عقاید یک رامین

رسیده وقت رفتن

عین این فیلمایی که به شخصیت اصلیش میگن فقط یه روز از عمرت مونده، سعی کن از این یه روز بهترین استفاده رو بکنی، من هم تمام تلاشم این بود که از این یه هفته مرخصیم به بهترین شکل استفاده کنم؛ و خداروشکر استفاده کردم. خیلی بیشتر از تصورم. سارا رو دیدم. علی و هاجر و میلاد رو دیدم. علی اپلای بلژیک‌اش درست شده و این ماه قراره بره. میشه گفت تقریبا آخرین باری بود که می‌دیدمش برای مدت‌ها. استاد عزیزم رییس دانشکده شده، رفتم حضوری بهش تبریک گفتم. پرنا تو یه کافی‌شاپ باریستا شده رفتم اونو دیدم. امیرحسین رفته سربازی باهاش حرف زدم کلی. مصطفی تهرانه، باهاش حرف زدم. امین شدیدا درگیر کاره با این حال رفتم دیدمش. یه نمایشگاه عکس رفتم؛ با موضوع مینیمال. ساناز و امیررضا رو دیدم. دو تا فیلم دیدم. کلی آهنگ گوش کردم. تو کارای خونه کمک کردم. کلی نون خریدم :)) سعی کردم تا جایی که می‌تونم اینجا باشمو پست بنویسم (سه چهار تایی پست آماده نوشتم محض اطلاع). می‌خوام بگم خیلی از این یه هفته‌ام استفاده کردم و از این بابت خیلی خوشحالم. سخته حرفم

چهارشنبه, ۱۲ دی ۱۳۹۷، ۰۲:۰۲ ب.ظ

 ۱۳ تا نظر تا الان نوشتن

عرررررر فقط خوندن نیم جمله اخر و مجددا خوندن عنوان پست.
نکن همچین دیگه بابا !

من تازه میخواستم بیام با لودگی خاص خودم بنویسم:یکی اینور دو تا اونور :)
برو مادر جان. ناهار نوش جونت:-D ایشالا به سلامتی برگردی:) پشت خطوط تماس میبینمت دفعه بعد:-D
:)

:)))
ممنون. مرسیات. ایشالا :)
ای جان غصه ام شد چرا..
برو خیالت از همه چی راحت باشه. نگران هیچی نباش. تمام سعیت رو بکن سخت نگذره بهت. مواظب خودت باش.
موتوشکرم. 
مرسی :)
قدر مرخصی‌ها و فرجه‌ها و خونه‌ بودن‌ها رو سرباز و دانشجوجماعت خیلی زیاد می‌دونه! من وقتی یکی دو روز به رفتنم می‌شه به همه‌چی بیشتر نگاه می‌کنم و سعی می‌کنم ذخیره‌اشون کنم تا رفتن و برگشت دوباره...

خیر پیش آقا رامین. :)
آره والا. شما خوب می‌دونین این وضعیتو. 

خیلی ممنون :)
به این فکر کن که من دارم میزنم تو سر خودم با این درسها اون وقت حس خوبی خواهی داشت رامین خان :)) یکی منم ببره سربازی خب 😭😭
موفق باشی سرباز وطن😁😁
اینو قبول دارم که درس خوندن واقعا سخت شده. مخصوصا وضعیت دکترا :|
ولی مطمئن باشین که سربازی افتضاح‌تره. افتضاح‌تر :|

مرسیات :)
نگید اینجوری بیشتر آدم ناراحت میشه:(
امیدوارم زووود بیاید مرخصی دوباره...دلمون تنگ میشه!
برگشتم :))
سربازی نرفتم هنوز ولی با این حضور پررنگ بچه ها و استفاده حداکثریشون از این نفس کشیدن خارج از فضای پادگان کاملا آشنایی دارم :)

منتظریم تا دوباره برگردی و چراغ وبت پی در پی روشن بشه :)
موتوشکرم :)
با وجود اینکه از خوش‌گذرونیای این هفته گفتین ولی پست غمگینی بود.
میشه گفت آره
استفاده بهینه به این میگن یعنی!
دقیقا
با قصه‌های خوبی واسه تعریف کردن، برگردین:-)
ممنون :)
یادمه اولین باری که وبتو خوندم داشتی می رفتی سربازی
:))
پس کی تموم می شه این سربازی
نه بابا من تازه رفتم. با یکی دیگه اشتباه گرفتین حتما
کاش رئیسم با مرخصی ۱۲ روزم موافقت میکرد
اونوقت منم میومدم از این لذت مینوشتمق
ایشالا :)
چقدر همه رو دیدید
چه قالب خوشگلی😍😍😍😍
تاحالا هیچ جا ندیده بودم
بله :)
ممنون :)
الان شده 4 روز که رفتین:)
قطعا دوباره زود میاین میبینیمتون*_*
الان شده 40 روز :)
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی
بایگانی
مهر ۱۳۹۸ (۱۹)
دی ۱۳۹۷ (۱۹)
تیر ۱۳۹۷ (۱۳)
آذر ۱۳۹۶ (۱۲)
مهر ۱۳۹۶ (۱۸)
تیر ۱۳۹۶ (۱۹)
دی ۱۳۹۵ (۱۲)
آذر ۱۳۹۵ (۱۶)
مهر ۱۳۹۵ (۲۴)
تیر ۱۳۹۵ (۲۵)
دی ۱۳۹۴ (۳۹)
آذر ۱۳۹۴ (۲۴)
مهر ۱۳۹۴ (۳۰)
تیر ۱۳۹۴ (۵۴)
دی ۱۳۹۲ (۱۳)
آذر ۱۳۹۲ (۱۶)