اگر برای ابد ، هوای دیدن تو
نیافتد از سر من ، چه کنم ؟
هجوم زخم تو را ، نمی کشد تن من
برای کشته شدن ، چه کنم ؟
هزار و یک نفری ، به جنگ با دل من
برای این همه تن ، چه کنم ؟
اگر برای ابد ، هوای دیدن تو
نیافتد از سر من ، چه کنم ؟
هجوم زخم تو را ، نمی کشد تن من
برای کشته شدن ، چه کنم ؟
هزار و یک نفری ، به جنگ با دل من
برای این همه تن ، چه کنم ؟
چی کار کنی?
زندگی جریان داره
بدون تموم "او"ها ...