وی کسی است که چراغ آسایشگاه را در ساعت دوازده شب روشن میکند، سربازی که نوبت پاسش رسیده را با صدای بلند بیدار میکند و بدون بستن در و خاموش کردن چراغ، محل را ترک میکند و این رویه تا ساعت شش صبح، هر دو ساعت تکرار میشود تا دهن سربازی مثل من که طبقه دوم تخت میخوابد و جمع فاصلهاش با دو لامپ ال ای دی 25 واتی دو متر نمیشود، صاف شود.
محبوبترین پستها
کلمات کلیدی
بایگانی
آذر ۱۴۰۳ (۱)
آبان ۱۴۰۳ (۱)
مهر ۱۴۰۳ (۲)
شهریور ۱۴۰۳ (۳)
مرداد ۱۴۰۳ (۴)
تیر ۱۴۰۳ (۲)
خرداد ۱۴۰۳ (۵)
فروردين ۱۴۰۳ (۴)
اسفند ۱۴۰۲ (۷)
بهمن ۱۴۰۲ (۱)
دی ۱۴۰۲ (۱)
آذر ۱۴۰۲ (۲)
آبان ۱۴۰۲ (۱)
مهر ۱۴۰۲ (۶)
شهریور ۱۴۰۲ (۲۰)
مرداد ۱۴۰۲ (۷)
تیر ۱۴۰۲ (۱)
خرداد ۱۴۰۲ (۲)
ارديبهشت ۱۴۰۲ (۸)
فروردين ۱۴۰۲ (۸)
تیر ۱۴۰۱ (۱)
خرداد ۱۴۰۱ (۳)
ارديبهشت ۱۴۰۱ (۳)
فروردين ۱۴۰۱ (۷)
اسفند ۱۴۰۰ (۵)
بهمن ۱۴۰۰ (۴)
دی ۱۴۰۰ (۳)
شهریور ۱۴۰۰ (۵)
مرداد ۱۴۰۰ (۵)
تیر ۱۴۰۰ (۳)
خرداد ۱۴۰۰ (۹)
ارديبهشت ۱۴۰۰ (۵)
فروردين ۱۴۰۰ (۵)
اسفند ۱۳۹۹ (۳)
بهمن ۱۳۹۹ (۳)
دی ۱۳۹۹ (۳)
آذر ۱۳۹۹ (۴)
آبان ۱۳۹۹ (۳)
مهر ۱۳۹۹ (۷)
شهریور ۱۳۹۹ (۵)
مرداد ۱۳۹۹ (۹)
تیر ۱۳۹۹ (۸)
خرداد ۱۳۹۹ (۱۲)
ارديبهشت ۱۳۹۹ (۱۶)
فروردين ۱۳۹۹ (۳۳)
اسفند ۱۳۹۸ (۲)
مهر ۱۳۹۸ (۱۹)
شهریور ۱۳۹۸ (۹)
مرداد ۱۳۹۸ (۷)
تیر ۱۳۹۸ (۱)
خرداد ۱۳۹۸ (۵)
ارديبهشت ۱۳۹۸ (۱)
فروردين ۱۳۹۸ (۱۰)
اسفند ۱۳۹۷ (۱۴)
بهمن ۱۳۹۷ (۱۴)
دی ۱۳۹۷ (۱۹)
آذر ۱۳۹۷ (۱)
آبان ۱۳۹۷ (۵)
مهر ۱۳۹۷ (۹)
شهریور ۱۳۹۷ (۹)
مرداد ۱۳۹۷ (۱۱)
تیر ۱۳۹۷ (۱۳)
خرداد ۱۳۹۷ (۹)
ارديبهشت ۱۳۹۷ (۱۳)
فروردين ۱۳۹۷ (۱۱)
اسفند ۱۳۹۶ (۳)
بهمن ۱۳۹۶ (۴)
دی ۱۳۹۶ (۹)
آذر ۱۳۹۶ (۱۲)
آبان ۱۳۹۶ (۱۱)
مهر ۱۳۹۶ (۱۸)
شهریور ۱۳۹۶ (۱۶)
مرداد ۱۳۹۶ (۱۹)
تیر ۱۳۹۶ (۱۹)
خرداد ۱۳۹۶ (۳۱)
ارديبهشت ۱۳۹۶ (۳۱)
فروردين ۱۳۹۶ (۳۰)
اسفند ۱۳۹۵ (۱۰)
بهمن ۱۳۹۵ (۱۴)
دی ۱۳۹۵ (۱۲)
آذر ۱۳۹۵ (۱۶)
آبان ۱۳۹۵ (۱۵)
مهر ۱۳۹۵ (۲۴)
شهریور ۱۳۹۵ (۳۸)
مرداد ۱۳۹۵ (۲۹)
تیر ۱۳۹۵ (۲۵)
اسفند ۱۳۹۴ (۳۴)
بهمن ۱۳۹۴ (۲۵)
دی ۱۳۹۴ (۳۹)
آذر ۱۳۹۴ (۲۴)
آبان ۱۳۹۴ (۲۴)
مهر ۱۳۹۴ (۳۰)
شهریور ۱۳۹۴ (۲۹)
مرداد ۱۳۹۴ (۴۰)
تیر ۱۳۹۴ (۵۴)
خرداد ۱۳۹۴ (۳۲)
آذر ۱۳۹۳ (۱)
مهر ۱۳۹۳ (۳)
خرداد ۱۳۹۳ (۲)
ارديبهشت ۱۳۹۳ (۲)
فروردين ۱۳۹۳ (۷)
اسفند ۱۳۹۲ (۶)
بهمن ۱۳۹۲ (۱۱)
دی ۱۳۹۲ (۱۳)
آذر ۱۳۹۲ (۱۶)
منم تو خوابگاه چشم بند میذارم دگ، نمیشه ک هی گفت چراغو خاموش کن:/
+ ما سال اولی که با به ساحت مقدس دبیرستان گذاشتیم، مهتابی های کلاس رو شکستیم:|
گفتم یعنی شاید شکستن لامپ یکم از عقده هاتون رو خالی کنه:|
# پسر های سر به راه را به انحرافات بکشانیم
اینم یه هشتگ زیبای قدیمی ست که برای پسرای دیگم اشناس:
#پسر های خوب سرزمینم
دو سال دیگه این ضجه بزن بابا گفتنای من خاطره میشه هی بهشون میخندیم:)
از بچگیت خرابکار نبودیا بودی؟ تو خونه ما سالی سه تا گلدون و بشقاب ناپدید میشد و هیچکس هرگز نفهمید من بقایای خراب کاریم هام رو توی کیسه زباله های سیاه کوچولو میریختم و از تراس طبقه چهارم پرت میکردم بین بوته های شمشاد باغچه و بعد هر وقت میرفتم تو کوچه بازی کنم سوت زنان اونارو برمیداشتم و تا سطل زباله همراهیشون میکردم! در این حرفه ای حتی!
اون سال هم که مهتابی رو شکستیم ما نشکستیم که! خودش شیکست! ما فقط دخترای طفل معصوم سال اولی محجبه ای بودیم که هممون ترسان و لرزان از کلاس خارج شدیم!
تخت ها از قبل تعیین شدن یا چی؟
این گروه بندیا رو بی زحمت بگین :)