عقاید یک رامین

۹۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «روزانه» ثبت شده است

The cold is cutting

این یه اصطلاح ترکی هستش. اصلش این شکلیه : شَختَه کَسیر. (شخته: سرما، هوای سرد)(کسیر: می‌بُره)

تو آب و هوای سرد و خشک، وقتی هوا سرد میشه پوست بدن مخصوص صورت و دست‌ها، شدیدا زبر و تیکه‌تیکه میشه. وقتی سوز و سرما به این وضعیت پوست می‌خوره حالتی مثل سوزش بریدگی با کاغذ به آدم دست میده. تو این شرایط ما میگیم شخته کسیر. یعنی داره پوستو می‌بره. بعضا ما به شوخی ترجمه انگلیسی‌شو استفاده می‌کنیم که هوای سرد باعث نشه لبخند عزیزمانونو محو بشه :)


+ یخ زدگانیم

روزانه
۱۳ نظر
۰۴ آذر ۱۳۹۶ - ۲۳:۲۷

یه گیگ اینترنت دارم؛ یه روز مهلت

فیلم پیشنهاد نمایید. ترجیحا ترسناک، فضایی، کمدی، کلاسیک نباشه. با تشکر
روزانه
۱۸ نظر
۲۱ آبان ۱۳۹۶ - ۲۰:۱۳

عجیبه

از وقتی درسم تموم شده، تعداد شبایی که خواب می بینم زیاد شده

روزانه
۱۱ نظر
۱۶ آبان ۱۳۹۶ - ۱۹:۱۶

امشب اٙ اون شباس ، کلی آدم دور و برم

همیشه حواستون باشه شب که خسته می رسین خونه، خوابیدین رو تخت آهنگ چی گوش میدین. یهو میشین مثل من که دیشب یه آهنگو تو خواب بیدار گوش می دادم. انگاری تلقین شد بهم. نصف شب چند بار از خواب بیدار شدم یکی تو مغزم می خوند

روزانه
۶ نظر
۰۵ آبان ۱۳۹۶ - ۱۵:۱۴

نمی‌دونم چرا یادم نمیاد

تازگی‌ها حافظه‌ام خیلی افتضاح شده. یعنی بعضی وقتا هیچـــــی یادم نمیاد. عمق فاجعه رو اون روز که با امیرحسین داشتم اسم و شهرت بازی می‌کردم کاملا حس کردم. هی زور می‌زدم ولی اصلا نتیجه‌ای نداشت و از 20 تا بازی‌مون من فقط دوبار بردم :| مثل رضا یزدانی می‌تونم بگم که 


+ پیشنهادی دارین واسه رفع این موضوع؟ جدول؟ سودوکو؟

خاطره
روزانه
۱۰ نظر
۱۶ مهر ۱۳۹۶ - ۰۹:۵۸

ارشد بدون زحمت !

13 میلیون میگیرن . نه لازمه بری کلاس نه لازمه پایان نامه بنویسی . خودشون می نویسن واست . یک و نیم سال هم تموم میشه . 


منبع

روزانه
۱۵ نظر
۰۶ مهر ۱۳۹۶ - ۲۱:۱۷

مث همیشه

گفت "با اون سطح از بیشعوریت که اون داره، اصلا ازش انتظار نداشتم ولی خیلی خوب حرف زد. خــــــــیـــــــلـــــــــی"

خواستم داد بزنم ک "من عاجزم ز گفتن و خلق از شنیدنش" 

ولی چیزی نگفتم . فقط پوکر فیس شدم
دیالوگ
روزانه
۶ نظر
۰۵ مهر ۱۳۹۶ - ۲۱:۳۰

هنوزم تموم نشده :|

با توجه به پست قبل، همه منو این جوری تصور میکنن :



در حالی ک من تو این دو روز (امروز و دیروز) فقط بخاطر کارای فارغ التحصیلیم و گرفتن امضاها، 20 کیلومتر راه رفتم !
روزانه
۱۲ نظر
۰۲ مهر ۱۳۹۶ - ۱۸:۱۰

و باز شما بگین تنبل :))

بازم پاییز ، بازم تغییر ساعت ، بازم خوشحالی من بخاطر عوض نکردن ساعت ماشین

روزانه
۱۰ نظر
۰۱ مهر ۱۳۹۶ - ۲۲:۰۴

روح مسابقه

فینال ادا بازی خندوانه رو دیدین ؟ قوانینی گذاشته بودن ک به نظر من خوب نبودن . یکیش این بود ک گروه اولی امتیاز مرحله رو دوبل می کرد و گروه دوم میتونست با دادن نشان بیشتر، خاصیت دوبل شدن اونارو خنثی کنه . ب نظرم اصلا قانون خوبی نبود . مخالف با روح مسابقه بود . همیشه باید تلاش بکنیم که خودمون برنده بشیم، نه اینکه تلاش کنیم گروه مقابل برنده نشه . مهم نیس رقیب ، دوستمونه ، آشناست یا حتی دشمن :| باید تمرکز و انرژی مون رو بزاریم واسه برنده شدن خودمون ، نه پایین کشیدن تیم مقابل . این موضوع فقط تو این مسابقه نیس . میشه انواع مختلفشو تو ورزش های دیگه دید ک طرفدارای یه تیم دارن ب طرفدارای اون یکی تیم فحش میدن :| چرا اخه ؟ تو تیم خودتو تشویق کن . با اونا چیکار داری ؟ 


پ.ن. 1 : معلومه سرم خلوت شده ک دارم در باره این جور مسائل سطحی می نویسم یا نه ؟ بالاخره تابستون ما هم شروع شد :| 

پ.ن. 2 : قسمت "نظرات ارسالی" اضافه شده ب بیان. بعد n سال یه چیز جدید رو کرد.

پ.ن. 3 : آدم باید با انصاف باشه . خندوانه جزو معدود برنامه های خوب تلویزیونه. درست نیس ک وقتی بعد 600 قسمت یه ایراد داشتن خوبی هاشونو یادم بره . من از همین جا از همه دست اندرکاران برنامه تشکر میکنم :)

پ.ن. 4 : خوبه خورشید گفت کوتاه می نویسه :)) ببین چقدر زیاد شد :)))

روزانه
لینک
۲۳ نظر
۲۴ شهریور ۱۳۹۶ - ۱۹:۰۲

بعد یه سال

تموم شد . آآآآآآآآه . بالاخره تموم شد ولی احساس میکنم تموم نشده و یکی قراره بیاد بگه دوربین مخفی بوده باید یه سال هم کار کنی  😐 😂 . خیلی بهتر از تمرین هام شد . سر 16 دیقه تموم کردم 😎😎😎😎 تشکر میکنم از استاد داور عزیز ک ب چرت ترین چیزهای ممکن گیر داد و باعث شد قیافه ام به حالت های مختلف استیکری مث دو نقطه خط یا "دارین شوخی میکنین؟" تبدیل بشه و دوستان اون پشت قهقهه های ریز بزنن 😂😂😂😂 خیلی ممنونم بابت دعاهای خیر تون . مرسی واقعا

+ صب اصلا استرس نداشتم . حتی یه ذره . اون قدر استرس نداشتم ک رفتنی تصادف کردم 😑 خسارت مالی جانی نداشت . فقط سپر ب سپر خورد . میخام بگم ک فهمیدین دیگه چقدر استرس نداشتم ؟ ولی خداییش تو ارائه استرس نداشتم 😊



روزانه
۱۶ نظر
۲۰ شهریور ۱۳۹۶ - ۱۹:۳۰

دعا کنین

فردا همه چیز خوب پیش بره . فردا دفاعمه . تمرین کردم . مرور کردم ولی باز شما

روزانه
لوپ
۲۱ نظر
۱۹ شهریور ۱۳۹۶ - ۲۰:۳۴

دور دنیا در چت

کُرده ، الان آمریکاست. من فارسی می نویسم، اون ترکی جواب میده.
خاطره
روزانه
۱۳ نظر
۱۸ شهریور ۱۳۹۶ - ۲۳:۲۰

من تو رو از دست دادم یا تو منو ؟

بعضی وقتا از خودم میپرسم من آدما رو از دست میدم یا آدما منو . یا حتی بطور دقیقتر

روزانه
شبانه‌های بیداری
۱۲ نظر
۱۵ شهریور ۱۳۹۶ - ۰۱:۰۵

خیلی مدیونشم

داشتم تو پیاده رو میرفتم . یه 206 سفید از تو پمپ بنزین میومد بیرون. از جلوش رد شدم. یه لحظه شنیدم ک یه نفر گفت "رامین تویی؟" برگشتم ببینم کیه. دیدم راننده 206 بود. معلم ریاضی اول راهنماییم. از دیدنش خیلی خوشحال شدم. از دیدنم خیلی خوشحال شد. از ماشین پیاده شد. احوال پرسی کرد. خوشحالیشو می تونستم تو چشماش ببینم. 

خیلی ها با دیدن معلم های قدیمی شون سرشو برمیگردونن اونور ک ینی ندیدم. خیلی ها هم می بینن و میرن جلو خودشونو معرفی میکنن و منتظر میشن تا معلمه یادش بیاد ک این کیه. ولی رابطه من و معلم عزیزم اصلا این طوری نبود و نیست. گردن من خیلی حق داره. 



+ یک مسابقه ای میخاد برگزار بشه تو این وب . من هم قراره شرکت کنم ولی مشخص نخاهد بود ک من شمارم چنده . اگه حوصله داشتین شرکت کنین :)

خاطره
روزانه
لینک
۸ نظر
۱۳ شهریور ۱۳۹۶ - ۲۳:۰۰

خستگی

اون قسمتش ک نصف شب زلزله میاد، بیدار میشی، میگی ایشالا ک چیزی نیس، باز میگیری میخوابی

روزانه
۲۲ نظر
۰۶ شهریور ۱۳۹۶ - ۱۰:۵۲

ذوق میکنم

تو چت خودم الکی تایپ میکنم، مینویسه "typing ..." 

روزانه
۱۲ نظر
۰۱ شهریور ۱۳۹۶ - ۰۰:۱۹

اصن اشک تو چشام جمع شد


ما با این تیتراژ بزرگ شدیم 




دریافت
مدت زمان: 1 دقیقه 39 ثانیه 
ببینید
روزانه
۱۴ نظر
۲۳ مرداد ۱۳۹۶ - ۱۳:۰۲

این طوری نگام نکنین . خستم :))

من قبلن فک میکردم اینجا نوشتن باعث میشه راحتتر بتونم هر متنی ک دلم میخادو بنویسم . الان تو نوشتن پایان نامه حتی توضیح برنامه هایی ک ازشون استفاده کردمو از P30download کپی کردم . 

خاطره
روزانه
۷ نظر
۲۲ مرداد ۱۳۹۶ - ۱۳:۰۲

خدایا شکرت

خدایا ! بابت باران رحمتت تو این موقع از سال ازت متشکرم . بیشتر متشکرم چون باعث شد خانواده هایی ک تو پارک ، اسرار و رموز هستی رو یک شبه فهمیده بودن و داشتن عربده خوشحالی میزدن ، پراکنده بشن و ما دیگه صدای جیغ بچه هاشونو تو این ساعت از شب نشنویم . 

روزانه
۸ نظر
۲۲ مرداد ۱۳۹۶ - ۰۱:۰۴

دارم حرص میخورم

آقای فرج الله رجبی، کلی حرف داشتم ... تهشو میگم فقط : معذرت خواستی ولی من نمی بخشمت
روزانه
۷ نظر
۱۵ مرداد ۱۳۹۶ - ۲۱:۰۲

دوش وقت سحر از غصه نجاتم داد

سهیل عروسیشو انداخته 17 شهریور تو رشت . امین هم عروسیشو انداخته 16 شهریور تو اصفهان . به علی میگم "تورو خدا نگو ک عروسی تو 17 شهریوره . من نمی تونم تو دو روز تو سه تا شهر مختلف باشم"  
جواب داد ک "نه خیالت راحت . بخاطر آرامش حال داماد ، عروسی موند بعد دفاع داماد"

روزانه
۱۲ نظر
۱۵ مرداد ۱۳۹۶ - ۱۰:۳۸

واقعا احساس پیری کردم :|

یه سال از من کوچیکتره . با تلفن داشت با دختر 4 سالش حرف میزد 

روزانه
۱۱ نظر
۱۱ مرداد ۱۳۹۶ - ۲۰:۱۶

سلامتی خودمون

چن روز پیش می خواستم یه پست در مورد روحیه بلاگری بنویسم "فقط ما نیستیم ک حرفامونو مطرح میکنیم . اشخاصی مث اینستاگرامر ها هم مث ما بلاگرا حرفاشونو میزنن ولی تو یه جای دیگه . بحث در مورد این روحیه ست . فرقی نمی کنه ک کی کجا حرفشو میزنه . اتفاقا خیلی ها هم هستن ک تو این راه خیلی موفقن و کلی آدم دنبالشون میکنن و ... " که با دیدن چن تا عکس همه چیز برام عوض شد 


قیمت تعرفه ها : 

مطی حیدری : عکس بهمراه تبلیغ دو میلیون - عکس تگ شده یک و نیم میلیون - استوری یک میلیون

گل انار : هر پست یه میلیون

محمدرضا ماندنی : پست یه میلیون - استوری 500

و ....


این اشخاص با این کارشون کلاه برداری نمیکنن . حق منو نمی خورن . پول مردمو بالا نمیکشن . دزدی نمیکنن . مردمو تیغ نمیزنن . صنعت تبلیغات همیشه بوده و بعد از این هم قراره باشه ولی میدونین چیه ؟ با خوندن این ارقام یه جوری شدم . خورد تو ذوقم . انتظارشو نداشتم . با اینکه من هیچ کدوم از افراد بالا رو دنبال نمی کنم و کشته مرده شون نیستم ولی به دید یه آدم خوب نگاه میکردم ک داره با حرفا و عکساش شادی و خوبی و سرزندگی رو بین مردم ترویج میده . الان ناخوداگاه این تو ذهنم می پیچه ک دارن پول میگیرن تا حرف خوب بزنن . حرفا حرفای خودشون نیس دیگه انگار . بخاطر پوله . حداقل بعد از این میتونم دلمو به این خوش کنم ک بلاگرا فقط و فقط بخاطر دل خودشونه ک می نویسن . سلامتی بلاگرا :)

ذهنیات
روزانه
عقاید
۹ نظر
۰۹ مرداد ۱۳۹۶ - ۲۱:۱۹

قیمه ها رو ریختم تو ماستا

دیشب انقدر خسته بودم ، رفتم اب خوردم . بجای پارچ آب ، لیوان خالیو گذاشتم یخچال . خندم گرفت خوابم پرید :))

روزانه
۶ نظر
۰۶ مرداد ۱۳۹۶ - ۱۰:۱۳

جوزدگی ینی

یه شبه ۷۵ تا عکس پست کنیم تو اینستا :| 

بیایید جو زده نباشیم

روزانه
۷ نظر
۰۴ مرداد ۱۳۹۶ - ۱۰:۳۶

یا به اختصار، " روز دختر مبارک"

هر جنس مذکری چندین نقش تو زندگی میتونه داشته باشه : پسرِ والدینش باشه ، برادر باشه ، همسر باشه و پدر باشه . هر جنس مونثی هم چنین نقش هایی میتونه داشته باشه : دخترِ بابا مامانش باشه ، خواهر باشه ، همسر باشه و مادر باشه . 3 تا مورد آخر ینی خواهر ، همسر و مادر بودن میتونه واسه همه اتفاق نیفته ولی مورد اول این طور نیس . هر دختری/پسری که بدنیا میاد ، از همون لحظه تولد، نقش دختری/پسری رو به دوش میکشه . 
به نظر من روز دختر ، روز نسبت دختریه . ینی روز تمام جنس مونث ها . نه روز جنس مونثی که هنوز ازدواج نکرده . نسبت دختری به سن ربط نداره . به وضعیت تاهل بستگی نداره . تاریخ انقضا هم نداره . همه خانم ها تا آخر عمرشون ، دخترِ پدر مادرشون هستن . 


روز نسبت دختری مبارک :) 
ذهنیات
روزانه
عقاید
۴ نظر
۰۳ مرداد ۱۳۹۶ - ۱۰:۵۷

عاشق شدم

به چشمون سیات 

به دیوونه بازیات

به خنده بی ریات



+ چیه ؟ چرا این طور نگا میکنین ؟ نکنه فک کردین ... ؟ نه اشتباه نشه . اینارو من نگفتم ک . مهدی جهانی خونده . من فقط نقل قول کردم ازش . عنوانو طوری انتخاب کردم ک یه کم تشویش اذهان عمومی کنم ، یه کم فضا عوض شه :)) وگرنه هیچ ارزش دیگری ندارد . با تچکر

روزانه
۱۹ نظر
۳۰ تیر ۱۳۹۶ - ۲۰:۰۰

ناخدا رامین از روی عرشه کشتی صحبت میکنه

قدیما ریسک این طور تعریف میشده ک طرف سوار کشتی میشده و سفر میکرده تا سرزمین های ناشناخته رو کشف کنه . نه می دونسته کجا داره میره ، نه میدونسته قراره چی پیدا کنه و نه کسی راه بلد بوده ک کمکش کنه و ازش سوال بکنه . در جوامع امروزی ریسک تغییر ماهیت داده . به یه چیزای دیگه میگیم ریسک . مثلا ب کسی ک مث من با یه استادی پایان نامه ورداشته ک حتی نمیدونه چی به چیه ، میگن طرف ریسک کرده . خودم ک اولین باره دارم این موضوع رو کار میکنم . موضوع تازه . نرم افزار تازه . اصن همه چی تازه ست . استاد راهنمام ک آخرین بار 3 ماه پیش دیدمش و اصن یادش نیس من کی ام ، فیلد کاریش این موضوع نیست . استاد مشاور هم حتی منو ندیده ینی فرم رو داده بودم ب منشیش تا امضارو برام از استاد بگیره . خلاصه ب شکل وان من بند1 -طوری دارم میرم جلو ببینم قراره کدوم قاره رو فتح کنم . ایا اصن قراره فتح کنم یا نه ؟ خدا می دونه 



1-  One man band

روزانه
۸ نظر
۲۴ تیر ۱۳۹۶ - ۱۹:۴۸

مث دوست من ک عاشق بچه ست :)

این ک وقتی میبینی یه نفر عاشقانه یه چیزی رو از ته دل دوست داره ، حس خیلی خوبی داره . آدمو ب زندگی امیدوار میکنه ک ببین دنیا هنوز خوشگلیاشو داره 
خاطره
روزانه
۸ نظر
۲۱ تیر ۱۳۹۶ - ۱۹:۵۵
بایگانی
مهر ۱۳۹۸ (۱۹)
دی ۱۳۹۷ (۱۹)
تیر ۱۳۹۷ (۱۳)
آذر ۱۳۹۶ (۱۲)
مهر ۱۳۹۶ (۱۸)
تیر ۱۳۹۶ (۱۹)
دی ۱۳۹۵ (۱۲)
آذر ۱۳۹۵ (۱۶)
مهر ۱۳۹۵ (۲۴)
تیر ۱۳۹۵ (۲۵)
دی ۱۳۹۴ (۳۹)
آذر ۱۳۹۴ (۲۴)
مهر ۱۳۹۴ (۳۰)
تیر ۱۳۹۴ (۵۴)
دی ۱۳۹۲ (۱۳)
آذر ۱۳۹۲ (۱۶)