عقاید یک رامین

هی حسرت می‌خورم چرا دوربین ندارم


پنجشنبه, ۲۳ اسفند ۱۳۹۷، ۱۲:۳۵ ب.ظ

 ۲۱ تا نظر تا الان نوشتن

حسرتت رو نبینم کوکااااا
می‌بینی چقدر قشنگه؟ و من نمی‌تونم ازش عکس خوب بگیرم؟
اُو گونلریم کی عکس یولامیشدوز ایستدیم دییم بیلزه حیف کی دوربین یوخوز عکس دلخواه ثبت الیسوز ولی ددیم غصه الرسوز.!
اره کلی موقعیت عکاسی پیش اومده و نتونستم عکس بگیرم. حیف 
ادم تو محدودیت هاعه که ستاره میشه :| همینش هم کلی قشنگ عکس گرفتی بابا:) تازشم! این نه اولین جای خیلی قشنگیه که میبینی نه اخریش! من مطمعنم این two tucking years هم که بگذره عااا یه عالمه جاهای خفن میری و عکسای خفن میگیری اقای عکاس باشی اعداد دان یاس گوش کن:)
غصه نخور دیگه بابا سرباز. یه سیب زمینی تخم مرغ اب پز چیه همونم با غصه میسوزونی دلبندم؟
مرسی بابت دلداریت صخی. من از این حرفا بلد نیستم که بهت بگم. ببخشید
😍😍
کجا سربازی قارداش؟
یه جای دور :))
یه روز بدون لباس سربازی میرین اونجا عکس خوب می‌گیرینD:
به این فکر کردم. دو دلم. یه دلم میگه برگردم اون یکی میگه خیلی خاطرات قشنگی داری مثلا که میخوای دوباره زنده بشن؟ 
اینم که گرفتین بد نیست .. گوشی من کیفیت تصویرش خیلی خوبه بفرستم برات ؟؟؟ :))))
اونی که من می‌خواستم نشده. چیه گوشی‌تون؟
دا نینماخ.!
آش رشته نشون میدی تو ویدیو کال؟ اسون. یکی طلبت :))
اذیت کردن تو ذاتمه دست خودم نیست خب :))
چوخ یهویی اولدی، اوشاخلار ددیلر رامین نن تصویری دانیشاخ، منده چوخ سویوردیم گورم بیلوی کی سارا ددی دو گَل رامین، همون لحظه آش گَلدی منده رگ اذیت کنم فعال شد. :)
اوه اوه شما بخوای تلافی کنی بد تلافی میکنی، الله خیر السین :))
:))
خیلی خوشحال شدم دیدم‌تون اون روز. اوسون. اشکالی نداره. نوبت منم می‌رسه :))
منده چوخ سویوندیم ^__^
باشه باشه :))
شب آرزوهاست امشب، طبق روال هرسال دارم قرآن میخونم، گفتم که آرزهاتونو ردیف کنید که دعاهای من میگیره. :)
:)
دعا کنین همه عاقبت بخیر بشیم. دعا کنین خدا ازمون راضی باشه
منم دلم دوربین می‌خواد. :(
عکس خوبی شده.
خیلی افتضاح‌طور گرون شده
:) ممنون
چشم :)
مرسی برا خط و نشون ها، کلی خندیدم :))
امروز دلم خیلی برا مهدیه تنگ شده بود.
:) خواهش می‌کنم

:(
با یه لباس دیگه برین، که اون خاطرات رو بشوره ببره! این روانشناس‌ها میگن بازسازی خاطره یا یه همچین چیزی:/
از ۳ کیلومتری اینجا هم رد بشم خاطراتش فول اچ‌دی پخش میشه تو ذهنم :))
کام ان بوی!! مگه داریم داد و ستد میکنیم که حالا من منتظر دلداری باشم؟:)))
ضمن اینکه! Don’t worry! We have Sami here:)
اخه خوشم نمیاد که میام می‌خونم و هیچ کاری نمی‌تونم بکنم :\
خیلی. دارم به خودم فحش میدم چرا وقتی قیمتش پایین‌تر بود نخریدم :/
کاملا کالای لاکچری شده :|
آیم اوکی إنی وی! برا چی میخوای کاری کنی؟:)))
من خوبم رامین. فقط خستم. همین. (نفس عمیق میکشد)
چه خبر سرباز؟ سر پستی؟
اوه کامان کامان رامین(با لحن سیریوس وقتی میگفت:کامان کامان رامین)
بهت گفتم تو شهر کتاب برام کار پیدا شده؟:)))) فککککک کن! بعد باید میرفتم مثل اون مارمولکه بود اسکار؟ دیدی کارتونش رو؟ مثل اسکااار میچسبیدم به قفسه ی هری پاتر!!!!:)
خیلی لذت بخش بود واقعا. میتونی دو تا دست هام رو تو هوا تصور کنی در حالی که شکل یه ترازو به خودشون گرفتن و من دارم میپرسم: کنکور یا شهرکتاب؟:)
خلاصه هویج بودن چیز خوبی نیست :))
اره سر پستم :)) خیر سرم:)) 
عه مبارکه :)) اسکار :)))))))
تصمیم سختیه
اقا الان اوضاع دید و بازدید شما سربازا چجوریاس؟:-D میذارن یکی بیاد از پشت نرده ها بای بای کنه باهاتون؟ یه دوربین خفنم به گردنش اویزون باشه مثلا؟:-D به هر حال کرم درونه دیگه! ارادتیه که به دوستان داره.


+چشم زدیم بچه هارو از اون چهار نفر دو نفر پر:| دهنمون سرویس حتی:|
این‌جور کرما زو من تاثیری نداره. :)))

عه :/
خدایااااا:) نوشتم با لحن سیریوس وقتی میگفت کامان کامان رامیییین:-D گرچه که سوتی های بعد از نان باگت سو تفاهم بود ولی منظور اصلی این بود: با لحن سیریوس وقتی میگه:کام ان کام ان پیترررر:)
نان باگت :))))
چه لحظه هیجان‌انگیزی بود اون لحظه
هویج نیستی پسرم:) تو هنوزم همون دوست خوبی ای که توی بد حالی هام یک ساعت تلفنی باهم حرف زدیم و من تو تراس سگ لرز زدم تو توی فرودگاه جذابمون:-D چه خبر راستی خلبان؟ هواپیماهای مهراباد خوبن؟ پروازا اخیر دلچسب بودن؟ (ستاد کرم ریزی و مانند اشنایان رو اعصاب رفتار نمودن)
یاد مامانم افتادم که داشت برام توضیح میداد اگه تو برای سرباز ها مجموعه تفریحات قاچاقی دوران سربازی درست کنی مرزهای مملکتمون فنا میشه عزیزم. اون عزیزان سر پست باید پست بدن نه اینکه مار پله بازی کنن:-D اوکی باشه! من همیشه دلم میخواست برادران ویزلی باشم یا به مغازه خفن متفاوت که داره تفریحات دوره سربازی رو عرضه میکنه:-D
یاد اون آدمایی افتادم که داشتن به تو نگاه می‌کردن :))
گل بگیرن اینجار‌و با پروازاش :))))))


بهت میاد همچین مغازه‌ای داشته باشی :)) 
پاسخگو باش برادرم میشه اومد دیدتون یا نه؟

اگه سر پست باشم نه. میای اینجا؟

اره مثلا فک کن تو لحظه ای که داشتم میگفتم: رامین من همه این فاکینگ راه ها رو امتحان کردم
یکی از پایین به پوچی نسل جوان مینگریسته:| یه چیزی هم که الان نظرم بهش جلب شد اینه که به فاصله چندمتر ناقابل پایین ما تراس همساده مونه:| پنجره و در هم که ابدا عایق صدا نیست:| اره خلاصه. از هر زاویه ای میبینم یه مکالمه دو نفره نبوده:-D

+حتی بهم میاد مادام هوچ باشم:-D فقط با موهای نارنجی

+ اوکی قبوله. گل! تاریخ دقیق بده که کی ترخیص میشی از این اجباری کوفتی؟ شبونه درشو گل میمالیم! والا دیگه در حد یه دوغ اب درست کردن تو استنبلی که کاربردی کار کنیم:-D

+نچچچچ خودم نمیام:-D ولی میسپرم دوستان یه نفر رو با دوربین بفرستن برات بای بای کنه
#رفیق روزای سخت
خلاصه مکالمه تاریخی بود :)))

تو چرا زحمت می‌کشی؟ به بچه‌ها میگم خودشون گل بگیرنش :))

مرسی رفیق :)
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی
بایگانی
مهر ۱۳۹۸ (۱۹)
دی ۱۳۹۷ (۱۹)
تیر ۱۳۹۷ (۱۳)
آذر ۱۳۹۶ (۱۲)
مهر ۱۳۹۶ (۱۸)
تیر ۱۳۹۶ (۱۹)
دی ۱۳۹۵ (۱۲)
آذر ۱۳۹۵ (۱۶)
مهر ۱۳۹۵ (۲۴)
تیر ۱۳۹۵ (۲۵)
دی ۱۳۹۴ (۳۹)
آذر ۱۳۹۴ (۲۴)
مهر ۱۳۹۴ (۳۰)
تیر ۱۳۹۴ (۵۴)
دی ۱۳۹۲ (۱۳)
آذر ۱۳۹۲ (۱۶)