عقاید یک رامین

ای خودم 24

ای رامین !

ای خودم !


محبت کن. بدون توجه به اینکه واسه کی انجام میدی تا وقتی یکی بهت بدی کرد، به خودت نگی که من دیگه به کسی محبت نمی‌کنم. نذار آدما با رفتارشون تورو عوض کنند. انتظارِ محبت دیدن، بخاطر محبت کردن، اشتباهه. 

جمعه, ۳۱ خرداد ۱۳۹۸، ۰۲:۲۳ ب.ظ

 ۵۵ تا نظر تا الان نوشتن

خیلی خوبه ولی خیلی سخته ای رامین(:
کارای درست همیشه سختن
آخ من باید این نکته رو خیلی تو ذهنم مرور کنم...
همه‌مون باید حواس‌مون باشه
نمیدونم من اینجوری نیستم... ترجیح میدم با توجه به ظرفیت آدما بهشون محبت کنم... هرکسی لایق محبت بی دریغ نیست..
کامنتای رو که می‌خونم احساس می‌کنم به کم بد نوشتم. منظورم این بوده که وقتی کسی بدی کرد، دیگه بهش محبت نمی‌کنم. ولی دیگه تصمیم نمی‌گیرم که به آدمای جدید محبت نکنم. این تو ذهنم بود ولی نگفتم.
هوم.قبول دارم.میپرستم این نکته رو.
:) ممنون :)
ولی به نظرت لازم نیست گاهی با زانو بزنی تو شکم بعضیا؟
زانو؟ برا زانو باید خیلی نزدیک شد به طرف. از دور جفت پا رو ترجیح میدم :))

منظورم من این بود که نمی‌ذارم قدرنشناسی اونا باعث بشه به آدمای جدید که باهاشون آشنا میشم محبت نکنم.
بعضی وقتا خوبی کردن و همش بدی دیدن، باعث میشه دلم بخواد بی تفاوت باشم و از محبت کردن فاصله بگیرم.
به آدمای درست محبت بکنبن.
قبلنا مینوشتی: ای خودم ای رامین. ( اول ای خودم بعد ای رامین)
خلاصه که اصلاح کن برادر. مخاطب عادت کرده با اون لحن بخونه

پ.ن:یه لحظه موقع نوشتن مینوشی ذهنم درگیر بود که مینوشتی یا مینوشتیییین؟ بعد یهو فرایند صمیمی شدنمون از جلوم رد شد و لبخند:) چه قدر یبث بودی اوایل در نظرم دوست عزیز! چی شد که به اینجا رسیدیم واقعا؟ 😆 خوبی خودت سرباز؟ کفشارو جفت کردین اون اقاهه بهتون گیر نده؟ گرگارو ماچ کردی؟ دماغت چاقه؟ یب زمینی تخم مرغای شام هنوز نفری یه دونه اس؟

+رامین قرار شده از سربازی حرف نزنه صخی قرار نشده از سربازی نپرسه😆
+یاد اوایل اموزشی علیرضا افتادم گرگ زخم خورده بودم هر کی میگفت سربازی ریمو میشد:|
:| باز تو توهم زدی؟ :)))) کجا؟ کی؟ :))) برو نگاه کن. همشون عین همن. اول ای رامین بعد ای خودم :))

همونو مانا باشید خیلی خوب بود از همه :))
مرسی. نه دیگه گیر نمیده. گذاشتن رفتن گرگا. شدیدا :)). چه انتظاری داری که بهتر بشه؟

+ :))) حالتو می‌گیرم :))) وای کنکورت چطور شد؟ کی ئه؟ ساعت چند؟ بعد کنکور دلت برای دوران مزخرف قبل کنکور تنگ میشه. واسه همه اعصاب‌خردی‌ها، دست خوندن‌ها، شب‌بیداری‌ها، فحش دادن‌ها :)))) واسه همه‌شون دلت تنگ میشه. شب و روز دعا می‌کنی کاش برگردی به اون زمان :))))))) خوبت شد؟

+ هر کی عطسه می‌کرد می‌گفتی علیرضا هم عطسه می‌کرد پس بلاک و ریپارت :))))
کامنت سید جواد !!!! حاجی کلک و پرم! (سرش را تند خم میکند)
داداش ارادت داریم. ترکشات ما رو نگیره یه وخ خدایی نکرده
:)))
با لحن صدای ارام : حریر جون. یواش نکته رو مرور کن ما اینجا یه چند نفر داریم تو اشپزخونه خوابن. نگرانیم سر صدامون بیدارشون کنه

#حالا اگه صخی ول کرد
ول کن داداچ. قطع دنبال زده :))
چقد نیاز دارم همش این نکته یادم بمونه!!
:)
این همه شامل اکثریت انسان‌ها میشه. اگه بخواد واقعا «همه» بشه باید «محبت» رو تعریف کرد اون موقع. مثلا یه ظالمی که با ظلمش داره صدها میلیون نفر رو آزار میده، محبت کردن بهش متفاوته با کسی که آدم معمولیه.
ایرادتون بجاست. منظورم این بوده که وقتی کسی بهم بدی کرد، تصمیم می‌گیرم به همه آدمایی که هنوز بهم بدی نکردن همچنان خوبی کنم :)
به نظر انتظار نداشته باشی از همه چی بهتره
اون که بله. اصلا نباید انتظار داشت
کارای سخت سخت میسپرین به خودتون مهندس، سخت ولی مهم، سخت ولی خوب. :)
کاش بتونم :)
باز تو با من بحث کردی؟ اگه صخی میگه اول ای خودم بعد ای رامین یعنی همین! هنوزم به نظر من وای سی ور سا درسته نه ادرس اصلی وبلاگ! واقعا که! پیر مغانم پیر مغانا قدیم! کجاست اون جمله هرررر چی صخی بگه؟ :)))


+اخیرا نمیدونم به چه علتی ولی حوصله مجازیم داره به صفر میرسه 99% مواقع کامنت ها رو تایپ و سپس نصفه رها میکنم. میخواستم اینم نصفه رها کنم و نفرستم که رفتم ادامه کامنت رو خوندم و خندم گرفت و اره بابا:)) دمت گرم تو یه کنکوری رو خندوندی!
کنکور دهن منو اره واقعا رامین! دیشب عروسی بودیم، گرمم بود اومدم با بادبزن خودمو باد بزنم. دختردایی مامانم گف وای نه! باد نزن سرما میخوری نمیتونی کنکور بدی:| خلاصه که منو همه با کنکور مچاله کردن برادر شما دیگه نمیخواد حال مارو بگیری. 😆

++ نه نه نه! این بار اجالتا سخت در اشتباهی. این دوره ای که داری ازش حرف میزنه - علیرضا هم عطسه میکرد- اتفاقا همین اواخر بود. اون دفعه یادته از کتابخونه زنگ زدم؟ دقیقا از اون موقع تا همین چند روز پیش کااآملا تو همون حالت #اونم اب میخورد بودم و اتفاقا هربارم یاد تو میافتادم و خندم میگرفت:|
اموزشی دو ماه بود تموم میشد بالاخره. منم اون موقع در حد عطسه نبودم خدایی:))) نبودی این اخریا ببینیم! از اب خوردن گذشته بودم ، رسیده بودم به اینکه واااااای اونم نفس میکشید😆 اصلا یه وضعی واقعا.

ای جااااااااااآااااااااااان ! الله وکیلی انفالو زد؟ اوکی یه هویچ بستنی طلب من یه سجده شکر طلب خدا! خلاص شدی کاکو! مخاطب بد از مار بد بدتره! صخی (ره)


:)))))) 

گفتم دیگه موقعیت پیش اومده بذار یه حالی هم من بگیرم :)) دیگه کی بشه که از این موقعیتا پیش بیاد

خلاصه تو کلا منتظر بودی که بلاک اند ریپارت بزنی ملتو. 

:)) هویج بستنی یا یخ در بهشت؟ خدا همه رو براه راست هدایت کنه :)
مثل خورشید
نتونیم نتابیم کاش
کاش :)
سلام
خوبید؟
یکی از وبلاگ هایی که همیشه خوندنیه:)
در این راستا چندتا کتاب خوب معرفی کنم؟
سلام 
ممنون :) خوبم
اطف دارین :)
خوشحال میشم :)
روح بزرگی می خواد
شاید نتونم ولی باید تلاشمو بکنم
اگه بخوای می تونی :)
ان شاءالله که بتونی
ممنون :)
چرا نظمو عوض می‌کنین جناب؟
اول ای‌خودم، بعد ای‌رامین. -_-
بعد ترش، من نمونه‌ی عینی این رو دیدم. شاید یه حس سبکی داشته‌باشه، ولی خیلی به آدم فشار میاره..
ببین کی اینجاست :) 
بایدم اینو بگی. رفیق جینگ صخی هستی دیگه :))
خیلیی
هاااااان نه پ چیییییی؟! (سینه سپر میکند) رفیقققق خودومه کاکوووو!
نبینم کسی چپ نیگاش کنه ها


+ضمن اینکه رامین جان عدل علیه؟ تو خلاص شی ما هنوز گیوتین دور گلومون باشه؟
بله در جریانم

خود خود عدل علیه. بچه، تو خودتو با من مقایسه می‌کنی؟ :))
تو هم تموم می‌کنی. دو سه روز مونده
تحمل کن
غلط کردی دوست عزیز (با لحن خاصی که معنای عمومی جمله رو نمیده)
دارم لحن بچه گفتنت رو تصور میکنم 😆
همینی که هست :))))
اومده خودشو با من مقایسه می‌کنه. واقعا جوانان چرا؟ نسل جوان چرا؟ :)))
بفرمایید آقای عکاس:)
بخونید ان شاء الله و طوری بخونید که قشنگ یادش بگیرید و بهش عمل کنید بعد برید کتاب بعدی...
چهار اثر از فلورانس اسکاول شین ترجمه خوشدل
هفت عادت مردمان موثر استفان کاوی ترجمه خوشدل
شما عظیم تر از آنی هستید که می اندیشید3 مسعود لعلی
راز راندا برن ترجمه نفیسه معتکف
بنویس تا اتفاق بیفتد هنریت کلاوسر
هنر خوب زندگی کردن رولف دوبلی
خیلی ممنون :)

آخری رو خوندم فقط

:)
دوتا دیگه م هست :)
حکایت دولت و فرزانگی مارک فیشر
از دولت عشق کاترین پاندر
خیلی ممنون از معرفی :)
داشتم فکر میکردم اگه شد تابستون بیام تبریز با پری و سعید و پیرمغان بریم کوه! اصی حالا که اینجوری شدددددداااا تابستون میام تبریز، با پری و سعید از جلو خونتون رد میشیم بعدشم میریم کوه تو رو هم نمیبریم (استیکر زبان درازی و خنده به مقدار لازم)

ضمن اینکه حالا جدی! بیام تبریز میاین؟
@پیرمغان
@پری
+یکی از تصورات قشنگم اینه که با چارتایی نشستیم بعد سعید کنار دست منه و شما دوتا نمیتونید اذیتم کنید:| # رنجی که از ترکی حرف زدنتان میکشیم.
# دو دورو دو دو دو! عمو سعید! ^_^
:))) هه خیلی هم دلت بخواد با من بری کوه. اصلا حالا که این طوری شد تابستون بیا تبریز با پری و سعید از جلوی خونه ما رد بشین و من هم با کمال میل میرم پی خوش‌گذرونی خودم. :))

خوشحال میشیم :)
دقیقا جلوی چشممه که سعید بیشتر از ما ترکی قراره حرف بزنه :)))))
سلام دیوونه های محترم خوبین؟! :))
صخی پاشو بیا ^___^

"فقط اونجاش که سعید بیشتر از ما ترکی حرف میزنه :)))))))
سلااام :)

هی قراره ترجمه کنیم واسه صخی که سعید چی میگه :))
@صخی
@رامین
یه چیزی تعریف میکنم یعنی مسخره کنید با نهایت احترام جفت پا تو حلقتونم گفتم حواستون باشه :))
تمام حس های من با حالت تهوع عجین شده، اوج شادی، اوج هیجان، ترس زیادی حالا هرچی. کامنتا صخی و جوابای رامین یه دلتنگی خیلی شدیدی در درونم ایجاد کرد که فورانش با حالت تهوع همراهه🙈🙈
یعنی فکر کن من از خوشحالی بجای شادی های مرسوم عوق میزنم.
من فقط به دوربین زل می‌زنم :))
سلام علیکم
کیف احوال؟! به به دوزلدی😍
بله درست شد. بعد صد سال :))
@هلما
کجای کاری عزیزم؟ من تو حالت تهوع 24ساعته اسیرم( احتمالا بابت استرس زیاده)
خلاصه که پسرا رو میشونیم کنار هم من و تو کیسه به دست هی معده هامونو تخلیه میکنیم.


@رامین
چرا کودکای درونمون دارن موهای همو میکشن؟ :/// 😆


ضمن اینکه اومدم بگم سعید خیلی... ترکی حرف بزنه! یهو یادم افتاد نه نه! سعید تو تیم خودمه باید هواشو داشته باشم.😎 خلاصه که اذیتم نکنید دیگه بابا اه! من لوس ننرم! قهر میکنم گریه کنان میام خونه مون به مامانم میگن مامان رامین اینا منو بازی راه نمیدن! (فک کن 😆 )
این بود واقعا ارمان های امام و یخ در بهشت؟ که من با چشم اشکبار بیام خونه؟ لاقل تو کامنت که مهمون نواز باشین لعنتیا:|
:))
یک دو سه میگیم موهای همو ول می‌کنیم. اکی؟ هم‌زمانا. جر نزنیااا. یک دو ســـــــه :))) 

منم اون لحظه میام به مامانت میگم صخی کارتای منو ورداشته پس نمیده :))) 

:))) حالا تو بیا ببینیم چی میشه. مطمئن باش پری از تو حمایت می‌کنه :)
صخی جان فکر کنم قبل گیس کشی با رامین یه دور ما خودمون دوتایی گیس کشی میکنیم سر اثبات کی حالت تهوعی تره :))

رامین خیالت راحت من داور وایمیستم برا ول کردن موهاتون :))

دیدی صخی، رامین بهت اطمینان میده ازت حمایت میکنم.
یادت رفته من گاه از این ور بوم میافتم گاه از اونور بوم :))
خلاصه که جایی که پری باشه صلح حاکمه😎😋😋 بی دلیل اسممو پری نذاشتن، پری مهربونم من :)
:))

ممنون

بله. همین طوره
سلام رامین جان
سلام پری
و سلام سعید
و سلام ای تمام کسانی که کامنت را میخوانید
خواستم بگم من دیگه اینجا لااااام تا کاااام صبت نمیکنم آااااا آاااا! (زیپ دهانش را میکشد)
یه انقد (فاصله بین انگشت شست واشاره) پرایوسی چیه؟ همونم برا ادم نمیذارن که !
من از اولشم میدونستم مجازی جای من نیس
خداناگاهدار اصن! به مامانمم میگم بازی رام نمیدین!
سلام 
:|
چی شده مگه؟
پرایوسی چی ؟
سلام...
هیچی تلفنی با من حرف زده فاز به فاز شده :))
میخواد یا شما یا من خلاصه یکیمون آنفالو کنیم شاید هم هردومون همزمان :|)
سلام 
کیو آنفالو کنیم؟ :| 
نولوپ ؟ :|
http://uupload.ir/files/4aw5_screenshot_۲۰۱۹-۰۷-۰۶-۲۱-۲۲-۰۷.png

منو :))

میگه چرا همه کامنتا یادت مونده حتی از خیلی وقت پیش :)
:))))
 باریکلا
بااااااااابااااا چه جدی گرفتین شما بچاااا
ای جاست واز کیدینگ

+هیچی نش ه بابا رامین
داشتم با پری صبت میکردم بعد دو ساعت من با اب و تاب یه خاطره تعریف میکردم و در انتها پری میگف تکراری بود تو کامنتا رامین خوندم:|
اصی من کمرم رگ به رگ میشد واقعا! در جریان ریز جزییات بود!
دیروزم داشتم با سعید حرف میزدم باز همین بساط بود! گرخیدم واقعا:-D این بود که سر شوخی را باز کرده و بدین جا کشاندم فق حواسم نبود که مدیر وب در جریان نیس
بابا منو هم در جریان بذارین خب

یه جوری گفتی من خودم گورخیدم :))

:)) استراحت کنی حل میشه
@پری
یازده دقیقه
سیزده دقیقه
و شما رندش کن بگو یه ربع
نردیک ۴۵ دقه داشتیم حرف میزدیم!! قابلیت های خاص من:|



+فقط سعید شانس نداره :/ دیروز داشتیم حرف میزدیم من یهو دیدم کیف پولم نیس قطع کردم:| بعدم چون فک میکردم یا ازم زدن، یا هر جا جا گذاشتم بعیده که سرجاش باشه کااااملا سکته زدم و پس از پیدا شدن کیف پول زنگ زدم گفتم من فشارم افتاده خدافظ:|
:))

خوبه بعدا زنگ زدی بهش گفتی خدافظ :))
صخی یه سکته ریز دادی رامینو :)))
اره بخدااا
@صخی
من برم ذوق کنم چهل پنج دقیقه با آرامش باهام حرف زدی :))

@ رامین
بس که خندیدم همچنان گونه هام درد میکنه :)
خوبه. الان دیگه راحت شده. به آرامش رسیده


:)))
نه متاسفم چون با استراحتم حل نمیشه!;-)
باورت نمیشه الان با یه لحنی که ایا این جزو اسرار هست یا نیست به پری میگم پری رشته رامین رو بهم میگی؟
قیافه پری رو تصور کنید
یا خدا ! 15 نظر :))

نه دیگه باید یه فکری واست بکنیم. نه تنها شماره سیو نمی‌کنی، رشته هم حفظ نمی‌کنی :)))
و جالب تر اینکه میپرسم رشته خودم یادته؟!
میگه: یه ربطی به دکترمُکتر داشت😂
@رامین
بچه رو بقدری ترسوندی یادش رفته رشته ات رو بارها اینجا گفتی فکر میکنه شاید سکرته :)
:)))

من ترسوندمش؟ من بهم میاد اصلا؟
@پری
سکته ریز من هیچی اونجا که تو گفتی انفالو بزنیم:-D
خلاصه که رامین جون لطفا امشب نمیر _ دور از جونت البته_ که خونت نیافته پای ما دوتا دختر طفل معصوم
:))))

منو سکته دادین بعد به خودتون میگین طفل معصوم؟ :))
@پری
در ادامه یحتمل باید میپرسیدی ساجی جون رشته خودت یادته؟:-D

:))
رامین ناراضی ام ازت سرعت پاسخگوییت ضعیفه
پری بیا وبشو فتح کنیم از چنگال اهریمن گونه اش بکشیم بیرون
حالا رامین جون چنگالت هم سکرته یا میتونیم در موردش حرف بزنیم؟
دسترسی نداشتم به نت.

موفق شدین. اومدم دیدم 15 نظر :)) البته فتح بک کردم :))
@صخی
فرزندم منو شریک جرم نکن عشقم :)
چه عجب
صخی جان حق بده رامین رفته آب قند درست کنه بخوره :))
:))
@پری
خاک بر سر ادم فروشت دوست عزیز

سعیدم که نیسسسس
رامین تو خودت بیا تو تیم من که وب رو از چنگال خودت در بیاریم:|
:)))))) خوردی؟


وب خودت بس نبود می‌خوای وب منو به فنا بدی؟ 
آقا من دستم به کشت و کشتار نمیره ولی تصاحب چنگال رو هستم.
صد امتیاز
صخی 😢😢😢😢
واقعنی سکته رو زد...
نت نداشتم
نه پری من با اونایی که رومو زمین بندازن تیم تشکیل نمیدم
چنگال بی چنگال(کج کردن قیافه):-D
:)))
نه بابا این کهنه سرررربازه پری به ابن راحتیا چیزیش نمیشه

#عن سربازی
عینک دودی
منم چنگال موخام (الکی مثلا لوس میشم )
با این قدوقواره لوس شم چه شود😂😂😂😂
ماشالا
راستی صخی یادم رفت بپرسم منظورت از اینکه فارسی رو مثل رامین حرف میزنم "لهجه"امون بود؟! با لهجه حرف زدنمون؟!
عه
@ پری
اره دیگه:/ پ چی تون بود؟!:/
:))
نزدیک چهار صبح یادم اومد بیام بگم: آقا رامین "چه عجب"؟! :))
والاه آخی

بعد مدت‌ها یکی از ما حمایت کرد
سخته
باید سعی کنیم از هیچ کس هیچ وقت هیچ تقعی نداشته باشیم:)
هیچ وقت
دقیق
اگه منظورتون دقیقا بود، ممنون :)
ولی اگه دقیق بود، متوجه نشدم 
عاغا این تگای اچ تی ام التو از کجو آوردی منم مخام😃 سی اس اس هم احتمالا داره اونام مخام.

خندمم واسه روی گشاده بود که نشون بدم. کلن دیدم اینژا بعضا دلیل کاراشونو ریز به ریز مگن منم گفتم.
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی
بایگانی
مهر ۱۳۹۸ (۱۹)
دی ۱۳۹۷ (۱۹)
تیر ۱۳۹۷ (۱۳)
آذر ۱۳۹۶ (۱۲)
مهر ۱۳۹۶ (۱۸)
تیر ۱۳۹۶ (۱۹)
دی ۱۳۹۵ (۱۲)
آذر ۱۳۹۵ (۱۶)
مهر ۱۳۹۵ (۲۴)
تیر ۱۳۹۵ (۲۵)
دی ۱۳۹۴ (۳۹)
آذر ۱۳۹۴ (۲۴)
مهر ۱۳۹۴ (۳۰)
تیر ۱۳۹۴ (۵۴)
دی ۱۳۹۲ (۱۳)
آذر ۱۳۹۲ (۱۶)