دومین بازار گردی
این بار 9 نفره
+ بعضی با ادیت ، بعضی بی ادیت
دومین بازار گردی
این بار 9 نفره
+ بعضی با ادیت ، بعضی بی ادیت
9 نفره رفتیم عکاسی . از صبح . خسته و کوفته رسیدیم به غذاخوری . همه کباب سفارش دادن . منم از کیفم ی بسته بزرگ بیسکوییت در آوردم با ی بطری آب معدنی .شروع کردم ب خوردن . عکس العمل ها :
+ رامین پیاز میخوری ؟ :))))
- بابا خود کفاااا :))))
* نمک بزن :))))
# گیاه خواری ؟
من هم کلا این طوری بودم :))))
ولی ب این آخری گفتم مگه گیاه خوارا بیسکوییت میخورن ؟؟
همه :))))
بعد مدت ها تونستم ی عکس بگیرم ک خودم راضی کنه
خیلی وقت بود این حسو نداشتم
:)
شنیدن این جمله منو ب فکر برد شدیدا . گفتم شما هم بخونیدش :
عاملِ حرکت ، اختلافه .
با بعضی از آهنگ ها میشه سال ها گریه کرد ...
+ بعدن نوشت :
حرفمو پس میگیرم . بعضی وقتا حالت طوریه ک حتی با آهنگ شاد هم گریه میکنی ...
سفرنامه تصویری بازار گردی
:)
گز میکند خیابانهای چشم بسته ازبَر را
میان مردمی که حدودا میخرند و
حدودا میفروشند
در بازار بورس چشمها و پیشانی ها
و بخار پیشانیم حیرت هیچ کس را بر نمی انگیزد...
+ حسین پناهی
از دیر بی حس شدن اعصاب فک و صورت من برای عملیات (!) دندان پزشکی فقط و فقط یه نتیجه میشه گرفت :
من خیلی آدم با احساسی هستم
:))))
+ نیم ساعت طول کشید تا بی حس شد :|
گوشیمو 3 بهمن گذاشتم شارژ
بعد 16 روز امروز شروع کرده ب باتری لوو دادن
+ ملت از ایدوئولوژی شون می نویسن ، از دغدغه هاشون می نویسن
من هم از باتری گوشیم می نویسم ، اونم با این سن !
مرسی ک ب روم نمیارین :)
+ کاری از ما ساخته بود بگو هااا
- sacrifice macrifice
+ ای که گفتین ای یعنی چه؟ 😎
- فدا مدا 😂😂😂
ینی لازمه بگم - من بودم ؟
فیلم های مورد علاقه من :
1- سه گانه ماتریکس . ب نظر من این فیلم انقلابی ترین فیلمی ک من دیدم . از هر لحاظ ، دیالوگا ، قدرت تخیل نویسنده ، جلوه های ویژه و ... همشون ی نوع انقلاب محسوب میشه ب نظر من . بار ها دیدمش :)
2- پیدا و پنهان . کارگردان حجت قاسم زاده اصل . من کلا تمام فیلمای قاسم زاده رو دیدم و همشونو دوست دارم . ژرفا - از شنبه تا پنج شنبه - کسوف - تنهایی - واقعیت ها و رویاها - یک داستان کوتاه و چند داستان دیگر . اینا فیلمای قاسم زاده هستن . من حداقل هر کدومو 3 بار دیدم ولی از همه بیشتر با پیدا و پنهان حال میکنم . تک تک دیالوگاشو حفظم . اصلا از همه فیلمهای دیالوگ محور لذت میبرم . شخصیت اصلی فیلم ورژن زنانه شخصیت منه . البته نرگس خانم معتقدن ک فیلم برداری فیلمای قاسم زاده خیلی معمولیه .
3- امروز . ب کارگردانی رضا میرکریمی . اصن این فیلم عالیه . البته من فیلمای "یه حبه قند "و "خیلی دور ، خیلی نزدیک " میرکریمی رو هم دوست دارم ولی این فیلم با بازی معرکه پرویز پرستویی ی چیز دیگه ست . تو ی جای فیلم از پرویز پرستویی سوال پرسیده میشو و انم جواب میده " امروز" . هیچ کس بغیر از پرویز پرستویی نمیتونه اون حسو منتقل کنه . یادمه ی بار تو بلاگفای خراب شده ی پست مفصل در مورد این فیلم نوشته بودم :)
4- کمپانی . از فیلم های جاسوسی خیلی خوشم میاد . این فیلم اند جاسوس بازیه . خیلی هم طولانیه :|
5- انیمیشن Inside out . این انیمیشن کلا طرز فکر منو نسبت ب تصمیم گیریهام عوض کرد . شاید بگین انیمیشنه دیگه ولی این ی چیز دیگه ست ب نظر من . کاملا برای بزرگسالان تولید شده . لازمه بگم 175 میلیون دلار خرج ساختنش شده ! و در عین حال 856 میلیون دلار فروخته . ترجیحا هم زبان اصلی گوش بدین .
6- بازی . The Game . کارگردان : دیوید فینچر . تا آخر فیلم فک میکنین همه چی رو میدونین ولی شوکه میشین :) اصن ی وضی آدم آخر فیلم روانی میشه :))
7- V for Vendetta . کاری ندارم ک چیزایی ک تو فیلم گفته میشه راسته یا دروغ . نحوه پرداخت ب موضوع عالیه . اصن آدم لذت میبره از فیلم . اینکه چهره شخصیت اصلی داستان هیچ وقت دیده نمیشه فیلم رو واقعا جذاب میکنه .
+ یادم بیاد بازم مینوسم
++ هر کسی خواست فیلم های مورد علاقه شو بنویسه . یا اینجا یا ب خودش . خوشحال میشم بخونم .
+++ مطمئنن آقای مترسک پست مفصلی میتونن بنویسن در این باره :)
کتاب خوبی بود :)
بعد مدتها چسبید
ترجمش هم خوب بود . روان بود .
البته تجرمه های زیادی ازش هست . این ترجمه رو مغازه دار بهم معرفی کرد :)
ب نظر شما بلاگر کیه ؟ ب کی میگن بلاگر؟ باید چ ویژگی هایی داشته باشه ؟
چن نوع بلاگر وجود داره ؟ خودتونو بلاگر میدونین ؟
کلا هر چی دوست دارین درباره بلاگر ها بگین
+ دوست دارم فقط بدونم نظر بقیه چیه . بقیه چطوری فک میکنن . بهمین بابت اگه جواب کامنتون کوتاه دادم ، معذرت :)
آینه
میبینم صورتمو تو آینه،
با لبی خسته میپرسم از خودم :
این غریبه کیه ؟ از من چی میخواد ؟
اون به من یا من به اون خیره شدم ؟
باورم نمیشه هر چی می بینم ،
چشامو یه لحظه رو هم می ذارم ،
به خودم میگم که این صورتکه ،
میتونم از صورتم ورش دارم
میکشم دستمو روی صورتم ،
هر چی باید بدونم دستم میگه،
منو توی آینه نشون میده،
میگه : این تویی ، نه هیچ کس دیگه
جای پاهای تموم قصهها،
رنگ غربت تو تموم لحظهها،
مونده روی صورتت تا بدونی
حالا امروز چی ازت مونده به جا ؟
آینه میگه: تو همونی که یه روز
میخواستی خورشیدو با دست بگیری،
ولی امروز شهر شب خونهت شده،
داری بیصدا تو قلبت میمیری
میشکنم آینه رو تا دوباره
نخواد از گذشتهها حرف بزنه
آینه میشکنه هزار تیکه میشه،
اما باز تو هر تیکهش عکس منه
عکسا با دهنکجی بهم میگن:
چشم امید و ببر از آسمون
روزا با هم دیگه فرقی ندارن،
بوی کهنگی میدن تمومشون
خوشحال میشم پیج عکاسی منو تو اینستاگرام دنبال کنین
@ramingraphy
البته هنوز اسم پیج برام چندان جذابو خوشآیند نیست
اگه پیشنهادی داری مشتاقانه می شنوم :)
شما هم مث من معتقدین تماشای 3 دقیقه پشت صحنه هر قسمت "در حاشیه" بسیار مفیدتر و خنده دار تر از دیدن کل اون قسمته ؟
بـو رسمدی کی آی یئـرینه گون گئجه گلمز
گـر جذبه ی عشق اولسا گتیررم ، نئجه گلمز؟
ترجمه :
این یه رسمه ک شبا خورشید بجای ماه بیرون نمیاد
اگه جذبه عشق باشه خورشید [رو هم شبا] میارم ، ینی چی که نمیاد ؟
پس از کش و قوس های فراوان و بعد از کلی چانه زنی و رای زنی با مصطفی
قبول کرد ک دوباره برگرده ب وبلاگ نویسی
انسانهای ناپخته همیشه میخواهند که در مشاجرات پیروز شوند...
حتی اگر به قیمتاز دست دادن "رابطه" باشد...
اما انسانهای عاقل درک میکنند که گاهی بهتر است در مشاجره ای ببازند،
تا در رابطه ای که برایشان با ارزش تر است "پیروز" شوند... هیچگاه فراموش نکنیم که هیچکس بر دیگری برتری ندارد ؛
مگر به " فهم و شعور " ؛
مگر به " درک و ادب " ؛
آدمی فقط در یک صورت حق دارد به دیگران از بالا نگاه کند و آن هنگامی است که بخواهد دست کسی را که بر زمین افتاده را بگیرد و او را بلند کند !
واین قدرت تو نیست ؛
این " انسانیت " است..
زندگی ینی
همین ک چاوشی آهنگ جدید داد
زنگ بزنی ب مهرداد بگی
چاوشی آهنگ داده . دانلودش کن .
و شبش بهت بنویسه
تو تنها کسی هستی ک میدونم حسمون نسبت ب ی آهنگ یکیه
از 17 فروردین 88 تا الان
بیشتر از 2300 تا پست گذاشتم تو وبلاگام
می بینم گوشی جدید خریده . میگم : گوشی جدید مبارک
میخنده میگه : ممنون
خیلی جدی بهش میگم : آیین نامه جدیدو خوندی ؟
میگه : نه
میگم : نوشته به ازای هر نیم اینچ اضافی بالای 3 اینچ ، 10 تومن میاد رو شیرینی
چن ثانیه مکث میکنه و میگه : اونا لغو شدن
میگم : اونا تحریما بود ک لغو شد
میخنده
همیشه برای پی بردن ب میزان آسونی ی کار
اونو با "آب خوردن" مقایسه می کنن .
ولی من چن روز پیش ب این نتیجه رسیدم
آب خوردن زیاد هم ساده نیست
مخصوصا اگه بخای از ی آب سرد کن آب بخوری :
آب سرد تو این زمستون
بدون لیوان
همراه با یک عدد قرص !
مگه میشه ؟
" کویر ، به لب دندان گزیده می مانست ، عطشناک و تفتیده "
شما جای من بودین با خوندن این جمله بعنوان اولین جمله از کتاب ، راغب نمی شدین تا تهش بخونین ؟