عقاید یک رامین

سانچی

آذرماه تو دانشگاه نمایشگاه داشتیم و من باید واسه اختتامیه کلیپ درست می‌کردم. با خستگی یه هفته نمایشگاه و اعصاب‌خردی ناشی از عدم اختیار واسه تصمیم‌گیری برا کلیپ، به هر مصیبتی بود، 7 8 ساعته کلیپ رو واسه فرداش که اختتامیه بود، درست کردم. درعین ناباوری کلیپ بخاطر یک سری کج‌سلیقگی، به افتضاح‌ترین شکل ممکن پخش شد. طوری که ترجیح می‌دادم پخش نشه تا اینکه اونطوری پخش بشه. هم عصبانی بودم هم ناراحت. هر کی بهم می‌رسید بهش می‌پریدم. تمام تلاش‌ها و اعصاب‌خردی‌ها و زحمتام با یه حرکت نابود شده‌بود. اون اتفاق تموم شد و من چند ساعت بعدش حالم بهتر شد.


این همه دریانورد شهید شدن. تو یه روز. پدر و مادرشون مگه یه روزه اینارو بزرگ کرده بودن که یه روزه از دست‌شون دادن؟ 30 سال زحمت کشیدن، خون دل خوردن تا جگرگوشه‌شون قد بکشه. حالا کی می‌خواد جواب‌شونو بده؟ کی می‌تونه آروم‌شون کنه؟ چند سال باید صبر کنن تا داغ دل‌شون کمتر بشه؟ مگه اصلا داغ دل کم میشه؟ وقتی من بخاطر تلاش چند ساعته‌ام اون قدر ناراحت شدم، پدر و مادر این عزیزا باید چقدر ناراحت باشن؟ خدا خودش به دادشون برسه

يكشنبه, ۲۴ دی ۱۳۹۶، ۱۱:۱۴ ب.ظ

 ۱۳ تا نظر تا الان نوشتن

خدا همشونو رحمت کنه
:(
سپاس از شما استاد رامین ...
به امید این که دیگر شاهد چنین حوادثی نباشیم .
:(
از همه بدتر هم اینه که حتی پیکری هم نمونده تا بخوان تحویل خانواده‌هاشون بدن... خدا واقعاً به همه‌شون صبر جلیل بده... جای اون عزیزان هم که قطعاً وسط بهشته...
:(
بازم داغِ دل :/ بازم رفتن های اکیپی :/ بازم درد :/
فکر اینکه هر کدوم مادر دارند، فرزند دارند، خونواده واااااااااااااای خیلی تلخه، حتی چند ثانیه فکر کردن به این موضوع جگرسوزه.
:(
ما هیچ ما نگاه....
:((
:(
نه تنها برای خونواده هاشون که برای هممون یه غم بزرگیه، یه غم بزرگ که باعث میشه این وقت از شب دختری که هیچ کدومشون رو نه دیده و نه میشناسه اشک از چشماش روون بشه...
:(
خیلی دردناک بود این حادثه یه شوک خیلی بزرگ
:(
مرگ چیزیه که برای هممون اتفاق می افته؛ خوشا به سعادتشون که نمردن، شهید شدن....
فقط غمش برای ماست، کاش این غم هم نبود...!
همه قراره بمیرن ولی کسی نباید این طوری بمیره ...
وی در جواب گفت ::
سپاس :)
دوست داشتید وبلاگ ما رو هم دنبال کنید راستی .
واقعا خدا به داد میرسه؟،
:(
اقا رامین خان ما چطورن؟ چه کم پیدا شدین اقا؟
سلام . ممنون خوبم بد نیستم
آره یه کم کمرنگ شدم
شما خوبین؟
حدود یک هفته ی دیگه اگه نیاین میشه یک ماهه که نیومدین!
ان شاءالله که حالتون خوب باشه و دلیل نبودتون شادی های بی وقفه (:
دعوتتون میکنم به پست "چه شد که مستور شدم"
بیشتر بخاطر این که نظرتون رو راجع به اولین غزلم توی 15 سالگی بدونم (:
http://18o81.blog.ir/post/129
سلام :) 
هستم اما کمرنگتر
چشم الان میام

اقا ما نگران شدیم خب:) خداروشکر خوبین
بنده هم خوبم شکر الله
:) ما ارادت داریم به شما
خوبه :)
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی
بایگانی
مهر ۱۳۹۸ (۱۹)
دی ۱۳۹۷ (۱۹)
تیر ۱۳۹۷ (۱۳)
آذر ۱۳۹۶ (۱۲)
مهر ۱۳۹۶ (۱۸)
تیر ۱۳۹۶ (۱۹)
دی ۱۳۹۵ (۱۲)
آذر ۱۳۹۵ (۱۶)
مهر ۱۳۹۵ (۲۴)
تیر ۱۳۹۵ (۲۵)
دی ۱۳۹۴ (۳۹)
آذر ۱۳۹۴ (۲۴)
مهر ۱۳۹۴ (۳۰)
تیر ۱۳۹۴ (۵۴)
دی ۱۳۹۲ (۱۳)
آذر ۱۳۹۲ (۱۶)