عقاید یک رامین

نکنه الانم هستم؟

به خاطرات قدیمم که فکر می‌کنم، یه جمله تو همشون مشترکه. اینکه «من چقدر احمق بودم». زیاد بودن این جمله منو از این جهت می‌ترسونه که

سه شنبه, ۳۰ بهمن ۱۳۹۷، ۰۹:۲۳ ق.ظ

 ۸ تا نظر تا الان نوشتن

دور از جون

کسی که به چیزی فکر می کنه مسلما ... نیست
تعارف ندارم که با خودم. تو گذشته اشتباهای زیادی انجام دادم
همین که الان فهمیدی چقدر احمق بودی یه امتیاز بزرگه. من هنوز اینو نفهمیدم
پس یعنی به نظرت همه یه روزی قراره اینو بفهمن؟
باز خوبه فهمیدی :/
:))
درود بر رامین عزیز
سلام :)
قطعن همه یه روزی میفهمن
موافقم
خیلی ها هم نمیفن و میمیرن
خب چاره چیه؟ فقط فهمیدن این موضوع کافیه؟ 
فهمیدن یه بخششه بعدش باز یه بخش سخت تر حساب میشه :(
اینکه چیکار کنی که دیگه احمق نباشی سخته. تغییر همیشه سخته
حالا اگه به احمق بودن خودمون پی بردیم ولی نتونستیم دوایی براش پیدا کنیم مسئله کلاً عوض میشه :|
الان تو این حالتم من :|
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی
بایگانی
مهر ۱۳۹۸ (۱۹)
دی ۱۳۹۷ (۱۹)
تیر ۱۳۹۷ (۱۳)
آذر ۱۳۹۶ (۱۲)
مهر ۱۳۹۶ (۱۸)
تیر ۱۳۹۶ (۱۹)
دی ۱۳۹۵ (۱۲)
آذر ۱۳۹۵ (۱۶)
مهر ۱۳۹۵ (۲۴)
تیر ۱۳۹۵ (۲۵)
دی ۱۳۹۴ (۳۹)
آذر ۱۳۹۴ (۲۴)
مهر ۱۳۹۴ (۳۰)
تیر ۱۳۹۴ (۵۴)
دی ۱۳۹۲ (۱۳)
آذر ۱۳۹۲ (۱۶)