قبلی جامعه" وارد شده اند و بسیار هم موفق بوده اند و این موفقیت مانع احساس رضایت درونی شان هم نمیشود.پس با ذاتشون متناقض نیست.