در آزمایشی از تعدادی موش آزمایشگاهی استفاده شد. موشها را به دو دسته مساوی تقسیم کردند. ابتدا دسته اول را درون ظرف آبی رها کردند بطوری که مجبور باشند برای جلوگیری از غرق شدن خود دائماً دست و پا بزنند تا زمانی که به علت خستگی دست از تلاش برداشته و غرق شوند. اولین موش ۱۷ دقیقه پس از به آب افتادن توانایی دست و پا زدن خود را از دست داده و غرق شد. سایر موشها نیز یکی پس از دیگری چند دقیقه بعد به همین ترتیب به قعر آب فرو رفتند.
سپس این آزمایش را با دسته دوم تکرار کردند با این تفاوت که قبل از زمان غرق شدن اولین موش در آزمایش قبلی یعنی ۱۷ دقیقه، آب ظرف را تخلیه کرده و و موشها از غرق شدن نجات یافتند و آنها را به محل خود برگرداندند. مدتی بعد این آزمایش را با دسته اخیر تکرار کردند. این مدت به گونه ای تنظیم شده بود که موشها ضمن رفع خستگی آزمایش قبل، خاطره تجربه گذشته را فراموش نکرده باشند.
پس از به آب انداختن آنها زمان را اندازه گرفتند نتیجه غیر منتظره بود. اولین موش پس از ۲۶ ساعت (۲۶ دقیقه نه) دست از تلاش برداشت! به عبارت دیگر توانایی مقابله آنان به علت تجربه امیدبخش قبلی به نحو چشمگیری افزایش یافته بود. پس