خارج زندگی کردن هم سخته ها. فرض کن دلدرد داری و چارهاش عرق نعنائه که بخوری مثل لولهبازکنی بشوره ببره. ولی نیست که.
گفته بودم کیک تولد داداشو من پختم؟ نگفته بودم؟ خب چون آدم بیریایی هستم
چرا وقتی رفتم تو مغازه بجای اینکه بگم " MDF هاتون کجاست؟ " گفتم " PDF هاتون کجاست؟"
ویندوز 93 رو نگاه کنین
بازی GAFA 3D رو بازی کنین بدونین بازی یعنی چی
شاید باور نکنین ولی شاعر شعر سنگین و پرمحتوای :
این خونه رو کی ساخته؟
اوستای بنا ساخته
با چوب نعنا ساخته
تنهای تنها ساخته
شهیار قنبریه
مامانم تعریف میکنه:
یه روز خونه نبودی، داشتم اتاقتو مرتب میکردم که زیر تختت کادو پیدا کردم. یواش بازش کردم دیدم توش یه هست. به خودم گفتم به من چه. داره واسه آیندهاش برنامهریزی میکنه. واسه دوستدخترش (:/) خریده حتما. کادو رو برگردوندم سرجاش. سعی کردم فراموشش کنم. هفته بعد روز مادر بود. بهم کادو دادی. کادوتو باز کردم. روسری سبز رو دیدم و خندم گرفت
یه فامیل داریم ما. یعنی تا حالا نشده یه بار تو ساعت مناسب خونه ما زنگ بزنه. دیگه همه کاملا مطمئن شدیم که . تو دوربین نگاه میکنه، هر بار که ما سرسفره ایم یا یکیمون خوابیده زنگ میزنه.
+ هروقت به رسیدین، عنوانو بخونین. اسم تگشم میذارم متوسط :))
یه ایده جدید به ذهنم رسیده برای استفاده نوآورانه از عنوان ولی هنوز پستی براش پیدا نکردم که اجراش کنم. بدون دیدن تگ مقدم و موخر میتونین پستا رو بخونین؟ اصلا نگاه میکنین به تگها؟ اصلا میخونین پستارو؟ :)) مطمئنا الان باز منفی میگیرم :))
چون به محض شروع میگن «ایشالا درست میشه» و این جمله برای من خلاصهشده جمله «دهنتو ببند و ادامه نده چون من حوصله شنیدن مشکلات تو رو ندارم و راه حلی هم ندارم. ایشالا درست میشه» هست
به قیافه سیب زمینی میاد اینقدر خوشمزه باشه؟ نه
به قیافه منم نمیاد سلیقه موسیقاییم اینقدر خوب باشه
یه حسی بهم میگه من و کیانو ریوز و رونی اُ سالیوان و اَلِک بنجامین دوستای خوبی میشدیم واسه هم. یه گروه هم میزدیم تو تلگرام اسمشو میذاشتیم
یه نفر از من حمایت کرد برمیگرده به 18 سال پیش. که اون یه نفر هم، بابام بود
در راستای پست قبل اینو بگم که یه بازی نصب کرده بودم به اسم "Idle Miner Tycoon" بشدت معتادکننده ست. طوری که گوشی رو نمیذاشتم زمین. شدیدا هم باتری مصرف میکرد. خواستم اطلاعرسانی بکنم شما گول ظاهرش رو نخورین. من خوردم ولی پشیمونم.
+الان همه میرن ببینن چه شکلیه :)) نرو خواهر من نرو برادر من
اگر بازی جدید نصب کردی رو گوشیت و همون اولش نرفتی تو تنظیمات و صدای موزیکشو نبستی، از ما نیستی
تو این مدت که نبودم:
1- یه موقعیتی پیش اومد که بتونم کتاب بفروشم. کتاب دست دوم. تو اینستا. شنبه صبح شروع کردیم. دوشنبه فروش کردیم. 171 هزار تومن. شروع طوفانیای بود. ادامه دادیم تا که اینترنت قطع شد :| بعد وصل شدنش دوباره تلاش کردیم. این بار یه سری مشکلات دیگه اومد جلو :| از اونور هم رمز پویا قوز بالاقوز شد. نتیجه این شد که ادامه ندیم. تجربه جالبی بود. شاید بعدا در موردش بیشتر نوشتم
2- یه کارگاه آموزشی 2 جلسهای نرمافزار Adobe Illustrator شرکت کردم. واقعا مفید بود. هزینهاش هم واقعا مناسب بود. یعنی حتی اگه 5 برابر هم میبود، ارزشش رو داشت. این نرمافزار، یه برنامه طراحیه. طراحی گرافیکی. میشه توش وکتور درست کرد. وکتور چیه؟ کلا 2 نوع تصویر وجود داره برای کامپیوتر : بیتمپ (یا همون رستر) - وکتور. رسترها همون عکسهایی هستن که هر روز باهاشون سروکار داریم. بصورت پیکسل پیکسل هستن. هر وقت روشون زوم بکنین، پیکسلها بزرگتر میشن و بالطبع، کیفیت میاد پایین. در نقطه مقابل، وکتورها با توجه به اسمش بردار هستن. یعنی از اعداد تشکیل شدن. هرچقدر هم زوم بشن، کیفیتشون کم نمیشه. ایلاستریتور برنامه ساختن وکتوره. شاید بعدا درباره ایلاستریتور بیشتر حرف بزنم :))
این عکس تفاوت بین رستر و وکتور رو نشون میده :
3. کار پیدا کردم. 15 دی ماه رفتم سرکار تو یه شرکت تبلیغاتی. کار من این بود که واسه اینستاگرام مشتریهامون عکس درست بکنم. بله بود. الان دیگه نیست. چون اومدم بیرون. دلیلش؟ نمیگم :)) طی 80 روز، من 1295 تا عکس درست کردم. بعضیهاشونو وقتگیر بود بعضیاشون نه.
4. کتاب نخوندم :|
5. فیلم دیدم ولی. 1917 - لگو بتمن - Ford vs Ferrari - Margie Story - Parasite - Joker
6. یه سری چیزای دیگه که نمیگم :))
خب من حوصله ندارم برم تک تک پستهاتونو بخونم ببینم چی کارا کردین، چه فیلمهایی دیدین، چه حوادثی رو پشت سر گذاشتین :)) لطفا همین جا یه توضیحی از این چند ماه بهم بگین. چه خبر؟ چیکارا کردین؟ یوخسوز هش*؟