عقاید یک رامین

۶۹ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ذهنیات» ثبت شده است

اصن مگه میشه بدون ماوس ؟؟

تو فیلما نشون میدن طرف اون ور کره زمین یه کامپیوتر پیدا میکنه ک ب یه بمب وصله و قراره کل دنیا منفجر بشه . بدون هیچ گونه استرس ، میشینه پشت سیستم و بدون استفاده از ماوس ، شروع میکنه تند تند تایپ کردن . بعد یهو بمب خنثی میشه . اون وقت من تنها مهارتم اینه ک بدون اینکه گردنمو کج کنم و پورت usb پیدا کنم ، فلشو بزنم ب لپ تاپ 

ذهنیات
۱۹ نظر
۰۴ آبان ۱۳۹۵ - ۲۲:۴۰

تا حالا لامپ شستین ؟ + تصاویر غرفه

یه جشنواره هست تو دانشگاه . قرار بود ما هم غرفه داشته باشیم . روز 5 شنبه رفته بودم دانشگاه واسه دکور زدن غرفه . از صب 8 تا 6 :| ناهار نخوردم ینی هیچکس ناهار نخورد . قرار بود لامپ های رنگی رو از قسمتی آویزون کنیم . چن تا از لامپارو رنگ کردیم ولی خوب نشدن . گفتن یکی اینارو بشوره تا از اول رنگ بزنیم . من رفتم شستم . تحربه جالبی بود :))) هیچ وقت فک نمی کردم یه روز لامپ بشورم :))) 

ذهنیات
عکس
۲۳ نظر
۳۰ مهر ۱۳۹۵ - ۱۸:۲۹

و همه دویدنِ ما رو می بینن

دویدن همیشه نشانه تلاش برای رسیدن نیست . بعضی وقتا تلاش برای فرار کردنه 

ذهنیات
۱۹ نظر
۰۶ مهر ۱۳۹۵ - ۱۴:۵۷

جریمه ، تلافی ، آدم شریف

ماشینو پارک کرده بودم . فقط پول دو ساعتشو به پارکبان داده بودم . پول سه ساعت بعدش مونده بود . برگه ِ بنفش رنگ پارکبانو زیر شیشه پاک کن دیدم از دور . چن وقت پیش هنوز این قسمت توقف ممنوع بود . یه بار 40 تومن جریمم کردن . خواستم به تلافی اون جریمه ، گازشو بگیرم و برم و بقیه پول پارکبانو ندم . یه حسی نزاشت . یه حسی میگفت جریمه شدن من ربطی به اون پارکبان نداره . صبر کردم تا پارکبان منو ببینه و بیاد . دید . اومد . صورتش قرمز بود . پر از چروک . معلوم بود چن سال ک جلو آفتاب کار کرده . سلام کردم . سلام کرد . خیلی متشخص بود . پولمو دادم . بقیه پولو دو دستی برگردوند . از اینکه فرار نکرده بودم خوشحال بودم . از اینکه پول یه آدم شریفو نخورده بودم خداروشکر میکردم . 

ذهنیات
۲۳ نظر
۰۱ تیر ۱۳۹۵ - ۲۱:۴۸

میراگر

اگه بخام تعریف علمی میراگر رو بگم میشه این ولی معنای محاوره ای میراگر اینه ک تعدیل کننده ست . دیدین مثلا کرکره وقتی تکون میخوره چطور میشه ثابتش کرد ؟ با دست یکی از شاخه هاشو باید گرفت تا دیگه تکون نخورن بقیه شاخه ها . اینجا دست ما بعنوان میراگر عمل میکنه . میشه گفت میراگر اثر اتفاقات رو کم میکنه . من متوجه شدم بعضی از آدما خصلت میرایی دارن . مهم نیست چقدر عصباین یا ناراحت باشی ، همین ک کنارش میشینی و باهاش حرف میزنی ، قسمت عمده ای از ناراحتی آدم کم میشه . هیچ وقت موضوع یا مشکلی رو تشدید نمی کنن .نگران نیستی ک باید مراعاتشو بکنی . فوران میکنی مث آتش فشان . وایمیسته جلوت . نگات میکنه . نه تنها خودش نمی سوزه تو رو هم آروم میکنه . فورانت تموم میشه . بعد حرف زدن باهاش احساس تخلیه انرژی میکنی . پشیمون نیستی ک چرا باهاش حرف زدی . شاید اصلا مشکله حل نشه ولی همین تخلیه شدن خیلی خوبه . چرا از این آدما کمن ؟ 

ذهنیات
۷ نظر
۰۶ اسفند ۱۳۹۴ - ۱۱:۲۵

همیشه برعکس میشه

بعضی وقتا ک آرزو میکنم زمان وایسته تا بتونم کارام رو انجام بدم

بعضی وقتا هم ناخواسته زمان وایمیسته ، اون وقتا هم کاری واسه انجام دادن نیست 

هه

ذهنیات
۶ نظر
۰۵ مهر ۱۳۹۴ - ۲۱:۳۵

من ی مووی اسکرولی هستم

یه بیماری هم هست ب اسم moviescrolly 

ک تو اون شخص بیمار فیلم های توی لپ تاپشو برای هزارمین بار باز میکنه و هی اسکرول میکنه تا فیلمه تموم بشه

اکثر دیالوگارو حفظ میشه و از اینکه ی فیلم 90 دیقه ای رو تو 5 دیقه نگاه میکنه احساس ذوق مرگی میکنه 

چون تو زمان صرفه جویی کرده . مثلا 

ذهنیات
۳ نظر
۱۱ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۹:۱۵

60 لیتر

حدود 17 ساعت روزه میگیری 

حسابی تشنه ات میشه 

افطار ک میشه ی قولوپ آب میخوری

60 لیتر عرق میکنی 

من نمیدونم این 60 لیتر کجا بوده ؟ 

اگه بوده چرا تشنه میشی ؟

ذهنیات
۰ نظر
۱۳ تیر ۱۳۹۴ - ۰۳:۰۵

تنهایی ، بیضی ، علی

هیچکس تنهایی رو دوست نداره . من هم همین طور . همه کارایی رو انجام میدن ک باعث میشه تنها نشن . ولی من همیشه ب کارهایی علاقه داشته و دارم ک ناچارا منو مجبور میکنه تنها باشم .کارهایی رو انجام میدم ک دوروبریام اصلا انجام نمیدن .همیشه ب جایی میرم ک کسی نرفته . ی نمونش بر میگرده ب دوران بچگیم . من هم مث تمام پسر بچه ها عاشق فوتبال بازی کردن بودم . کم کم علاقه ام ب freestyle بیشتر شد . البته اون وقتا اصلا نمیدونستم فری استایل چیه . روپایی میزدم . تنهایی . ساعتها . بزرگتر ک شدم علاقه ام ب فوتبال کمتر شد و ب فری استایل بیشتر . دوستام تو فاصله ده قدمیم فوتبال بازی میکردن و من تنهایی روپایی میزدم . این حالت همیشه با من هست . حتی الان ک من رو برنامه نویسی اکسل کار میکنم . هیچ کس تو دانشکده کار نمیکنه . مجبورم تمام مشکلاتمو خودم حل کنم . شب و روز تو اینترنت دنبالشون میگردم . وقتی ی کار کد جالب مینویسم ذوق میکنم ، دوست دارم شادیمو با بقیه تقسیم کنم ولی مثل همیشه هیچ کس نیست . باشه هم زیاد متوجه نمیشه . اساس زندگیم رو این جمله خیلی دقیق میگه :

" اگر برای حل مشکلی دو راه حل وجود داشته باشد ، من همیشه ب راه سوم فکر میکنم " ( نیچه)

هیــــم 

یاد دوران دبیرستان میفتم . اون زمان ک معلم اول دبیرستانمون گفت : فرمولی برای محاسبه محیط بیضی نداریم . این شد ک من مدت ها روی این موضوع فک کردم . تا اینکه ی روز بالاخره ی رابطه پیدا کردم . ینی اثبات کردم ک فرمولی ک من میگم محیط بیضی رو پیدا میکنه . ب معلم اول دبیرستانمون نشونش دادم . همین ک گفتم این کارو کردم گفت اشتباهه . گفتم حداقل نگاه کنین . نگاه کرد . باز هم گفت اشتباهه . چون تو پیش دانشگاهی خودت قرار اثبات کنی ک فرمولی برای محیط بیضی وجود نداره ولی من ناامید نشده بودم . رفتم پیش معلم ریاضی دوران راهنماییم . آدم خیلی خوبیه . نشونش دادم . گفت من نمی تونم در مورد این نظری بدم . بازم دستش درد نکنه . ناامیدم نکرد . یه سال گذشت . من نه تنها ناامید نشدم ، بلکه ی فرمول دیگه پیدا کردم . قبلی ی رابطه مستقل نبود . ولی این یکی خیلی شسته رفته تر بود . ی رابطه خیلی تر وتمیز . این بار این فرمولو ب معلمام نشون دادم . همون اتفاقا افتاد . هیچکس قبول نکرد . استدلالم واسه اثبات فرمول جدید خیلی قوی بود . قوی تر از قبلی.  من حتی این فرمولو بردم خانه ریاضیات استان . اونجا هم نگاه کردن . گفتن اشتباهه . گفتم خب کجاش اشتباهه ؟ چیزی نگفتن . ینی چیزی نداشتن ک بگن . هنوزم ک هنوزه هیچ کس پیدا نکرده کجای اثبات من اشتباهه . البته معلم جبر سوم دبیرستان تنها آدمی بود ک متفاوت برخورد کرد . اثبات قدیمی رو قبول داشت ک برای بیضی محیط نداریم ولی هر چقدر هم تلاش میکرد نمیتونست فرمول منو زیر سوال ببره . بیشتر طرف من بود . برای خودشم جای سوال بود این موضوع . از همین جا ازش تشکر میکنم . بسه دیگه اونقده فرمول من فرمول من کردم خودم حالم بهم خورد . بگذریم ...

قبلن ها از اینکه کسی متوجه نمیشد من چ کارهایی انجام میدم یا اون عکس العملی رو ک من انتظارشو داشتم نشون نمیداد خیلی ناراحت میشدم . فک میکردم از عمد این کارو انجام میدن . ولی الان این طور فکر نمیکنم . سطح توفعاتمو آوردم پایین . انتظاری ندارم کسی متوجه بشه . سعی میکنم کارهامو ب کسایی توضیح بدم ک حداقل میدونن چی ب چیه . امروز ی چیز جالب کشف کردم . ی نظریه علمی ک خودم مطرحش کرده بودم . ب جواب رسیدم . با اکسل . ب علی توضیحش دادم . متنی رو کبراش فرستادم دقیقا این بود :

"من یک کشف علمی کردم . خواستم شما اولین نفری باشی ک خبر داری میشی :)


روی مسئله :


حالت اول : 

 3 تا شی داریم : دایره(3) مثلث(2) مربع(1) . 

ب هرکدوم از این اشیا عددی ک کنارشونن هست رو اختصاص میدیم . بعدش هزار تا عدد تصادفی بین 1 و 3 انتخاب میکنیم . تعداد اشیا اتنخاب شده رو میشماریم . 


حالت دوم :

 3 تا شی داریم : دایره مثلث مربع . ولی این بار اعداد رو از اول بهشون تخصیص نمیدیم بلکه برای اونها هم از اعداد تصادفی استفاده می کنیم .

 مثلا یک بار دایره(2) مربع (3) مثلث (1) . یک بار دیگه هم یک سری اعداد دیگه . دوباره هزار تا عدد تصادفی بین 1و3 تولید میکنیم . تعداد اشیا انتخاب شده رو میشماریم . 


سوال : 

آیا اعداد حالت اول و دوم متفاوت هستن ؟ اگه هستن انحراف معیارشون چقدره ؟ کدوم حالت توزیعش نرماله ؟ 


جواب : 

بعد از کد نویسی و تولید 400 سری بسته 100 تایی از اعداد ب این نتیجه رسیدم ک حالت اول و دوم با هم فرقی ندارن . حتی رقم 5م اعشار انحراف معیارشون هم عین همه . 


دلیل انجام این کار : 

تو فرجه اینگونه مباحث منو غرق میکنن .


تا کشف بعدی خدافظ" 


خوشحال شد . خندید . همین برای من بس بود . باتشکر از علی . 

بیاین بهم دیگه قول بدیم هیچ وقت تو ذوق هیچکس نزنیم . شاید واسه اون کار خیلی زحمت کشیده باشه . شاید تنها باشه 

ذهنیات
۲ نظر
۱۱ تیر ۱۳۹۴ - ۰۴:۳۶
بایگانی
مهر ۱۳۹۸ (۱۹)
دی ۱۳۹۷ (۱۹)
تیر ۱۳۹۷ (۱۳)
آذر ۱۳۹۶ (۱۲)
مهر ۱۳۹۶ (۱۸)
تیر ۱۳۹۶ (۱۹)
دی ۱۳۹۵ (۱۲)
آذر ۱۳۹۵ (۱۶)
مهر ۱۳۹۵ (۲۴)
تیر ۱۳۹۵ (۲۵)
دی ۱۳۹۴ (۳۹)
آذر ۱۳۹۴ (۲۴)
مهر ۱۳۹۴ (۳۰)
تیر ۱۳۹۴ (۵۴)
دی ۱۳۹۲ (۱۳)
آذر ۱۳۹۲ (۱۶)