عقاید یک رامین

۵۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «عقاید» ثبت شده است

قانون

یکی از ویژگی های قانون، ثابت بودنشه . حداقل تو بازه زمانی طولانیی باید ثابت باشه . اگه هر روز عوض بشه ک بهش نمیشه گفت قانون. ثابت نباشه نمیشه زندگی کرد. نمیشه برنامه ریزی کرد واسه زندگی . مثال ساده اش قوانین فیزیکه . تصور کنین گرانش زمین هر هفته فرق میکرد . یه هفته کم بود یه هفته زیاد . یه هفته ب پایین بود یه هفته ب بالا . میشد زندگی کرد ؟ نه . خدا این قانون طبیعی رو گذاشته و میلیون ها ساله ک ثابته . بخاطر صلاح هیچ بنده ای عوضش نکرده . تغییرش نداده . همه به این قانون اعتماد دارن . میدونن ک قرار نیس عوض بشه. جزو بدیهیات میدوننش . حتی کسی ک از بالای نردبون میفته پایین ، گرانش زمین رو مقصر نمیدونه هیچ وقت . چون این یه قانون عمومی و شامل همه ست . 

قوانین زندگی اجتماعی آدم ها هم باید این طوری باشه . طبیعیه ک نسل ها در حال پیشرفتن . پس قوانین شون هم تغییر میکنه ولی حداقل نباید طوری عوض بشه ک یه روز قرمز باشه و فرداش آبی . تغییراتش باید جزئی باشه . به سمت بهتر شدن . این طوری آدم ها میتونن برای آینده شون برنامه ریزی کنن . 


همه این نوشتم تا بگم به هیچ قانونی اعتماد ندارم . نمی دونم فردا هست یا نه . نمی دونم امروز ک ب نفع منه فردا هم ب نفع من قراره باشه یا نه . برنامه ریزی فقط در حد کارای روزانه فردا ، نهایتا پس فرداست . برنامه ریزی بلند مدت خیلی وقته ک نداشتم . قبلنا داشتم ولی همه اش نابود شده . 

ذهنیات
عقاید
۵ نظر
۱۴ خرداد ۱۳۹۶ - ۲۰:۰۰

می ترسم از این جنبه تکنولوژی

تکنولوژی شدیدا در حال پیشرفته . همه چیز آنلاینه . همه چیز با سرعت انجام میشه . تاخیر نکته منفی تلقی میشه . هر کاری میکنی انتظار داری همون لحظه نتیجه شو ببینی . دنیای امروزی مارو وادار میکنه ک صبور نباشیم . دنبال نتیجه های آنی باشیم . کار بدی انجام میدی ، وقتی می بینی اتفاق بدی نیفتاد میگی پس حتمن بد نبوده دیگه وگرنه نتیجه شو میدیدم درحالی ک نتیجه بعضی کارا بعدن مشخص میشه ... 
ذهنیات
عقاید
۷ نظر
۱۱ خرداد ۱۳۹۶ - ۲۰:۰۰

چرا تبدیلش می کنن ب جشن تولد؟

جلسه دفاع مرحله ای مث بقیه مراحل تحصیله . چه دلیلی برای حضور فامیل یا حتی دوستان تو این جلسه هست؟ چرا باید ب استاد راهنما و مشاور و داور من شیرینی و آبمیوه بدم؟ فضای دانشگاه یه فضای علمیه ، علمی . 

ذهنیات
عقاید
۸ نظر
۱۸ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۲۰:۰۰

" برابری حقوق زن و مرد "

هیچ وقت نتونستم با این جمله کنار بیام . هیچ وقت . نفس جمله درسته ها . اینکه در مورد حق و حقوق آدم هاست . با این موضوع مشکلی ندارم . با خود جمله مشکل دارم . اشتباه بیان شده . ینی چی که حقوق زن و مرد برابر باشن ؟ مگه میشه ؟ اصلا نباید هم بشه . چون اینا دو تا مخلوق متفاوتن ، با اینکه هر دو انسانن ولی باز متفاوتن . هم از لحاظ جسمی و هم از لحاظ روحی . پس در نتیجه حقوق شون هم باید با همدیگه فرق داشته باشه . من میگم فرق داشته باشه نمیگم کی بیشتر باشه . تو بعضی شرایط ، حق یه زن باید بیشتر باشه ، تو موقعیت های دیگه ، حق یه مرد باید بیشتر باشه و در بعضی شرایط حقوق شون باید برابر باشه . "برابری حقوق" یکی از 3 حالت ممکنه . من تمام حرفم اینه که زنان باید به حق خودشون فک بکنن . حقی که لایقشونه . به فکر این باشن که به حق خودشون برسن نه اینکه حقشونو با حق مردا مقایسه بکنن . چون اون کلمه "برابری" خیلی جاها ب ضرر خودشونه . 


یه مثال میزنم : مهریه 

مهریه حقیه ک اسلام برای خانما قائل شده . این موضوع از دو جهت قابل تامله :

1- جنس مونث لطیفه . باید نازشو بکشن . این ناز کشیدن هم باید از لحاظ مادی باشه و هم از لحاظ عاطفی . برای رفع مادی این نیاز حقی قائل شدن به اسم مهریه . در اصل مهریه یه کادوئه . قیمت کسی نیس . کادوئیه که سفارش شده که همون لحظه ازدواج داده باشه . 

2- جنس مذکر مظهر قدرته . چه جسمی چه فکری و چه مادی . مرد با دادن مهریه احساس قدرت میکنه . تصور کنین که قرار بود عروس به داماد مهریه بده . اصلا هیچ مردی قبول نمی کرد همچین چیزی رو . چون این اتفاق متضاد با ذاتشه . 


پس با دادن مهریه نیازهای هر دو طرف برطرف میشن . هر طرف به حقش میرسه . در حالی که حقوقشون برابر نیست . 



عقاید
۵ نظر
۳۱ فروردين ۱۳۹۶ - ۲۰:۰۰

چه کاری اخه

همانا کسانی که تو تلگرام last seen recently نمی زنن ، گلی هستند از گل های بهشت
عقاید
۶ نظر
۲۹ فروردين ۱۳۹۶ - ۲۰:۰۰

انقده خوشمزه میشه ^____^

تا حالا ماکارونی رو با نون خوردین؟

عقاید
۱۵ نظر
۱۹ فروردين ۱۳۹۶ - ۲۰:۰۰

همیشه

همیشه از جمع های تک جنسیتی بدم اومده .

عقاید
۵ نظر
۱۱ فروردين ۱۳۹۶ - ۲۰:۰۰

همه تلاشم اینه ک این طوری نشم

هیچ وقت نفهمیدم چطور میشه یه (مرد/زن) پشت سر همسرش -که سال هاست داره باهاش زندگی میکنه- با (مردای/زنای) دیگه حرف بزنه. همسری که برای داشتنش ، سال ها قبل ، هر روز دعا دعا میکرده

عقاید
۵ نظر
۰۷ فروردين ۱۳۹۶ - ۱۳:۲۲

همه چیت مال منه ، سَندش به نام امه

هیچ وقت نفهمیدم چرا بعضی دخترا در جواب پسری که میگه " تو مال منی" ، میگن "من مال کسی نیستم " . انگار وایسی جلوی یه زن و صاف تو صورتش نگاه کنی ب چشماش زل بزنی و بگی " چقدر زشتی"

عقاید
۰۱ اسفند ۱۳۹۵ - ۲۳:۲۰

8. واسه دوستاتون وقت میزارین ؟


عقاید
عکس
۱۸ نظر
۲۸ دی ۱۳۹۵ - ۲۳:۰۳

دیوارها رو خراب نکنیم

ذهن ، مث یه شهر خالیه . هر کسی از دوست و آشنا ، اونجا یه زمین داره . کارهای خوبی که واست انجام میدن هم ، مث آجره . آجرهای هر کسو تو زمین خودش میزاری رو هم . میشه یه دیوار . دروغ ، مث یه ضربه کلنگه به دیوار . وقتی کسی بهت دروغ میگه یه کلنگ ورمیداری و به دیوارش یه ضربه میزنی . چیزی که باعث میشه دیوار نریزه ، ملاته . ملاته که آجرارو بهم چسبونده . مستحکم شون کرده . افکار ما ، ملاته . وقتی کسی بهت کمک کرد ، وقتی کسی بهت محبت کرد ، باید به این فکر کنی که میتونست این کارو نکنه . میتونست یه جور دیگه رفتار کنه . همیشه باید اینو در نظر گرفت که همه مشکلات دارن تو زندگی . تنها تو نیستی که تو زندگی مشکل داری . وقتی کسی با وجود مشکلات ، باهات خوب بود ، تو هم وظیفه داری قدر شو بدونی . به کاری که کرده فکر کنی . وقتی شب رسیدی خونه و اتفاقات اون روز رو مرور نکردی ، وقتی به کمک هایی که بهت کردن بی توجه بودی ، وقتی در مقابل خوش رفتاری بقیه عکس العمل نشون ندادی ، ینی همه اون آجرها رو بدون ملات گذاشتی رو هم . هر آن ممکنه بریزن .  ولی اگه بهشون فک کنی ، آجرارو سرجاشون محکم کردی . این طوری حتی اگه طرف روزی دروغ گفت ، با زدن کلنگ فقط چن تا از آجرا زخمی میشن . دیگه دیوار کلا خراب نمیشه . 

خوب بودن ، وظیفه نیست . برای خوبی های بقیه ارزش قائل باشین . 

عقاید
۱۰ نظر
۲۳ دی ۱۳۹۵ - ۲۱:۰۳

بعضی وقتا خودِ آدم مهم تره

در مورد یه موضوعی داشت حرف میزد . من باهاش موافق نبودم . ینی معتقد بودم که نباید اصلا در این مورد حرف زد ولی هیچ عکس العملی نشون ندادم . فک میکردم حق با منه . این سکوت باعث شد ک دیالوگ ناتموم مون رو تو ذهنم ، خیال بافی کنم . هر چقدر که بیشتر فک کردم دیدم اونم حق داره . ینی حق داره که اعتراض کنه . من هم حق داشتم . حق هامون در تضاد با یکدیگر نبودن . نمیدونستم اگه تو شرایط اون بودم ، باز هم حرفای قبلی خودمو میزدم یا حرفای اونو تکرار میکردم . هنوزم نمی دونم . همین ندونستن باعث شد بعد از مدت ها حال یه نفرو درک کنم . خیلی خوشحال بودم که اون لحظه سکوت کردمو تراوشات ذهنیمو به زور بهش تحمیل نکردم . این کار به نفع من شد . من اگاه تر شدم . ولی اون هنوز فک میکنه که حق با خودش بوده فقط . من هم نمیخوام دیگه باهاش بحث کنم . همیشه که نباید بقیه رو ارشاد کرد .
عقاید
۴ نظر
۲۸ آذر ۱۳۹۵ - ۰۰:۲۶

تنهایی

وقتی آدم تنهاست یه طور دیگه فک میکنه . با خودشه . راحته . هر جور ک راحته اون طوری فک میکنه . درست یا غلط . در تلاشه ک درست ترین راهو پیدا کنه . ولی وقتی با یه نفر حرف می زنی ، دیگه این فضای تنهایی از بین میره . میشه روابط اجتماعی . روش های مختلفی هست ک یه نفر بتونه افکار زمان تنهایی شو به بقیه نشون بده . یه نفر فیلم درست می کنه . اون یکی کتاب می نویسه . یکی هم وبلاگ نویسه . وقتی یه بلاگر ، قسمت نظرات وبشو می بنده یا جواب نظراتو نمی نویسه ، ناراحت نشین . نگین این یه نوع بی احترامی به مخاطبه . روشش اینه . این آدما عقاید و تفکرات تنهایی شونو می نویسن . اگه بخان نظرات شما رو بدونن یا جواب بدن دیگه تو غار تنهایی خودشون نخواهند بود . این آدم ها ضداجتماعی نیستن . فقط دوست دارن تو فضای وب ، تنهایی هاشونو بنویسن و اصلا هم چیز بدی نیست . این موضوع شبیه این می مونه که وسط یه فیلم یا آخر فصل دوم یه کتاب ، زنگ بزنین ب صاحب اثر بگین "باهات موافقم" یا حتی "این قسمتش افتضاح بود" . شما نهایتا می تونین با اطرفیانتون در مورد یه فیلم یا یه کتاب حرف بزنین . حداقل برای من که اتفاق نیفتاده با هنرمندی در مورد هنرش بصورت دقیق و تخصصی بحث بکنم . همیشه فک کردم ک این چیزی ک خلق کرده رو تو تنهایی خودش خلق کرده . دوست نداشتم و ندارم ک تنهایی کسیو بهم بزنم . ب تنهایی آدما احترام بزارین .


+ مخاطب ندارد
عقاید
۱۴ نظر
۱۴ آبان ۱۳۹۵ - ۱۴:۴۶

ب نظر من

مصونیت از قانون ، غیرقانونی ترین اتفاق ممکنه 

عقاید
۱۳ نظر
۱۱ آبان ۱۳۹۵ - ۱۴:۴۰

نشمرین

وقتی یه دوست قدیمی رو دیدین بهش نگین ک "بی معرفت چرا زنگ نمی زنی؟ " خب اگه شما با معرفت بودی شما زنگ می زدی . خود شما چرا زنگ نزدی؟ یادش افتادی ولی زنگ نزدی . خب اینکه بدتره . یادش افتادی خب زنگ میزدی با هم حرف میزدین . اهان 3 بار آخر شما زنگ زدی . این دفعه نوبت اون بوده . تو رفاقت هر جا کار کشید ب شمردن اونجاست ک باید فاتحه اون دوستی رو بخونی ...


+ عکس های غرفه ب پست قبلی اضافه شد

عقاید
لینک
۱۶ نظر
۰۲ آبان ۱۳۹۵ - ۲۳:۱۵

همی گویم و گفته ام بار ها

ک امتحان گرفتن فقط در شان خداست . همدیگه رو امتحان نکنین 

عقاید
۰ نظر
۳۱ شهریور ۱۳۹۵ - ۱۷:۵۹

تفاوت

من متوجه شدم روح زنان ب بزرگی اقیانوس هاست ولی کم عمق . برای توصیفش باید از هزار تا کلمه استفاده کرد .

در مقابل ، شخصیت مردان اندازه یه برکه عمیقه . با چن تا کلمه ساده میشه توصیفش کرد .

 
 
+ نمونه اش آهنگ مرد تنهای فرهاد 

 


دریافت

بشنوید
عقاید
۲۸ نظر
۲۴ شهریور ۱۳۹۵ - ۲۲:۳۱

ایران 63 ام شد

 از آنجایی ک من عاشق آمار و تحلیل داده های مختلفم ، تصمیم گرفتم جدول مدال های المپیک رو به سبک خودم تغییر بدم 

آمار
عقاید
عکس
۱۷ نظر
۰۱ شهریور ۱۳۹۵ - ۱۸:۳۷

اینم نوعی عقیده ست

میگن خونه جاییه ک وای فای گوشی اتوماتیک به اینترنت وصل بشه ولی من میگم خونه ینی جایی ک بتونی 3 نصفه شب ، چشم بسته ، بری آشپزخونه آب بخوری ،  بدون اینکه چراغی روشن کنی یا ب چیزی بخوری

عقاید
۱۵ نظر
۲۵ مرداد ۱۳۹۵ - ۲۳:۰۲

چگونه سطح انتظارات خود را کاهش دهیم

قبلنا به این نتیجه رسیده بودم ک برای موفق بودن تو روابط با بقیه باید سطح انتظارتمو بیارم پایین . ولی نمی دونستم چطور . فقط میدونستم ک راه حلش اینه . فک میکنم پیدا کردم راهشو . 


روابط بین آدما بخش های مختلف داره . من به این نتیجه رسیدم هرچی مرحله "پذیرش" بیشتر طول بکشه و مرحله "انتظار" دیرتر شروع بشه ، بهتره . مرحله "پذیرش" ینی طرف مقابلتونو بپذیرین . هر طوری ک هست بپذیرین . خوب یا بد . اگه خوشتیپه به خوشتیپی بپذیرینش . اگه زود عصبانی میشه ، به زود عصبانی شدن بپذیرینش . هر طوری ک هست همون طوری تو خاطرتون سیوش کنین . منظورم این نیست ک رفتارای بدشو تایید کنین میگم همون جوری ک هست سیوش کنین بدون هیچ گونه تصحیح . بدون ادیت . هرچقدر این مرحله طول بکشه بهتره . بهتره اصن تموم نشه این مرحله. قبلنا با هرکی آشنا میشدم 2 3 هفته ای پروندشو می بستم و بخودم میگفتم ک فلانی رو کاملا میشناسم . بعد وارد مرحله "انتظار" میشدم . ینی انتظار داشتم رفتارش خوب باشه . انتظار داشتم چون 2 دفعه سر وقت اومده تا ابد باید سر وقت بیاد . یه بار ک دیر میومد ناراحت میشدم . انتظار داشتم همه حرفامو بفهمه انتظار داشتم همون چیزی رو دوست داشته باشه ک من دوسش دارم ولی وقتی با بی میلی و بی اعتناییش مواجه میشدم ناراحت میشدم . ولی الان وضعیتم بهتر شده . دیگه بخاطر دیر اومدن کسی ناراحت نمیشم . بخاطر دروغ گفتن کسی عصبانی نمیشم و ... . سعی میکنم وارد مرحله "انتظار" کسی نشم . تمام رفتاراشونو طوری میبینم ک اولین باره . منتظرم یه رفتار جدید نشون بده . انگاری اصن رفتارای قبلیشو اصن سیو نکردم . یا هم سیو کردم و با دیدن رفتار جدیدشون ( چ بهتر شده باشه چ بدتر ) روی دیتای قبلی سیو میکنم . کاملا به این باور رسیدم ک آدمای خیلی کمی هستن ک شبیه من نوعی فک میکنن . انتظار داشتن از اطرافیان ، دیگه برام یه جور خوش خیالیه ... 


چون با اعداد راحتم بزارین یه مثال عددی بزنم : 


تو علم آمار دو تا مفهوم هست : میانگین ، واریانس . اولی رو ک همه میدونیم. دومی ینی فاصله از میانگین . 

میانگین 49-50-51 با 0-50-100 برابره . ولی واریانس گروه اول کمتر از واریانش گروه دومه . ینی هرچی عددا به میانگین نزدیک تر باشن واریانس کمتر میشه . در ثانی هرچقدر تعداد عددا بیشتر باشه ینی دیتامون بیشتر باشه نتایج قابل اسنتادتره . اینارو گفتم تا بگم هرچقدر بیشتر تو مرحله "پذیرش" باشیم بیشتر دیتا دستمون میاد واریانسشون هم کم میشه . قابل استنادتره . قابل اعتمادتره . کسی ک تو 100 مورد فرصت ، 98 بار مهربونی کرده باشه ، احتمال اینکه دفعه بعد باز مهربونی کنه بیشتر از اینه ک تو 4 مورد فرصت 3 بارشو مهربونی کرده . 

با این طرز فکر خیلی راحتتر شدم . گفتم با بقیه هم درمیون بزارم شاید بدردتون خورد :)
عقاید
۱۳ نظر
۱۰ مرداد ۱۳۹۵ - ۰۰:۲۸

به هیچ وجه

با خوندن خبر اعلام ارقام قرارداد مربیان و بازیکن های لیگ  و از آنجایی که همه تیم های لیگ برتر دولتی هستن ، اینجانب اعلام میکنم بعنوان یک شهروند به هیچ وجه راضی نیستم پول بیت المال به این کار صرف بشه . علی الخصوص در مورد بازیکن ها و مربیان غیرایرانی !!!

عقاید
لینک
۸ نظر
۰۶ مرداد ۱۳۹۵ - ۲۲:۵۱

عقاید 2

من انزجارمو نسبت ب فوتبال اینجا اعلام کرده بودم ؟

عقاید
۷ نظر
۰۴ دی ۱۳۹۴ - ۱۷:۴۱

آیا این واقعا عجیبه ؟

من همیشه با پدیده دوست یابی و برقراری ارتباط با مردم ب شیوه خودم جلو میرم ولی نمی دونم چرا درک این موضوع برای بقیه مشکله 

مثلا 


 تو اینستاگرام تعداد کسایی ک درخواست دوستی شونو رد کردم بیشتر از تعداد فالوئر هام هستن . 

آیا این واقعا عجیبه ؟


عقاید
۶ نظر
۰۳ دی ۱۳۹۴ - ۲۲:۳۸
بایگانی
مهر ۱۳۹۸ (۱۹)
دی ۱۳۹۷ (۱۹)
تیر ۱۳۹۷ (۱۳)
آذر ۱۳۹۶ (۱۲)
مهر ۱۳۹۶ (۱۸)
تیر ۱۳۹۶ (۱۹)
دی ۱۳۹۵ (۱۲)
آذر ۱۳۹۵ (۱۶)
مهر ۱۳۹۵ (۲۴)
تیر ۱۳۹۵ (۲۵)
دی ۱۳۹۴ (۳۹)
آذر ۱۳۹۴ (۲۴)
مهر ۱۳۹۴ (۳۰)
تیر ۱۳۹۴ (۵۴)
دی ۱۳۹۲ (۱۳)
آذر ۱۳۹۲ (۱۶)