بعد شنیدن خبر انتشار آهنگ مشترک سینا سرلک با مهراد جم و همچنین، آرش و مسیح با همای، تنها خبر شوکه کننده بعدی فیت استاد شجریان با تیام بکسه
بعضا حرفای مامانو به خودش میگم محض خنده. یه بار وسط غذا پختن با یه لحن کشیده ازش پرسیدم "دستاتو شستی ماماااااااان؟" خیلی خونسرد گفت "آره چاه توالت گیر کرده بود. بازش کردم اومدم آشپزخونه" تا من باشم باهاش شوخی نکنم
اسمش «واحد» بود. اولین روزی که رسیدم یگان، ده روزش مونده بود تا تموم کنه. متولد ۷۸. ریش پرپشت هیکل درشت. بیشتر بهش میخورد ۳۰ ساله باشه. یک شرور به معنای واقعی. ۲۸ تا پرونده قضایی داشت که ۱۵ تاش منجر به زندان شده بود. خلافی نبود که نکرده باشه. بچهها تعریف میکردن یه بار یه فشنگ گم کرده بود، عین خیالش نبود (دادگاه نظامی داره گم کردنش) زنگ زد به دوستاش، تو یه ساعت ۳ تا واسش فشنگ آوردن. اون ده روز اول خدا خدا میکردم زود تموم بشه. تصور اینکه شبا با فاصله دو متری ازش میخوابم، خواب از سرم میپروند. به هر مصیبتی بود اون
تو بین عکسا، یه دونه عکس گل گذاشتن، زیرش نوشتن "شهید سرباز وظیفه فخرالدین فلکنازی". در این حد مظلوم که حتی
از این پستها بود که تو عنوانش مینویسن "اگه اینارو یادته، پس معلومه پیر شدی". این عکسو گذاشته بود:
من نه تنها یادمه اینو، بلکه هنوزم تو ماشین با این آهنگ گوش میدم.
به سرهنگ مملکت گفتن بنویس "سه هزار ششصد و هفتاد و سه" نوشت 3000673. وقتی میگفتیم اشتباهه، قبول نمیکرد
تو محوطه دانشگاه بودم که سالار با یه پسر اومد. سلام کردیم. سالار معرفیش کرد گفت "فلانی، فامیل ما؛ رامین، دوست من". بخاطر سالار باهاش گرمتر از حالت معمول حرف زدم. سالار گفت برین تو دانشکده منم میام. رفتیم. لپ تاپم رو درآوردم تا کارمو شروع کنم که یه اس ام اس اومد برام. نگاه کردم دیدم سالار نوشته "پرروئه. زیاد رو نده بهش". سرمو بلند کردم دیدم لپ تاپمو کشیده جلوی خودش و داره دنبال مشخصات سیستم من میگرده. تو دلم گفتم
بیقرار معین و بیقرار علیرضا قربانی هردو بیقرارن
خارج زندگی کردن هم سخته ها. فرض کن دلدرد داری و چارهاش عرق نعنائه که بخوری مثل لولهبازکنی بشوره ببره. ولی نیست که.
گفته بودم کیک تولد داداشو من پختم؟ نگفته بودم؟ خب چون آدم بیریایی هستم
چرا وقتی رفتم تو مغازه بجای اینکه بگم " MDF هاتون کجاست؟ " گفتم " PDF هاتون کجاست؟"
یه ایده جدید به ذهنم رسیده برای استفاده نوآورانه از عنوان ولی هنوز پستی براش پیدا نکردم که اجراش کنم. بدون دیدن تگ مقدم و موخر میتونین پستا رو بخونین؟ اصلا نگاه میکنین به تگها؟ اصلا میخونین پستارو؟ :)) مطمئنا الان باز منفی میگیرم :))
در راستای پست قبل اینو بگم که یه بازی نصب کرده بودم به اسم "Idle Miner Tycoon" بشدت معتادکننده ست. طوری که گوشی رو نمیذاشتم زمین. شدیدا هم باتری مصرف میکرد. خواستم اطلاعرسانی بکنم شما گول ظاهرش رو نخورین. من خوردم ولی پشیمونم.
+الان همه میرن ببینن چه شکلیه :)) نرو خواهر من نرو برادر من
اگر بازی جدید نصب کردی رو گوشیت و همون اولش نرفتی تو تنظیمات و صدای موزیکشو نبستی، از ما نیستی
خب من حوصله ندارم برم تک تک پستهاتونو بخونم ببینم چی کارا کردین، چه فیلمهایی دیدین، چه حوادثی رو پشت سر گذاشتین :)) لطفا همین جا یه توضیحی از این چند ماه بهم بگین. چه خبر؟ چیکارا کردین؟ یوخسوز هش*؟
قرار بود هر هفته یکشنبهها پست آموزشی بذارم. چند تا آماده کردم دیدم تعدادشون زیاد شد و این مدلی خیلی طول میکشید. تصمیممو عوض کردم. از فردا روزی یه دونه پست میکنم. 16 تا پست آماده کردم (فعلا 16 تاست ممکنه بیشتر بشه). موضوعاتشونو هم متنوع کردم. دیگه فقط ورد نخواهد بود. همهچی هست. امیدوارم بدرد همه بخوره. پس منتظر باشین
+
آموزش 5 : تبدیل اعداد انگلیسی به فارسی
آموزش 6 : Gmail
آموزش 7 : تعویض پسوند فایلها
آموزش 8 : Conditional Formatting
آموزش 9 : استخراج مدیا از پاورپوینت
آموزش 10 : فهرست خودکار
آموزش 11 : اکستنشن کروم
آموزش 12 : تعویض اسم فایلها
آموزش 13 : if
آموزش 14 : نیمفاصله
آموزش 15 : مولتی اکانت جیمیل
آموزش 16 : بهترین سرچ ویندوز
آموزش 17 : lookup
آموزش 18 : کپشن عکس
آموزش 19 : دانلود ویدیو از یوتیوب
آموزش 20 : DropIt
بالشی که اتوماتیک سرد بشه نساختین، قبول. حداقل یه بالش بسازین گرم نشه. چیه این توده نرم با ظرفیت گرمایی ویژه صفر؟