خدا روزی رسونه . روزی بعضی از بنده هاش دست یه سری دیگه از بنده هاشه .این زنجیره نباید قطع بشه . می ترسم از اینکه قطع کرده باشم این زنجیر رو
ینی من عاشق شخصیت پادشاه و پیرپلاسی ام تو شکرستان عروسکی . حتی آقای لولویی هم عالیه وقتی میگه
بعد 5 دیقه سخنرانی در مورد مسایل سیاسی، سکوتمو شکوندم و گفتم من زیاد اهل اینجور چیزا نیستم . برگشت گفت منم همین طور . من :|
از روز ازل غم با من زاده شده ست
این قرعه به نام دلم افتاده شده ست
هرگز نکنم از غم عشقت پرهیز
تا فرصت زندگی به من داده شده ست
جلسه دفاع مرحله ای مث بقیه مراحل تحصیله . چه دلیلی برای حضور فامیل یا حتی دوستان تو این جلسه هست؟ چرا باید ب استاد راهنما و مشاور و داور من شیرینی و آبمیوه بدم؟ فضای دانشگاه یه فضای علمیه ، علمی .
وقتی با کسی درد و دل میکنین ، انتظارتتون از طرف مقابلتون چیه ؟ دوست دارین چیکار بکنه یا چیکار نکنه ؟
من برا خودم مینویسم :
1- وسط حرف من نپره . کلا سکوت کنه . فقط بشنوه
2- با شنیدن حرفای من دردای خودش یادش نیفته و مسابقه "کی از همه بدبخت تره" راه نندازه
3- برای بهتر کردن حال من موضوعات متفرقه وسط حرف من مطرح نکنه
موقعی که دارم یه نفرو نصیحت میکنم ، وقتی میخام مهمترین -به زعم خودم البته- جمله مو بگم ، صبر میکنم . به خودم فک میکنم ک قبلن هم شرایطی مث شرایط نفر مقابلمو داشتم . تو اون شرایط اگه کسی این حرفو بهم میزد چه عکس العملی نشون میدادم ؟ اکثرا تو دلم میگفتم داره چرت میگه . همون لحظه از نصیحت کردن طرف مقابل منصرف میشم میزارم خودش با مشکلش کنار بیاد .
ای رامین !
ای خودم !
بی دلیل معذرت خواهی نکن . "ببخشید" تکیه کلامت نباشه
دبیرستان بودم . رمان خونده بودم اما نه خیلی . ولی هر کدومو ک خونده بودم اسم نویسنده و ملیتش یادم بود . میخواستم به دوستم توضیح بدم ک شیوه تدریس و ارزشیابی درس ادبیات اشتباهه . میخاستم بگم ک من ک چن تا رمان رو با علاقه خوندم بدون اینکه به امتحان فکر کنم ، همه اطلاعاتش یادم مونده . چه خوبه ک ادبیات مدرسه هم همین طور باشه . همه اینارو با شوق تو ذهنم مرور کرده بودم . پرسیدم مهدی تا حالا کتاب رمان خوندی دیگه حتمن ؟ گفت نه
این طوریه ک شبا من ب اون مینویسم صب بخیر . اونم واسه من مینویسه شب بخیر
ای رامین !
ای خودم !
تو چت نه تو متوجه احساسات اون میشی و نه اون . پس خیال پردازی های بی مورد رو بزار کنار
واقعا یه ماه بعد ماه رمضونه یا دارین شوخی میکنین ؟
بعد مدت ها
مثل همیشه اول میزارمشون اینجا ، بعد اینستا
Are you paying attention? Good. If you are not listening carefully, you will miss things. Important things. I will not pause, I will not repeat myself, and you will not interrupt me. You think that because you're sitting where you are, and I am sitting where I am, that you are in control of what is about to happen. You're mistaken. I am in control, because I know things that you do not know. What I will need from you now is a commitment. You will listen closely, and you will not judge me until I am finished. If you cannot commit to this, then please leave the room. But if you choose to stay, remember you chose to be here. What happens from this moment forward is not my responsibility. It's yours. Pay attention.
صندلی پشت نشسته بودم . 3 تایی مون هم خسته بودیم . خسته نهار اون روز . دلیل خستگی هم بخاطر این بود ک واسه یه نهار معمولی، گروه 30 نفری تو تلگرام باز کرده بودن و از یه ماه پیش داشتن هماهنگ میکردن . هر روز بحث بود تو گروه .
گفت "خدا رو شکر . کار سخت امروزم انجام دادیم . "
گفتم "پس قورباغه امروزو قورت دادی ."
خیلی با هیجان گفت "آره . خوندی اون کتابو ؟"
نمی خواستم ضایع اش کنم ولی نشد . گفتم نه
اونقدریه ک بعد شنیدن صدای نعره " ... و گل برای تراکتور" ِگزارشگر از تو حال و حمله تمامی رجل مهمونی به حال برای دیدن گل ، تنها مذکر تو اتاق پذیرایی بودم .
هیچ وقت نتونستم با این جمله کنار بیام . هیچ وقت . نفس جمله درسته ها . اینکه در مورد حق و حقوق آدم هاست . با این موضوع مشکلی ندارم . با خود جمله مشکل دارم . اشتباه بیان شده . ینی چی که حقوق زن و مرد برابر باشن ؟ مگه میشه ؟ اصلا نباید هم بشه . چون اینا دو تا مخلوق متفاوتن ، با اینکه هر دو انسانن ولی باز متفاوتن . هم از لحاظ جسمی و هم از لحاظ روحی . پس در نتیجه حقوق شون هم باید با همدیگه فرق داشته باشه . من میگم فرق داشته باشه نمیگم کی بیشتر باشه . تو بعضی شرایط ، حق یه زن باید بیشتر باشه ، تو موقعیت های دیگه ، حق یه مرد باید بیشتر باشه و در بعضی شرایط حقوق شون باید برابر باشه . "برابری حقوق" یکی از 3 حالت ممکنه . من تمام حرفم اینه که زنان باید به حق خودشون فک بکنن . حقی که لایقشونه . به فکر این باشن که به حق خودشون برسن نه اینکه حقشونو با حق مردا مقایسه بکنن . چون اون کلمه "برابری" خیلی جاها ب ضرر خودشونه .
یه مثال میزنم : مهریه
مهریه حقیه ک اسلام برای خانما قائل شده . این موضوع از دو جهت قابل تامله :
1- جنس مونث لطیفه . باید نازشو بکشن . این ناز کشیدن هم باید از لحاظ مادی باشه و هم از لحاظ عاطفی . برای رفع مادی این نیاز حقی قائل شدن به اسم مهریه . در اصل مهریه یه کادوئه . قیمت کسی نیس . کادوئیه که سفارش شده که همون لحظه ازدواج داده باشه .
2- جنس مذکر مظهر قدرته . چه جسمی چه فکری و چه مادی . مرد با دادن مهریه احساس قدرت میکنه . تصور کنین که قرار بود عروس به داماد مهریه بده . اصلا هیچ مردی قبول نمی کرد همچین چیزی رو . چون این اتفاق متضاد با ذاتشه .
پس با دادن مهریه نیازهای هر دو طرف برطرف میشن . هر طرف به حقش میرسه . در حالی که حقوقشون برابر نیست .
ای رامین !
ای خودم !
وقتی دوست نداری کسی ازت در مورد درس ات سوال بپرسه ، از کسی در مورد درسش سوال نپرس
یکی از مشکلات بزرگ زندگیم اینه ک بعضی مواقع حتی نمی دونم درست ترین رفتار و برخوردی که باید باهام بشه چیه
ای رامین !
ای خودم !
تجربیات مهم زندگیت رو ، ساده در اختیار همه نزار . بزار از تو بخواهن .
بعد از تموم شدن پایان نامه اولین کاری ک باید بکنم اینه ک اوبونتو بزنم و خلاص شم ...