عقاید یک رامین

۱۳۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «لینک» ثبت شده است

سالاد

1. نمایشگاه به خوبی و خوشی تموم شد. این دفعه باعث شد دوستانی مثل نرگس، هلما و آذری قیز رو از نزدیک زیارت کنم. چقدر این دیدارها لذت‌بخشند بماند که حافظه‌ام یه جاهایی کلا نات ریسپاند بود :))

2. در این یه هفته به دو مورد خودشناسی رسیدم:

  • توانایی دلداری دادنم فاجعه‌ست. هیچ حرف مفیدی نمی‌تونم بزنم. نمیدونم اصلا باید چی بگم. یعنی اگه بخوام یکیو از حالت غم و ناراحتی برسونم به حالت خنثی یه هفته باید تلاش کنم ولی در عوض، حالت خنثی رو خیلی راحت میتونم به حالت شاد تبدیل کنم.
  • وقتی عصبانی میشم، ترسناک میشم :| اینو مستقیم بهم گفتن :))
3. دوستی بسیار زیبا نوشته بود: فقط یه دانشجوی مهندسی میدونه که یه دانشجوی مهندسی هیچی نمیدونه. میشه گفت منم باهاش موافقم.
4. وی اشتباهی بجای "پاستای پنه" گفت "پانای پسته" و باعث شاد شدن دل دوستان شد :)))
5. احساسات و درونیات و ذهنیاتم مثل چند رشته نخ طویل بهم پیچیدن. نمیتونم این چند کلاف سردرگمو از هم باز کنم. 
روزانه
شبانه‌های بیداری
لینک
۱۳ نظر
۲۶ آذر ۱۳۹۶ - ۰۱:۱۶

وی aux را بزور از بقیه می‌گرفت :))

باز نمایشگاه 

باز خستگی لذت‌بخش

باز حسای خوب

باز ناهارهای دیروقت

باز صدای خنده‌های دوستا

باز دعوا سر اینکه کی آهنگ باز بکنه

باز ثابت واینستادن‌های من

باز تلاش‌های نافرجام من برای پلی کردن آهنگای تی ام بکس در فضای عمومی دانشگاه :))



خوشحال میشم اگه کسی تبریز بود تشریف بیاره :)

روزانه
لینک
۱۴ نظر
۱۹ آذر ۱۳۹۶ - ۲۱:۳۲

نمایشگاه اتاق آسمان

هرسال این موقع، نمایشگاه نقاشی‌های کودکان مبتلا به سرطان برگزار می‌کنیم. بعد نقاشی‌هارو میزاریم مزایده و عوایدش می‌رسه دست خودشون. نقاشی‌های امسال دستم رسید. مثل پارسال منو زدن زمین. اگه دل‌شو ندارین نبینین ...

عکس
لینک
۱۵ نظر
۱۵ آذر ۱۳۹۶ - ۱۹:۵۳

شعر 55

هی فکر می‌کنم که چگونه؟ چرا؟ چطور؟
من سال‌هاست گریه نکردم، شما چطور؟

من سال‌هاست عاشق چشمی نبوده‌ام
حالا نگاه کن منِ پر ادّعا چطور-

برگشتم از غرورم و با چشم‌های خیس
-ساکت نشسته‌ام که بفهمم تو را چطور

وصفت کنم الهه پنهان میان شعر
شیطان بخوانمت؟ نه… فرشته؟ خدا چطور؟

این کوچه‌ها به غربتم اقرار می‌کنند
این‌ها که دیده‌اند به دیوارها چطور…

هی فکر می‌کنم که چه شد عاشقت شدم؟
هی فکر می‌کنم که چرا؟ کی؟ کجا؟ چطور؟


مجید ترکابادی



+ چقدر زیبا سه تا بیتو بهم وصل کرده :)

شعر
لینک
۹ نظر
۱۱ آذر ۱۳۹۶ - ۲۲:۱۳

آقا همون فریدون فروغی بودهااا

مصاحبه من با رادیوبلاگی‌ها

دیدین میگم هیچی یادم نمیاد؟ اسم وبلاگا، خاطره خوب، اسم خواننده آهنگ مورد علاقه (!) . شرمنده اگه اسمی ازتون نبردم. حمل بر غرور نزارین. با تشکر از ف شین که وقت گذاشت :)

لینک
۴۰ نظر
۲۸ مهر ۱۳۹۶ - ۲۱:۳۵

بیت اول خیلی مهمه :))

رادیوبلاگی‌ها به مناسبت روز حافظ برای وبلاگا فال گرفتن. برای من هم فال گرفتن. قرار این بود که وبلاگا هم دکلمه شعرشون رو بزارن تو وبشون. الوعده وفا :)) با تشکر از زحمات بچه‌های رادیو و کسایی که تفسیر کردن شعرو :)) متن شعر تو ادامه مطلب هست
این شما و این دکلمه شعر :
 
 
 
 
شعر
لینک
۱۵ نظر
۲۷ مهر ۱۳۹۶ - ۰۹:۲۱

روح مسابقه

فینال ادا بازی خندوانه رو دیدین ؟ قوانینی گذاشته بودن ک به نظر من خوب نبودن . یکیش این بود ک گروه اولی امتیاز مرحله رو دوبل می کرد و گروه دوم میتونست با دادن نشان بیشتر، خاصیت دوبل شدن اونارو خنثی کنه . ب نظرم اصلا قانون خوبی نبود . مخالف با روح مسابقه بود . همیشه باید تلاش بکنیم که خودمون برنده بشیم، نه اینکه تلاش کنیم گروه مقابل برنده نشه . مهم نیس رقیب ، دوستمونه ، آشناست یا حتی دشمن :| باید تمرکز و انرژی مون رو بزاریم واسه برنده شدن خودمون ، نه پایین کشیدن تیم مقابل . این موضوع فقط تو این مسابقه نیس . میشه انواع مختلفشو تو ورزش های دیگه دید ک طرفدارای یه تیم دارن ب طرفدارای اون یکی تیم فحش میدن :| چرا اخه ؟ تو تیم خودتو تشویق کن . با اونا چیکار داری ؟ 


پ.ن. 1 : معلومه سرم خلوت شده ک دارم در باره این جور مسائل سطحی می نویسم یا نه ؟ بالاخره تابستون ما هم شروع شد :| 

پ.ن. 2 : قسمت "نظرات ارسالی" اضافه شده ب بیان. بعد n سال یه چیز جدید رو کرد.

پ.ن. 3 : آدم باید با انصاف باشه . خندوانه جزو معدود برنامه های خوب تلویزیونه. درست نیس ک وقتی بعد 600 قسمت یه ایراد داشتن خوبی هاشونو یادم بره . من از همین جا از همه دست اندرکاران برنامه تشکر میکنم :)

پ.ن. 4 : خوبه خورشید گفت کوتاه می نویسه :)) ببین چقدر زیاد شد :)))

روزانه
لینک
۲۳ نظر
۲۴ شهریور ۱۳۹۶ - ۱۹:۰۲

خیلی مدیونشم

داشتم تو پیاده رو میرفتم . یه 206 سفید از تو پمپ بنزین میومد بیرون. از جلوش رد شدم. یه لحظه شنیدم ک یه نفر گفت "رامین تویی؟" برگشتم ببینم کیه. دیدم راننده 206 بود. معلم ریاضی اول راهنماییم. از دیدنش خیلی خوشحال شدم. از دیدنم خیلی خوشحال شد. از ماشین پیاده شد. احوال پرسی کرد. خوشحالیشو می تونستم تو چشماش ببینم. 

خیلی ها با دیدن معلم های قدیمی شون سرشو برمیگردونن اونور ک ینی ندیدم. خیلی ها هم می بینن و میرن جلو خودشونو معرفی میکنن و منتظر میشن تا معلمه یادش بیاد ک این کیه. ولی رابطه من و معلم عزیزم اصلا این طوری نبود و نیست. گردن من خیلی حق داره. 



+ یک مسابقه ای میخاد برگزار بشه تو این وب . من هم قراره شرکت کنم ولی مشخص نخاهد بود ک من شمارم چنده . اگه حوصله داشتین شرکت کنین :)

خاطره
روزانه
لینک
۸ نظر
۱۳ شهریور ۱۳۹۶ - ۲۳:۰۰

مجله عکس 18

بعد از 131 روز 

با موضوعیت طبیعت 

امیدوارم خوشتون بیاد در کل :)


+ عکس ها تازه نیستن.

عکاسی
عکس
لینک
ماسال
۲۲ نظر
۱۲ شهریور ۱۳۹۶ - ۲۲:۴۸

کارآفرینی

یادتونه میگفتم قانون نباشه زندگی سخت میشه ؟ منظورم این جور اخبار بود : 

روزانه
لینک
۱ نظر
۱۸ تیر ۱۳۹۶ - ۱۱:۱۷

هیچ کس نمی دونست من حتی این آهنگو نشنیدم

رفتیم بازار واسه عکاسی . دو تا پیرمرد کنار هم نشستن بودن و داشتن خیلی گرم حرف میزدن . عکس گرفت نشونم داد . گفتم "خوب شده . کپشن بنویس دوستای صمیمی کارای قدیمی " همه خندیدن ولی 


+ مث اینکه این یکی از خصلایل پنهان منه : یک - دو - سه
خاطره
لینک
۳ نظر
۳۱ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۲۰:۰۰

آدم های مریخی

بخوانید 
لینک
۴ نظر
۲۴ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۲۰:۰۰

فیل و کوران

بعضی وقتا فک میکنم ک بقیه آدما مثل کورهای داستان فیل و کوران هستن و من ، یه فرد بینا اما لال که حقیقتو دارم می بینم ولی نمیتونم به بقیه بگم . ینی یه چیزی تو مایه های 


من گنگ خواب دیده و عالم تمام کَر

من عاجزم ز گفتن و خلق از شنیدنش 

ذهنیات
شعر
لینک
۵ نظر
۱۶ فروردين ۱۳۹۶ - ۲۰:۰۰

هیچ کس نفهمید اون لحظه رو

سال پیش اون طوری ، امسال هم این طوری

لینک
۵ نظر
۲۷ اسفند ۱۳۹۵ - ۱۷:۳۸

سازت را با بهار کوک کن

...

ولی این روزا نمی مونن و می گذرن

یه روزی باز صدای خنده هامو همه می شنون



سازت را با بهار کوک کن

این جملات دقیقا حس الانمه

دعوت میکنم از عارفه خانم ، هلما خانم و نرگس خانم 

شعر
لینک
۶ نظر
۲۱ اسفند ۱۳۹۵ - ۱۹:۵۵

به افتخار خودمون یه کف مرتب

رئیس پژوهشگاه IT مخابرات: 70 درصد محتوای وب فارسی تکراری است.


خوبه ما وبلاگ نویسا هستیمااا . وگرنه اون 30% هم وجود نداشت . ولی چ فایده . نه تقدیری نه تشکری . اما من تشکر میکنم از همه وبلاگ نویسان ک هستند و می نویسند. پس 


+ لینک خبر
لینک
۱۶ نظر
۱۴ بهمن ۱۳۹۵ - ۱۸:۰۳

فراق از عمر من می کاهد ای نامهربان

تو را با غیر می بینم ، صدایم در نمی آید

دلم می سوزد و کاری ز دستم بر نمی آید

شبان آهسته می گریم که شاید کم شود دردم

تحمل می رود اما شب غم ، سر نمی آید

چه سود از شرح این دیوانگی ها ، بی قراری ها

تو مه ، بی مهری و حرف مَنت باور نمی آید

ز دست و پای دل برگیر این زنجیر جور ای یار

که این دیوانه گر عاقل شود دیگر نمی آید

فراق از عمر من می کاهد ای نامهربان رحمی

خدارا از چه بر من رحمت ای کافر نمی آید


از اینجا بشنوید و اگر دوست داشتین بخرین

شعر
لینک
۱۱ نظر
۰۶ دی ۱۳۹۵ - ۱۵:۲۵

به یاد آوردن اون روزا ...

سالگرد این پست و 

لینک
۴ نظر
۲۹ آذر ۱۳۹۵ - ۲۱:۲۵

حتی به شماره بیست هم نرسیدم

این چالشو دیدم ، خواستم شرکت کنم ولی

روزانه
لینک
۱ نظر
۲۵ آذر ۱۳۹۵ - ۱۹:۱۰

نشمرین

وقتی یه دوست قدیمی رو دیدین بهش نگین ک "بی معرفت چرا زنگ نمی زنی؟ " خب اگه شما با معرفت بودی شما زنگ می زدی . خود شما چرا زنگ نزدی؟ یادش افتادی ولی زنگ نزدی . خب اینکه بدتره . یادش افتادی خب زنگ میزدی با هم حرف میزدین . اهان 3 بار آخر شما زنگ زدی . این دفعه نوبت اون بوده . تو رفاقت هر جا کار کشید ب شمردن اونجاست ک باید فاتحه اون دوستی رو بخونی ...


+ عکس های غرفه ب پست قبلی اضافه شد

عقاید
لینک
۱۶ نظر
۰۲ آبان ۱۳۹۵ - ۲۳:۱۵

شانس نداریم ک

نمایشگاه کتاب هست . می ترسم برم ببینم کاتالوگ اون دوربین های مدار بسته رو آوردن 

لینک
۱۸ نظر
۲۶ مهر ۱۳۹۵ - ۲۰:۵۷

شمام این طوری هستین یا من فقط این شکلیم ؟

چند وقت پیش یه چالش وبلاگی بود به این شکل ک باید به یه سری سوالا جواب میدادی . خیلی ها هم شرکت کردن . من هم خواستم شرکت کنم ولی منتشرش نکردم ، ذهنیتتون عوض میشد . الان اتفاقی دیدم اون پستو یه دور دیگه خوندم . جواب یه سوالی برام جالب بود . 


چطور آرام می‌شوید؟

از پنجره بیرونو نگا کنم

لینک
۲۳ نظر
۲۶ مهر ۱۳۹۵ - ۰۰:۳۵

نظر خصوصی اومده :)

سلام

مطلبتون در سایت جیم بازنشر شد:)


http://jeem.ir/article/blog/27554

لینک
۱۲ نظر
۱۲ مهر ۱۳۹۵ - ۱۹:۵۷

یه قانون نانوشته تو خونه ما

هر کس گوشی جدید خرید ، هندزفریش مال منه .


+ دوستان یه بزرگی کنین یه گلریزان برگزار کنیم . میخام اینو بخرم . یه 169 تومن کم دارم . مرسی :))
لینک
۲۹ نظر
۲۱ شهریور ۱۳۹۵ - ۱۸:۰۸

درد خماری

سلام . رامین هستم یه معتاد . ترک کردن به این سادگیا نیس . مخصوصا اگه یه دوست هی تحریکت کنه . تنها و تنها این شعر منو نگه داشته ( صرف نظر از مصرع آخر :| )


زمان می رفت ولی تموم نمیشد درد

یه روزایی یه احساسی تلنگر زد

یه روزایی باید مُرد و تحمل کرد

تو می خواستی بری کاریش نمیشد کرد


لینک
۱۷ نظر
۱۸ شهریور ۱۳۹۵ - ۲۲:۲۲

نیو ورژن

دارم روی آپدیت Enigma کار میکنم . یه سری ایراد داشت ورژن 3.2 . خوشحال میشم پیشنهاداتونو بشنوم :) 

+ قابلیت خاصی مد نظرتون هست ک بشه بهش اضافه کرد؟

لینک
۳ نظر
۱۸ شهریور ۱۳۹۵ - ۱۵:۱۷

Code

در راستای پست نیمچه سکته زدنم دوست دارم توضیحاتی در مورد برنامه ای ک نوشتم بدم : 

1. برنامه متن فارسی رو میگیره و تبدیل میکنه به یه سری حروف انگلیسی نامفهوم (ب اصطلاح code  ش میکنه ) . تو قسمت decode برنامه ، همون حروف نامفهوم رو میگره و برشگردونه ب متن اولیه . میشه گفت یه راه واسه رمزی حرف زدنه . 

2. موقع ورود به برنامه رمز میخاد . یه رمز باعث ورود ب برنامه میشه . به رمز هم self-destroy هستش . ینی اگه اون رمزو بزنین ، برنامه خودشو نابود میکنه و دیگه کار نمی کنه . (عینهو گوشی آیرین ادلر تو شرلوک هلمز) این قسمتش واسه خودم خیلی جذابه :)

3. به این سادگیا نمیشه حروف انگلیسی رو رمز گشایی کرد ( البته خودم این طوری فک میکنم شاید بشه :)) )

4. برای هک کردن کامل برنامه هم نیاز مند شکوندن 3 تا رمز مختلف هست . 

5. برنامه در اکسل نوشته شده ( برنامه مورد علاقه من :)) )

6. در ورژن های قبلی دو تا رمز واسه هک کامل وجود داشت . فک میکردم کافیه . ولی بعدش خودم برنامه خودمو هک کردم . در نتیجه مجبور شدم تو ورژن جدید (V2.1) یه رمز دیگه اضافه کنم . تا الان ک نتونستم این ورژنو هک کنم . 

7. یه قسمت ایمیل هم گذاشتم ک آدرس ایمیل مخاطبو مینویسی ، بعد با زدن یه دکمه ، متنی ک کدش کردی مستقیم ایمیل میشه ب طرف . 

8. هنوز از علامت سوال پشتیبانی نمیکنه . ایشالا تو آپدیت های بعدی . 

9. احساس میکنم هنوز از لحاظ امنیت یه سری کمبودایی داره . دارم روش کار میکنم

لینک
۱۶ نظر
۱۲ شهریور ۱۳۹۵ - ۱۴:۳۷

دلم لک زده واسه یه گل کوچیک

قدیما وارد محله مون ک میشدم کلی بچه قد و نیم قد در حال فوتبال بازی کردن میدیدم . ناگفته نماند ک قدیما خودمم جزو این قد و نیم قدا بودم . ولی الان تنها تصویری ک میبینم همشون سرشونو کردن تو تبلت و گوشی ...

+ یاد این پست حسرت پلاک هفت افتادم 

++ میدونستین بیان خودش اسمایلی داره ؟ کافیه تو تنظیمات مرکز مدیریت ، ویرایشگر رو بزارین رو حالت TinyMCE 

لینک
۱۲ نظر
۲۰ مرداد ۱۳۹۵ - ۲۲:۵۲

با اینا تابستونو سر بکنید :)

به دعوت از نیمه سیب سقراطی عزیز ما نیز شرکت کردیم : 


کتاب : 

"کمی دیرتر" فقط همـــــــــــــــــــــــــــــین 


شعر : 

کتاب های شعر "فاضل نظری" 


آهنگ : 

آلبوم "آتش در نیستان " استاد شهرام ناظری با کیفیت کاست

آلبوم تموم نشدنی "یه شاخه نیلوفر" محسن چاوشی


فیلم : 

 Bourne - Inside out (animation) - V for Vendetta - 1900 - The game - Inception 

امروز - بوسیدن روی ماه - اسب حیوان نجیبی است 


بازی : 

2048 آنلاین   - فلش گیم های جذاب و مورد علاقه من : Kitten - BowMan 



+ هر کس دوست داشت شرکت کنه :)

لینک
۸ نظر
۱۱ مرداد ۱۳۹۵ - ۱۷:۲۶

حساب کردم اگه هفته ای 3 روز برم میشه ماهی 900 هزار تومن

در راستای گاز زدن میز پینگ پنگ یه سالن دیگه پیدا کردم اونور شهر . از نگهبان تایمارو ک پرسیدم یه جدول نشونم داد ک 80% هفته خالی بود . خواستم خوشحال بشم ک گفت باید کل تایم رو بخری ینی نمیتونی یه میزو بخری . 5 تا میزه . پول 5 تا میزم باید بدی . یه ساعتو نیمش میشه 75 تومن . بدون اینکه ب دوربین زل بزنم خدافظی کردم و از کادر خارج شدم :|

لینک
۱۶ نظر
۱۰ مرداد ۱۳۹۵ - ۲۱:۲۰
بایگانی
مهر ۱۳۹۸ (۱۹)
دی ۱۳۹۷ (۱۹)
تیر ۱۳۹۷ (۱۳)
آذر ۱۳۹۶ (۱۲)
مهر ۱۳۹۶ (۱۸)
تیر ۱۳۹۶ (۱۹)
دی ۱۳۹۵ (۱۲)
آذر ۱۳۹۵ (۱۶)
مهر ۱۳۹۵ (۲۴)
تیر ۱۳۹۵ (۲۵)
دی ۱۳۹۴ (۳۹)
آذر ۱۳۹۴ (۲۴)
مهر ۱۳۹۴ (۳۰)
تیر ۱۳۹۴ (۵۴)
دی ۱۳۹۲ (۱۳)
آذر ۱۳۹۲ (۱۶)