عقاید یک رامین

پختیم بخدا

بالشی که اتوماتیک سرد بشه نساختین، قبول. حداقل یه بالش بسازین گرم نشه. چیه این توده نرم با ظرفیت گرمایی ویژه صفر؟

چهارشنبه, ۳۰ مرداد ۱۳۹۸، ۰۸:۰۰ ب.ظ

 ۴۱ تا نظر تا الان نوشتن

چیه این رامین اعداد دان با ظرفیت اضافه ی فیزیک. جمع کن بابا. فضای بلاگستان رو الوده کردی:\
پست علمیه بشر. تو الان باید بهتر بدونی که
محبت و رفاقت را با ساجی تجربه کنید.
چشم :)
مهر و صمیمیت را با ساجی تجربه کنید.
دیگه چی ؟
زارپ زارپ کامنت گذاشتن جهت در اوردن حرص نگارنده بلاگ را با ساجی تجربه کنید.
هه؟ حرص؟ من با این چیزا حرصم در نمیاد :))
ببین! دیگه الان بهارم برگشته هاااا! اراذل رو بر پا میکنم شبانه اتک میزنیم بر وبلاگت حرررص رو با ساجی تجربه کنیا. مغی جون. رو حرف صخی حرف نزن
اول ببین بهار هم‌تیمی توئه یا من :))))))))))

در ثانی منم گزینه‌هایی دارم واسه تلافی :)))
غلط نخور رامین جون من و بهار با هم بزرگ شدیم. تو یادته اون روزایی که میخواست مهندس شه رو؟ الان میخواد دکتر شه! من از اونموقع تا الان رفیقشم. جممممممممممممممممممع کن خلاصه داداچ!

ببینم گزینه هاتو عمویی؟
همین که بعد مدت‌ها تو وبت دارین حرف می‌زنین یه چیزای دیگه نشون میده :)))) انقده کیف میده این مدلی حرصتو در می‌آرم :)))

حالاااااا :))) بذار دوست بمونیم. 
رامی بلاکیااااا بقراااان ! با دوستام با من شوخی نکن:|

لازم نکرده. من الان رو دور از دست دادن دوستامم. توعم روش حتی:|
بچه تو چرا شوخی سرت نمیشه ؟
ببین کی داره حرص میخوره:-D فااااخرررر. نقطهههه.
جمله دوم کامنت قبلیت زیاد خوشایند نبود چون
عه. داری میزنی که حرص بخورم بعد فاخر شی؟ کور خوندی فرزندم.


با ارامش کامل اکسپلین میکنم:چرا شوخی سرت نمیشه مغان جونم؟:))) /___\
بچه جون هر چیزی قابل شوخی کردن نیست :)
ولی حالا جدی و بی ربط! چنااااان جذاب علیرضارو تامام کردم خودم برگام ریخته از دیروز:| اصلا عجیب بودم واقعا:|
چی بگم والا
رییییلی؟:) عرررررر:))))^____^ الان هم ذوق الود شدم هم شرمنده از شوخی زشتم.
ما دوستیم، ما دوست میمونیم؟:))) من خیلی رفتنی ام رامین. خیییییلی هم بد ول میکنم میرم اتفاقا و دقیییییییقا به همون اندازه خیلی موندنی ام. تا نفس اخرم، تا زوووووووور اخرم هم همیشه وایسادم پای دوستام. الان دیگه بغضم گرفت:)
چرا دوست نمونیم؟ می‌مونیم :)
یازده تا کامنت رو یه تنه اسکورت کردم:-D :) تجربه عدد ژذااااااب یازده با صخی:)
:))) بله از این قابلیتا داری
بودای سفت بهت خر عوضی:))))))
بودای محکم :))
من ناراحتم از اینکه چرا باید تبریز هم گرم شه؟؟؟؟؟؟؟؟
الان من ماه بعد برم تهران اونجا گرمتر، یه ادم گرمایی چه کنه😭😭😭😭
تنها راه حل اینکه چارتا پنجتا بالش بزاریم هی تعویض کنیم تا دور بعدی اون یکیام سرد میشن:)
فقط مسئله اینه گمونم خوابگاه جا برا خودمون نباشه چه برسه پنجتا بالش:/
زده به سرم فک کنم😰
بالاخره تابستونه دیگه همه جا گرمه. 
استفاده از قالب یخ بجای بالش رو دارم :))
من تو تیم صخی ام ولی پنجاه تومن می‌گیرم میام تو تیم شما.
یه همچین آدم پولکی و اسکلی ام :))))
:))
بهت از کجا معلوم با یه بغل محکم از طرف صخی برنگردی به تیمش ؟
من کلا سرمو رو بالش نمیذارم :/ بعنی میذارما، ولی خا بعد یه دقیقه میام پایین‌تر و دیگه سرم رو بالش نیست و در نتیجه هرموقع جایی که سرم روش هست دیگه خنک نیست یا یکم جابه‌جا میشم یا هم یکم میرم پایینتر تا خنک باشه :دی
این راه حل واسه من جوابگو نیست :)
قطعا برمیگردم.
جای سوال نداره اینا دیگه که ای بابااااا :))))))
وقتی صخی رو 50 تومن می‌فروشی مشخصه منو به پوست خیار می‌فروشی :))
الان رامین جون بغل محکم من پوست خیار بود؟:|
:))))))) 
از لحاظ مالی مقایسه کردم :)) 
@صخی
دو روز چشممو دور دیدی؟! بچه رو اذیت نکن عزیزم :)
مرسی حمایت :))
نه رامین توجیه نکن به بغل محکم من گفتی پوست خیار؟:| بییییی تربیت:|

+هلما: إی بابااااا. باز این پسره لنگ گنده خودش از پس خودش بر نیومد قشونش اومدن پشت سرش. خجالتم خوب چیزیه والا.
بابا ضرب‌المثله. نشنیدی؟ 

چیه چشم دیدن قشون منو نداری ؟ :))
اگه همچین چیزی ساختی اولیشو من میخرم :-\
نمی‌سازن که -__-
@رامین
قابلی یوخدی😎

@صخی
اینکه من صلح طلبم جای خود ولی خب دیگه هشت نُه سال رفاقت قشونی کشی هم میطلبه😂😂 [قصد اذیت کردن و به رخ کشیدن و لوس بازی و خزش رو درآوردن تو چشماش موج میزند]
مرسی مرسی :))
بالش الیاف گرم میشه یالش پر بگیرین با روبالشی تترون جنس خوب روکشش کنین ، یه سری بالش های آلمانی هم چند سال پیش بود که اتفاقا خیلی خنک هم می موند حالا نمی دونم تکنولوژی ساختش چی بود یا الانم میشه پیداش کرد یا نه :)
باید خودکار سرد بشه، بعد تو زمستون هم گرم باشه. خیلی هوشمند باید باشه :))
یادتان نرود که حاضر و ناظری نیز هست!
:))) مرسی ناظر
من موقع‌هایی که خیلی گرمم می‌شه از تخت فرار می‌کنم رسما! یه بالشت می‌گیرم میام رو زمین دراز می‌کشم که خنک‌تره! :|
واقعا این دانشمندها دارن چیکار می‌کنن؟ یه بالش و لحاف تشک و خوشخواب خنک چیه نمی‌تونن بسازن آخه؟ :/
والا هی فرت فرت بلدن مقاله بدن بیرون
یعنی یه جوری شده که اصلا اومدن در این مکان مقدس و کرم ریختن در پوست و گوشتم رخنه کرده:|
:))) 
راحت باش شما :)
کرمم قدرت خلاقیتش رو از دست داده، تو کرم بریز من حرص بزنم:|
من؟ من تاحالا کرم ریختم؟ من به این مظلومی؟ معصومی؟
جیییییگرتوووو! اقلا یکی تو مظلومی یکی امام حسیییین:))))
حالا اینقدرم نه ولی خب دیگه چه کنیم :))
رامین؟ من که نمیام حالا حالاها تبریز، بچه هارو بزن زیر بغلت بیاین تهران:|
بچه‌ها بزرگ شدن، زیر بغلم جا نمی‌گیرن. هار هار هار سو فاااااااااااانی
تهران؟ شهرتون گرمه شلوغه. خنکش کن حالا شاید شد
سو فانیت منو کشت:))))
شلوغیش که قشنگه بابا! خنکیش هم بابا شما تو قطب شمالید!
به قول بابام چشم! هوا رو فوت میکنم خنک شه:-D
:))
بابا آدم میخواد یه جا بره سه ساعت باید تو راه باشه. 
نیومدی ببینی که انقده خوبه هوای اینجا الان. خنک اووووف
خوب فوت نمی‌کنی دیدم :)) قشنگ فوت کن
به ترافیکاش خوردی بابا! وگرنه خیلی رواله اتفاقا. وای رامین جاهای قشنگشششش! پل طبیعت! دررربند!
وای من باورم نمیشه چرا تا الان اصلاااا تبریز سفر نکردم:| هی شمال شمال:|
خب واسه ما شهرستانی‌ها که این ور شهر تا اونور شهر یه ساعته میشه رسید روال نیست :)) پل طبیعتو دیدم خوبه راضیم :))
البته تبریز فقط باید تابستون اومد یه ماه بعد کاپشن پوشیم ما
اقا خدایی دیوانه نمیشید؟ من سالایی که نوشهر بودم وااااقعا از کوچیکیش اذیت بودم! بعد فهمیدم نه فقط من ها! هممممه هم سن و سالام همینن! یعنی از سر شهر تا ته شهر قشنگ پیاده بیس دقیقه اس:|

وای ارههههه! حالا من یک اپسیلون تاب سرما ندارم!
البته نه تو ترافیک هاا. تو ترافیک خیلی وحشتناک میشه :| 

چرا واقعا؟ 
برووووو! تبریزم ترااااافیک؟ الله و اکبر! مترو دارین؟ وای من تاب ترافیک ندارم! یاااا ابلفضل!

چرا تاب سرما ندارم؟! نمیدونم والا. برا خودمم خیلی عجیبه چون زیادی دم از ورزشکار بودن زدن. یعنی از اونایی ام که پیچیده در صدها پلیور و پالتو باااااز میلرزن! کلا جسمی خیلی ادم لوسی ام:|


+خصوصی ها:چه جدی گرفتی حالا:-D :| نه بیا منو بلاک کن تو روخدا
آره بابا ترافیک داریم شاید نه در حد تهران ولی خب بعضی نقاط شهر کاملا بسته میشه :|
بله مترو داریم ولی همچنان در حد تهران نیس

:)) سوالم چرت بود. من خودم یخ می‌زنم تو سرما :))

+ :))) یه کم اصرار کرده بودی این کامنتو نمی‌تونستی بفرستی :)))))
خب الهیییی شکر! فک کن من تبریز قبول میشدم بی مترو:| گفتم بهت که بد ماشینم و استفراغ کردم رو دوستم؟!:/

بابا پس گرما رو دوسداشته بااااش! دست خانوم بچه هارو بگیر بیاین یه شب در خدمتتون باشم. والا یه کلبه درویشی هست شرمندتون نشیم ( پاره ای از لحن مهمان دعوت کردن پدرش)

+اصراااااار!:) ببینم چه میکنی شا پسر! یااااا علی:-D
دوست داری بیای تبریز درس بخونی؟ عه :| 

چشم :)) 
قربان شما. بچه هارو نوشتیم کلاس سفال و خوش‌نویسی . دیگه وقت نمی‌کنیم بریم مسافرت. ایشالا یه وقت دیگه

+ :))
زدم تبریز رو تو انتخاب رشته

من هلاک اون سفال و خوش نویسش شدم که! عممممه*___*

نپرسیدم تبریز زدی یا نه. در حالیکه می‌دونستم تبریز زدی. خونده بودم. می‌پرسم دوست داری تبریز درس بخونی؟

:)) گفتیم یه هنری یاد بگیرن خب تو این روزای گرم تابستون :)) 
محمد یه جمله قشنگ داره:من دیگه هیچیو دوسندارم:)

وری نایس 
لحن وری نایس گفتنت یعنی:) عین همون صب کنت مارک خودته
:)) البته یه حرکت لب و گردن توامان هم داره :))
+ اهنگ شایع رو گوش کردی ؟
دیگه زیاد تخصصیش نکن حالا:)

وای نه. چی بود اسمش برم گوش بدم؟
:))

یه بار - شایع 
مرسی یاداوری میکنی. مرسی میدونی دوستت چه قدر حواس پرته
خواهش می‌کنم :)
چه خوش انرژیه اهنگش:) خوب میدونی کجای زندگیتو کج سلیقه بودی!:))))
مرسی کلی. موزیک خوب کلا تو بساط داری بگو مغی جون
دقیقا رو همین بیته که یادت افتادم :)) نه اینکه‌ها تو کج سلیقه باشی. نههه. این جمله خیلی شبیه تفکرات توئه.
شایع - اینجانب
تی ام بکس - بواله :))
اره دقییییییقا! حتی کج سلیقه قشنگ واژه و ادبیات منه!
اینجانب تو همون سایته بود گوش دادم. بسی ژذاب.
به به تی ام بکس:)
راضیم ازش :))
یاس هم خوبه کار آخرش. سفارشی
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی
بایگانی
مهر ۱۳۹۸ (۱۹)
دی ۱۳۹۷ (۱۹)
تیر ۱۳۹۷ (۱۳)
آذر ۱۳۹۶ (۱۲)
مهر ۱۳۹۶ (۱۸)
تیر ۱۳۹۶ (۱۹)
دی ۱۳۹۵ (۱۲)
آذر ۱۳۹۵ (۱۶)
مهر ۱۳۹۵ (۲۴)
تیر ۱۳۹۵ (۲۵)
دی ۱۳۹۴ (۳۹)
آذر ۱۳۹۴ (۲۴)
مهر ۱۳۹۴ (۳۰)
تیر ۱۳۹۴ (۵۴)
دی ۱۳۹۲ (۱۳)
آذر ۱۳۹۲ (۱۶)