عقاید یک رامین

چقدر موافقین؟

از چشم میفتی وقتی در دسترسی
پنجشنبه, ۷ شهریور ۱۳۹۸، ۱۰:۲۲ ب.ظ

 ۲۷ تا نظر تا الان نوشتن

خییییلیییی!
هووم
در مورد خودم برای خیلیا اثرش رو دیدم. یعنی یه جوری شده که به خودم گفتم ساجی جان! اگر این رابطه رو دوستداری و میخوای بمونه لطفا عقب وایسا!
ولی، عکس قضیه یعنی در مورد دیگران برای من، این پدیده نه تنها نادر بلکه منتفی شده اس. دوستایی دارم که تقریبا هر روز بهم پی ام میدن و زنگ میزنن. شاید جواب تلفن هاشون رو ندم چون حوصله مکالمه ندارم ولی همون دوستا، عزیزترین و صمیمی ترین هام هستن.
یا مثلا در مورد خود تو، شده گاهی حتی حس برعکس بگیرم تو مکالمات بسیااااار طولانیمون:-D ولی اینکه این حس رو به خودت داشته باشم، never ever!
کلا به نظرم به شخصیت ادما بستگی داره. من فکر نمیکنم اینجوری باشم ولی خیلیا هستن واقعا.
ولی من خودم حس می‌کنم این موضوع بهم ضربه می‌زنه. 
ضمن اینکه عنوان رو که از پنل دیدم خواستم کامنت بذارم ارررره بابا! هر چی رامین بگه ما موافقیم! و با توجه به علاقه ام به کامنت اول بودن خیلی محتمل بود اینو سند کنم بعد پست رو بخونم و برم کامنت بعدی! منتها الان خوشحالم که پست یک خط بود و من خوندمش:-D:)))
با مرامی دیگه!
چه میشه کرد :)
دوست ندارم بپذیرمش ولی فکرمیکنم که اینطور هست احتمالا.
چاره‌ای داره؟
من بعید میدونم نسبت به تو اینطور باشم. احتمالا بیشتر از این حرفا دوستم میدونمت:)
تو خودتو با بقیه مقایسه نکن :)
جمله معروف سامان هم همینه:))) بودای محکم بهت
:)) 
بوددااااا
اب نمک تو نزدیکی بیش از حد!
دوری و دوستی!
لعنتی:/ چقد حس بدیه.
البته دوری و دوستی هم خوب نیس بعضا
So so
به کیفیت دسترسی بستگی داره
مرسی :)
با وجود اینکه اصلا دوری دوست ندارم اما متاسفانه درسته و خودم هم گاها دوری میکنم بالاجبار!
جواب میده؟
میگن دور باش عزیز باش
بعضا درسته
واقعا؟ :(  
این سوال واسه جوابم به ساجده ست؟
متاسفانه کاملا. ذات آدمی جوریه که تا وقتی چیزی رو به دست نیاورده نسبت بهش حریصه. به محض به دست آوردنش، رفته رفته از اعتبارش کم میشه انگار.
-__-
آره
وقتى یک چیزى رو میخواى و نمیشه، نباید خیلى بهش اصرار کرد. چون به نظرم اون چیز و خود اون چیز نیست که قدرت جذب ما رو داره . ناکامیه که اذیت کننده است. خود مسئله ناکامى به شکل مستقل.
آدم اگه به این آگاه باشه، حواسش به کنترل کردن احساسات ناشى از خواستن هست. به کنترل میزان خواستن. چون به نظرم همه چیز از خود مفهوم خواستن برمیاد.

اگرم خودمون اون چیز باشیم، من ترجیحم اینه به این چیزا فکر نکنم و اگر دلم میخواد در دسترس باشم، باشم و اگر هم از چشم افتادم، میفهمم منشا خواسته شدنم چیه و خب با حقیقت رو به رو میشم. بهتره.
این نگاه ابزاری به آدماست که اذیتم می‌کنه. چیز جدیدی نیست واسم ولی خب دردم میاد کیف و حال‌شونو می‌کنن بعد هر جا گیر کردن میگن رامین. کافیه این مواقع من بگم نه. میشم آدم بده. 
از دست دادن آدما خیلی راحته. من نمی‌خوام از دست‌شون بدم
مونده جواب دادن به چی بگیم
اگه اینکه طرف سراغی ازت میگیره و پیشش عزیز میشی اره جواب میده
اما مسئله اینه اون روز به روز ارزششو پیش تو از دست میده و یه آن به خودت میای و میبینی اونقدری که تو‌ارزش دادی و نخواست و کنار کشیدی همونقدرم برات بی ارزش شد و الان بود و نبودش مهم نیست
آره خب اولی رو خوبه
جوابم به کامنت لیلا شاید موضوع رو بهتر برسونه
تلخه ولی فکر می‌کنم واقعیته متاسفانه!
هووووم
نه. اینکه واقعا وقتی ادم‌ در دسترسه از چشم میفته؟ چون دقت نکردم تا الان. و بنظرم خیلی غم‌انگیزه اگر اینطور باشه
همیشه دکترایی که واسه 6 ماه بعد نوبت میدن، همه واسش سر و دست می‌شکونن
از پریروز که این سوال رو مطرح کردی خیلی بهش فکر میکنم و به نتیجه ای نمیرسم. چون من اندازه روابطم این موضوع رو درک میکنم و جالب اینکه درمورد خودم آدمایی که در دسترس ترن رفته رفته برام اهمیت ویژه تری پیدا میکنن و یه اخلاق رُک بودن و کنار اومدن خاصی تو خونم جریان داره، اوصولا یا از چشم نمیافتم در هرصورت و اگه حس کنم همچین اتفاقی درحال افتادنه صراحتا با طرف مقابل مطرح میکنم یعنی زیادم اجازه نمیدم ابزاری باهام برخورد شه. شاید برای همینه که اطرافم خلوته. بنظرم نمیشه بعنوان یه نظریه ثابت مطرحش کرد یه موضوع دو طرفه است.
وقتی با طرف این موضوع رو مطرح کردی مشکلی بوجود نیومد؟
چرا اتفاقا معمولا ناراحت میشه طرف ولی راستش من این ناراحتی موقت رو ترجیح میدم به اینکه به شعورم توهین شه. :)
من نتونستم این کارو بکنم تا حالا
بنظرم بهتره از یه جایی شروع کنی..
هوووم
از دست دادن ادما خیلى سخته
و از دست دادنى که مبناش حقیقت وجودى دو نفر باشه
بهتر از حضوریه که براساس فرمول و سیاست به وجود اومده باشه
متاسفانه این طوره
بستگی داره. انسان ارتباطات مختلف داره. انسان در برابر انسان. انسان در برابر طبیعت. انسان در برابر خودش. انسان در برابر خدا. شاید این جمله در مورد انسان در برابر انسان تا یه حدی درست باشه ولی در سایر موارد خیر.
بیشتر رابطه انسان با انسان مد نظرم بود :)
هرچی در دسترس تر
نادیده گرفته تر
کلمه نادیده کلمه واقعا مناسبیه
دقیقا.هرچی دست نیافتنی تر محبوب تر
متاسفانه
سلام
ببینید نظر من اینه به باور خودتون بستگی داره.
احساستون، باورتون، افکارتون که درست مدیریت بشه مطمئن باشید در دسترس بودنتون بزرگ ترین نعمته برای همه چه آشنا چه غریبه.. چرا؟
چون منبع حس و باور و فکر مثبت هستید و به آدما و در درجه اول خودتون مدام یادآوری های مثبت و خوب می کنید و حالشون رو بهتر می کنید حتی عالی عالی...
یه تمرین میدم برای شناسایی باورهای منفیتون و البته بعد از شناسایی جایگزینیشون با باور های مثبت که کاملا ارادیه. حتما نتیجه میده.لطفا انجامش بدید و لطفا با حس خوب بنویسید. خیلی تو این مورد بهتون کمک می کنه. اینم جای پاک کردن وبلاگم که امیدوارم بخشیده باشین.
یه کاغذ سفید بردارید دوتا ستون با کشیدن یک خط وسطش درست کنید. بالای ستون اول بنویسید باورهای منفی و ستون دومی باورهای مثبت.
فعلا فقط با اولی کار داریم. چیزی نیست که تو یه ساعت بشه نوشت. چون مثلا بیست و چند سال زندگی کردیم و حتی دوران قبل از تولد هم در شکل گیری باورهامون موثر بوده... پس ممکنه هر روز یا هر وقت به ناخواسته ای برخوردیم بریم سراغ ستون باورهای منفی و یه مورد بهش اضافه کنیم و...
مثلا: من خیلی در دسترسم و این باعث میشه فرد باارزشی نباشم و از چشم بیفتم. (حالا رو به روش در ستون باورهای مثبت من بنویسید) من فردی هستم که وقتی در دسترسم مفیدم و همه از بودن من خوشحالند چون بهترین آدم روی زمینم بهترینم برای خودم و همه دوست دارند کنارم و هم صحبتم باشند چون حالشون عالی میشه خداروشکر...چون من حالم عالیه که دلیل حال خوبشونم...
یا:
ستون باورهای منفی:
من خیلی دست و پا چلفتی ام
ستون باورهای مثبت:
من خیلی زرنگ، فعال و با استعدادم و همه از شخصیت عالی و سازنده ام تعریف می کنند.
امیدوارم مفید باشه. فکر کردم کلاس درسه:)
عذر می خوام طولانی شد.
سلام 
می‌دونین این اتفاق به نظرم بیشتر تقصیر خودمه. من بارها آدم‌هایی رو دیدم که با رفتارشون (ناخودآگاه) بهم فهموندن که بیا بهم ظلم بکن. یا منو تحقیر کن. من هم شبیه این جور آدما ناخودآگاه دارم یک سری سیگنال‌هایی به مخاطبم میدم که آقا بیا منو نادیده بگیر.

ازتون ممونم بابت پیشنهادتون ولی فکر نکنم چیزی که گفتین به دردم بخوره
پس یعنی باورهای منفی ندارید که نیاز به تغییر داشته باشه؟
ببینید ما تاثیر حرفمون رو خودمون 17 مرتبه گفته شده بیشتر از حرف دیگرانه. برای همین این مثال رو گفتم که شاید خودتون بتونید تغییرش بدید و از دفعات بعد آگاهانه برخورد کنید در این مورد خاص
خواهش می کنم :)
تمام اتفاق‌ها ناخودآگاهه. یعنی من حواسم نیست که دارم یه کاری می‌کنم که از چشم طرف بیفتم 

:)
اگر سوالی یا مشورتی بود بفرمایید :)
ممنون :)
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی
بایگانی
مهر ۱۳۹۸ (۱۹)
دی ۱۳۹۷ (۱۹)
تیر ۱۳۹۷ (۱۳)
آذر ۱۳۹۶ (۱۲)
مهر ۱۳۹۶ (۱۸)
تیر ۱۳۹۶ (۱۹)
دی ۱۳۹۵ (۱۲)
آذر ۱۳۹۵ (۱۶)
مهر ۱۳۹۵ (۲۴)
تیر ۱۳۹۵ (۲۵)
دی ۱۳۹۴ (۳۹)
آذر ۱۳۹۴ (۲۴)
مهر ۱۳۹۴ (۳۰)
تیر ۱۳۹۴ (۵۴)
دی ۱۳۹۲ (۱۳)
آذر ۱۳۹۲ (۱۶)