احساس میکنم اونقدر به بقیه آدمای زندگیم وقت و انرژی گذاشتم، الان که باید برا خودم وقت و انرژی بذارم، خستم.
این روزا فقط دارم خودمو میکشم اینور اونور. بیحوصله و خستم. به شدت نیاز دارم به حرف زدن. نه بصورت چت. دیالوگ حضوری دلم میخواد. دلم میخواد ۱۰۰۰ ساعت فقط در مورد من حرف بزنیم. کسی باهاش حرف میزنم وسط حرفای من مشکلات خودشو مطرح نکنه، خوابش نگیره. نگه ایشالا درست میشه. منو بشنوه. نذاره بره. نگار میخواد بره، داداش میخواد بره، سعیده و فرشته هم دارن میرن. تنها بودم، تنهاتر دارم میشم
3 نفری که از همه بیشتر دوستشون دارینو در نظر بگیرین.
در نظر گرفتین؟
چه حیف که خودتون بینشون نیستین.
خیلی وقته میخوام از یه عده تشکر کنم. از خانمایی که با وجود این همه آزار و اذیت کلامی و جنسی، ظلم، تبعیض و ... همچنان با مردا با احترام حرف میزنن و خطا و اشتباه بقیه رو پای همه مردا نمینویسن. کسایی که نمیگن "همه مردا فلانن". به نظرم کار بزرگی میکنن. واقعا ازشون ممنونم. از مردایی هم با خانمهای اطراف خودشون خوب و درست رفتار میکنن هم ممنونم. از اونایی که خودشو برتر نمیبینه. از اونایی که رفتارای سطر اول رو انجام نمیده. میشه گفت از همه آدمای خوب
Some talk to you in their free time and some free their time to talk to you. Learn the difference
اسم بازی pig game عه. نمیدونم فارسیش چی میشه.
معرفی : بازی هم حالت تک نفره داره هم دو نفره.
دو نفره: نوبت نفر a عه. تاس میندازه (roll dice). مثلا 4 میاد. تا زمانیکه عدد 1 نیومده میتونه تاس بندازه. فرض میکنیم دوباره تاس میندازه. مثلا 2 میاد. جمع عدداش میشه 6 (current). برای اینکه این عدد رو تثبیت کنه (hold) میزنه. وقتی عدد تثبیت شد، نوبت نفر b عه.
تاس میندازه. میشه 5.
یه بار دیگه تاس میندازه میشه 2. جمعا میشه 7.
یه بار دیگه تاس میندازه. میشه 6. جمعا میشه 13.
یه بار دیگه تاس میندازه میشه 1. هر موقع عدد 1 بیاد، جمع عددا صفر میشه و نوبت نفر مقابل میشه و نمیتونه تثبیتش کنه.
نوبت نفر a عه. تاس میندازه. میشه 4. همین رو hold میزنه و تثبیت میکنه. جمع عددای تثبیتیش میشه 10 (6 تا از قبل داشت). دوباره نوبت نفر b میشه و ادامه پیدا میکنه.
هر کی جمع عدداش به 100 برسه برنده میشه.
تک نفره: همون حالت دو نفره ست ولی بجای نفر مقابل خود بازی تاس میندازه و تصمیم میگیره میره جلو.
+ طراحی قیافش برا من نیست. من فقط منطق بازی رو نوشتم
فیلد کاریم رو عوض کردم. برنامه نویسی میکنم. overthink ام زیاد شده. خیلی زیاد.
چند تا از نمونه سایتایی که برا خودم زدمو میذارم اینجا. شمام نگاه کنین.
شما هم تو شهرتون، پنجره اتاق رو باز میذارین نیم ساعت بعد 20 سانت خاک میشینه رو وسایل؟ اینجا عینهو شده
تو کز محنت دیگران بیغمی
نشاید که نامت نهند آدمی
گنج و مار و گل و خار و غم و شادی، به همند.
کارو تو یکی از شعراش جمله عجیبی میگه. میپرسه
یکبار شخصی جهنم را برایم اینگونه تعریف کرد
در آخرین روز زندگیات آن شخصی را که از خود ساختی، شخصی را که میتوانستی باشی ملاقات خواهد کرد.
اگه چیزی تو زندگی اذیتتون میکنه، یعنی داره یه چیزی بهتون یاد میده؛
و اگه هنوز دارید اذیت میشید، یعنی هنوز یاد نگرفتید!
تصمیمات خوب از تجربههای خوب میاد
و تجربههای خوب از تصمیمات بد.
🎥 مکانیک
آنچه که از خود نور میبخشد، باید سوختن را تحمل کند.
#ویکتور_فرانکل
دیروز بعنوان حسن ختام امسال با بچههای دفتر رفتیم بیرون. قبلا خیلی معذب میشدیم وقتی میرفتیم رستوران یا کافه. چون تعدادمون زیاده و شلوغی و سروصدای بچهها نامتناهی. از گفتن «بچهها آبرومون میره بسه، زشته» خسته شده بودیم. دیروز ولی دیگه تلاش نکردیم برای حفظ آبرومون.