قاضی : چرا کشتیشون؟
من : همهشون میگفتن که سربازیات که تموم بشه، آرزو میکنی بازم برگردی به این دوره.
قاضی: مگه سربازی؟
من: بله
قاضی: [آهی از ته دل و زل زدن به گوشه اتاق] راست میگن. دلت تنگ میشه
من: [به سمت نگهبان حمله میبرد و اسلحهاش را میگیرد، به سمت قاضی برمیگردد] خداحافظ آقای قاضی
کجا زندگی میکنین؟!!
به جای اینهمه آه و ناله می نشستی خاطراتت رو می نوشتی بعد از سربازی حداقل یه کتاب پر فروش داشتی .. مردی رو تبعید کردن به جنگلهای استرالیا وسط برِ بیابون خاطراتش رو نوشته نوبل ادبی گرفته :)))
قبلا هم گفتم اگه سربازی یه خوبی داشته باشه، اون هم اینه که قدر زمان رو بیشتر میفهمین
منم عجیــــــــب دلم میخواد میتونستم برم سربازی:/ ولی نمیشه:(
سال پیش برای مسابقات روباتیک تهران حکومت نظامی بود رسما! شبا فقط ساعت یک و نیم تا چهار و نیم وقت میکردیم فذا بخوریم یا بخوابیم یه دو سه روزی اینطور بود و سختترش اینکه یه کمک مربی بوق اخلاق نصیبمون شده بود که نگم سنگینتره! به جد میتونم بگم خنده تو اون روزامون روا بود، من بی صبرانه مشتاقم تا امسال هم تو همچین کمپینی شرکت کنم... صرفا جهت فان بودن جو تو همچین موقعیتایی دوست دارم دو سال سربازی حسابی از خجالت این اخلاقم در میومدم
ایشالا زودتر تموم شه بره خلاص شید. میتونم بپرسم چقدش مونده؟
ولی یسوال؟؟ مگه برا کسایی که دو سال اول تو کنکور قبول میشن و بعد دانشگاه اسونتر از بقیه نیس؟؟ مثلا دانشجو پزشکی میره بیمارستان ارتش یا دانشجو مهندسی میره سر ساختای جهادی و ... اینا راحتتر نیستن؟؟
من پسر عموم وقتی پزشکی عمومیشو گرفت سربازیشو تو بیمارستان ارتش گذروند شیفتاش اینا منتهی بدون حقوق دیگه! با عرض پوزش ولی همون خر حمالی!
یه پسر عموی دیگمم مهندسی عمران خوند و اونم تهران سربازیشو تو یه گروه جهادیگذروند بازم به شکل خرحمالی البته:/
شب خوبی داشته باشی مهندس.
وگرنه همینجوریش به قول شما بی هدف و بدرد نخوره ولی اینا باز یه تجربه کاری ببدست میارن:/
اره خلاصه سرباز ( بغض دارد) بمیرم خودم برا همه تون. ول کن مردمو. دو سال لذتبخش و مسرت بخشی نیس. ببخشید اگه خیلیا اطلاع کافی ندارن.
فقط این تن بمیره سخن منو اویزه گوش کن عزیز! پس فردا سربازی تموم شه دلت تنگ میشه ها! این صدبار ؛))) از بالا هباپیماعا (هواپیماها) هم برا عموعای پایین دالی کن :)
#خداقوت_سرباز_وطنم
پاسخ زحمتاتون با خاک پاک وطنم:)
دیگه ادما باهم فرق دارن. ما یه زمونی رفیق که تحویل پادگان دادیم خودمونم حس میکردیم روز و شبمون داره تو پادگان میگذره! من حتی حس میکنم اضطراب و دلتنگی موقع پوتین گره زدن هاتون رو بلدم!:|
خلاصه که ببخش سرباز. ملت سطح اگاهی شون پایینه فقط، گناه دیگه ای ندارن.
وای رامین یادته یه بار بهت گفتم خشم شب! خشم شب میدونی چیه؟ بعد پوکر شدی گفتی اینو من باید از تو بپرسم:-D ؟
نکه ما از رو رفتیم و الان نمیخندیم؟ نکه اون روز که تو تراس بودم مردم هی بالا رو نگاه نمیکردن؟:-D
آررررررررره بابا! دلت تنگ میشه بعدا (خنده لطفا)
# قابلی نداشت نسل جوان:-D :)))
گرگا رو ببوس سرباز
مواظب خودتم باش نان باااگت
من امید دارم به رهایی
پ.ن:هرجا هم با ملتی مواجه شدی که اطلاعاتشون ضعیف بود شماره منو بده بهشون یه گپی بزنیم.