عقاید یک رامین

۱۳۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «لینک» ثبت شده است

به هیچ وجه

با خوندن خبر اعلام ارقام قرارداد مربیان و بازیکن های لیگ  و از آنجایی که همه تیم های لیگ برتر دولتی هستن ، اینجانب اعلام میکنم بعنوان یک شهروند به هیچ وجه راضی نیستم پول بیت المال به این کار صرف بشه . علی الخصوص در مورد بازیکن ها و مربیان غیرایرانی !!!

عقاید
لینک
۸ نظر
۰۶ مرداد ۱۳۹۵ - ۲۲:۵۱

آبو 1

15 روزه ک آبو نیست . 15 روزه ک رفته سربازی . 15 روزه ک جای خالی یه بلاگر خوب دیده میشه . یه پیشنهاد دارم . هر 15 روز یه نفر ، به دلخواه ،یکی از پستای وبلاگ آبو رو بزاره تو وبلاگ خودش . این طوری فک میکنیم ک انگار خود آبو پست گذاشته . اولیش رو خودش میزارم :

یهویی

دوستایی ک میخان این کارو بکنن لطفا اینجا اعلام حضور بکنن 

+ پیشنهادای شما را شنواییم :) 

آبو 2 - آبان دخت 

آبو 3 - 30 تیر - نرگس خانم

آبو 4 - 17 مرداد - هلما خانم

آبو 5 - 30 مرداد - هلما خانم

آبو 6 - 15 شهریور - چنگیز سیبیل

آبو 7 - 30 شهریور - نرگس خانم

آبو 8 - 15 مهر - چنگیز سیبیل

آبو 10- 15 آبان - خانم ف.ع

آبو 11- 30 آبان - فاطمه خانم

++  لیست داوطلبین : 

آبو 3 - 30 تیر - نرگس خانم - انجام شد !

آبو 4 - 15 مرداد - خانم تمنا ( توسط هلما خانم انجام شد ! )

آبو 5 - 30 مرداد - هلما خانم - انجام شد

آبو 6 - 15 شهریور - سکرته :)) - انجام شد

آبو 7 - 30 شهریور - نرگس خانم - انجام شد

آبو 8 - 15 مهر - چنگیز سیبیل - انجام شد 

آبو 9 - 30 مهر - مدیر کل

آبو 10 - 15 آبان - خانم ف.ع - انجام شد 

آبو 11 - 30 آبان - فاطمه خانم - انجام شد

لینک
۴۲ نظر
۱۵ تیر ۱۳۹۵ - ۱۰:۰۰

9 بعدی !!!

مجال توضیح نیست :

رجوع شود به این پست


عکس
لینک
۱۰ نظر
۱۲ تیر ۱۳۹۵ - ۲۰:۵۰

آیکن عینک دودی

من ، وقتی شنیدم اسم ورژن بعدی اندروید، نوقا (Nougat) ست :



پ.ن. نوقا ، لوکا نیز تلفظ می شود 

پ.ن.2 من کلا نوقا یا همون لوکا دوست ندارم :|

عکس
لینک
۲۳ نظر
۱۱ تیر ۱۳۹۵ - ۱۰:۵۴

پست درسی گون طور ( اضافه شد )

1. نتایج کنکور ارشد هفته پیش اومد . یکی از دوستام فقط 2.5 ماه خوند . 6 آورده :| لازم ب ذکر است ک نام نبرده(!) انسان بوده و نفس میکشد 

2. امتحانام تموم شده ولی یه پروژه ام مونده هنوز :|

3. علی هفته پیش برگشته و قراره 10 تیر بگرده تهران و تا آخر تابستون تهران باشه :| 

4. امیرحسین هم برگشته و احتمال زیاد سرنوشتش عین مورد 3 خواهد بود :|

5. چرا دوستای من دیر میان و زود میرن ؟؟ چرا من هر 6 ماه فقط یه بار ببینمشون ؟؟ 

6. دوست خوبم محسن چاوشی :)) این طوری میخونه ک : مرو مرو چه سبب زود زود می بروی ، بگو بگو که چرا دیر دیر می آیی 

7. البته شعر مورد 6 از دوست خیلی خوبم مولاناست :))

8. در راستای مورد 1 باید بگم ، عاقا مخاطبین من تو دانشگاه بعضن از من میپرسن اصن محیط زیست چی هست ؟ :)) در طی این چن روز 600 بار رشته محیط زیست رو برای دوستان تشریح کردم و گفتم ک کسایی ک ریاضی شون ضعیفه و درس نمیخونن با دکتر.ن. پایان نامه ورندارن . مرسی اه

9. آیدین و فرید ( از دوستای دوران دبیرستان ک رابطه مون قطع نشده هنوز ) دوتاشونم دارن میرن آمریکا . آیدین میره Virginia tech . فرید هم مستقیم اپلای گرفته واسه دکتری دانشگاه Illinois .  لازم ب ذکر هست ک این دو تا هم نفس میکشن . دلم براشون تنگ میشه :| مثل علی 

10. این پست هیچ گونه جنبه پز دادن نداره . پز دادن وقتی بود ک من هم میرفتم :| ک نمیرم :))

داستان رفتن ها
لینک
۱۷ نظر
۰۴ تیر ۱۳۹۵ - ۱۹:۱۴

مجله عکس 12 - عکس داریم از همه رنگ :)

خیلی وقت بود از عکسام اینجا نزاشته بودم 
:) امیدوارم خوشتون بیاد 
مخلوطه
 
عکاسی
عکس
لینک
۱۱ نظر
۰۲ تیر ۱۳۹۵ - ۲۳:۰۱

پیش نویس های قدیمی

این پستو یادتون میاد ؟


از اون موقع دو تا پست هنوز تو حالت " پیش نویس " موندن . نمی دونم کی قراره منتشر شون کنم 

...

لینک
۳ نظر
۲۱ اسفند ۱۳۹۴ - ۲۲:۵۰

قطعه واقعه ، آلبوم ز بعد ما

این موقع شب چ حالی داد شنیدن این قطعه از سیامک آقایی :


ز بعد ما ، نه غزل ، نه قصیده می ماند 

ز خامه ها دو سه اشکِ چکیده می ماند

در این چمن ، به چه وحشت شکسته ای دامن ؟

که می روی تو و رنگ پریده می ماند 

...

ز درد یاس ندانم کجا کنم فریاد

قفس شکسته ام و آشیان نمانده به یاد

...

بـــــا مـــــا بیـــــا تــــــــــا بیـــــابـــــان و مـــــارا

مـــــارا ببیـــــن سایـــــه ای در سرابیـــــم و تنـــــها 

تنهـــــا صـــــدا نالـــــه ی خام ســـــوزان و مردی

مـــــردی کـــــه می گویـــــد از دل خــــــــــدارا !

بشنـــــو کـــــه دوزخ فـــــرا خوانـــــده مــــــــــارا !


دانلود - 7 مگ

بشنوید
شعر
لینک
۵ نظر
۲۰ اسفند ۱۳۹۴ - ۰۰:۳۱

عایا من آلزایمر دارم ینی

بعضی وقتا فک میکنم اتفاقی شبیه اون چیزی که واسه پروفسور ِ کتاب " خدمتکار و پرفسور " برای من هم رخ داده . حافظه کوتاه مدتم خیلی متلاشیه . ینی در حد شاید چن دقیقه اینا کار میکنه ولی حافظه بلند مدتم هنوز کار میکنه . نمونه اش اون روز ب یکی از دوستای قدمیم گفتم یادته آخرین دفعه ای ک تولدتو تبریک گفتم کی بود ؟ گفت نه 

گفتم 8 سال پیش . تو دبیرستان . طبقه دوم ساختمون . کنار نرده راه پله وایستاده بودی . داشتی میرفتی پایین . صبح ساعت 9


خندید فقط 

لینک
۸ نظر
۰۵ اسفند ۱۳۹۴ - ۱۴:۱۴

حریم شخصی ینی کشک

کلید کمد دانشگاه گم کرده بودم . فردا از خونه چن سری از این کلید کوچیکا بردم ک ببینم بازشون میکنه یا نه . یکی شون باز کرد . فرداش بعد کلاس خواستم وسایلمو بزارم تو کمد ، خسته بودم یه کم ، اشتباهی کلید موند تو کمد و قفلشو زدم :| دنبال آشنا گشتم تا ببینم کلید کوچیک داره یا نه . یاشارو دیدم کلیداشو گرفتم امتحان کردم . قفل باز شد :| 


حالا این ک چیزی نیست . با خوندن این پست درباره نحوه رمزگشایی آیفون که اسنودن گفته اصن نابود شدم :| اسید :| 


عاقا حریم شخصی نداریم راحت باشین . 

لینک
۱۲ نظر
۰۵ اسفند ۱۳۹۴ - ۱۳:۴۱

فیلم مورد علاقه من !

فیلم های مورد علاقه من :


1- سه گانه ماتریکس . ب نظر من این فیلم انقلابی ترین فیلمی ک من دیدم . از هر لحاظ ، دیالوگا ، قدرت تخیل نویسنده ، جلوه های ویژه و ... همشون ی نوع انقلاب محسوب میشه ب نظر من . بار ها دیدمش :)


2- پیدا و پنهان . کارگردان حجت قاسم زاده اصل . من کلا تمام فیلمای قاسم زاده رو دیدم و همشونو دوست دارم . ژرفا - از شنبه تا پنج شنبه - کسوف - تنهایی - واقعیت ها و رویاها - یک داستان کوتاه و چند داستان دیگر . اینا فیلمای قاسم زاده هستن . من حداقل هر کدومو 3 بار دیدم ولی از همه بیشتر با پیدا و پنهان حال میکنم . تک تک دیالوگاشو حفظم . اصلا از همه فیلمهای دیالوگ محور لذت میبرم . شخصیت اصلی فیلم ورژن زنانه شخصیت منه . البته نرگس خانم معتقدن ک فیلم برداری فیلمای قاسم زاده خیلی معمولیه .


3- امروز . ب کارگردانی رضا میرکریمی . اصن این فیلم عالیه . البته من فیلمای "یه حبه قند "و "خیلی دور ، خیلی نزدیک " میرکریمی رو هم دوست دارم ولی این فیلم با بازی معرکه پرویز پرستویی ی چیز دیگه ست . تو ی جای فیلم از پرویز پرستویی سوال پرسیده میشو و انم جواب میده " امروز" . هیچ کس بغیر از پرویز پرستویی نمیتونه اون حسو منتقل کنه . یادمه ی بار تو بلاگفای خراب شده ی پست مفصل در مورد این فیلم نوشته بودم :)


4- کمپانی . از فیلم های جاسوسی خیلی خوشم میاد . این فیلم اند جاسوس بازیه . خیلی هم طولانیه :|


5- انیمیشن Inside out . این انیمیشن کلا طرز فکر منو نسبت ب تصمیم گیریهام عوض کرد . شاید بگین انیمیشنه دیگه ولی این ی چیز دیگه ست ب نظر من . کاملا برای بزرگسالان تولید شده . لازمه بگم 175 میلیون دلار خرج ساختنش شده ! و در عین حال 856 میلیون دلار فروخته . ترجیحا هم زبان اصلی گوش بدین .


6- بازی . The Game . کارگردان : دیوید فینچر . تا آخر فیلم فک میکنین همه چی رو میدونین ولی شوکه میشین :) اصن ی وضی آدم آخر فیلم روانی میشه :))


7- V for Vendetta . کاری ندارم ک چیزایی ک تو فیلم گفته میشه راسته یا دروغ . نحوه پرداخت ب موضوع عالیه . اصن آدم لذت میبره از فیلم . اینکه چهره شخصیت اصلی داستان هیچ وقت دیده نمیشه فیلم رو واقعا جذاب میکنه . 


+ یادم بیاد بازم مینوسم 

++ هر کسی خواست فیلم های مورد علاقه شو بنویسه . یا اینجا یا ب خودش . خوشحال میشم بخونم . 

+++ مطمئنن آقای مترسک پست مفصلی میتونن بنویسن در این باره :)


لینک
۱۴ نظر
۱۸ بهمن ۱۳۹۴ - ۲۲:۴۳

بی خبران خبر خبر

پس از کش و قوس های فراوان و بعد از کلی چانه زنی  و رای زنی با مصطفی 

قبول کرد ک دوباره برگرده ب وبلاگ نویسی


وبلاگ سوپرمرد

لینک
مصطفی
۹ نظر
۰۵ بهمن ۱۳۹۴ - ۰۱:۲۹

افسار

در عرض دو روز دو تا آهنگ از چاوشی 


این یکی رو بیشتر دوست داشتم :) شعرش عالیه . عالــــــــــــــیه


دانلود 11.5 مگ


گفته بودم بی تو می میرم ولی این بار ، نه

گفته بودی عاشقم هستی ولی انگار ، نه


هـــرچه گویی دوستت دارم به جز تکرار نیست

خو نمی گیرم به این تکرار طوطیوار ، نه


تا که پا بندت شَوَم از خویش می رانی مرا

دوست دارم همدمت باشم ولی سر بار ، نه


قصد رفتن کرده ای تا باز هـم گویم بمان

بار دیگر می کنم خواهش ولی اصرار ، نه


گه مرا پس می زنی ، گه باز پیشم می کشی

آنچه دستت داده ام نامش دل است افسار ، نه


می روی اما خودت هم خوب می دانی عزیز

می کنی گاهی فراموشم ولی انکار ، نه


سخت می گیری به من با اینهمه از دست تو

می شوم دلگیر شاید نازنین، بیزار نه


گه مرا پس می زنی ، گه باز پیشم می کشی

آنچه دستت داده ام نامش دل است افسار ، نه

بشنوید
شعر
لینک
۵ نظر
۲۷ دی ۱۳۹۴ - ۲۱:۱۱

قلاش

آهنگ جدید چاوشی چرا این طوریه ؟

:|


لینک دانلود

8.6 مگ

بشنوید
لینک
۱۲ نظر
۲۶ دی ۱۳۹۴ - ۲۳:۵۷

فال

برام فال حافظ باز کرد :


در ازل پرتو حسنت ز تجلی دم زد

عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد


گفت حالا تو برام فال باز کن . فقط منتظرم بد بیاد ( با چشم غره ) .

بسم الله گفتم و باز کردم :


آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند

آیا بود که گوشه چشمی به ما کنند


خندید :)

شعر
لینک
مصطفی
۶ نظر
۲۴ دی ۱۳۹۴ - ۲۱:۲۹

کیفیتش بده ولی من دوسش دارم

این موسیقی بیکلام :)


+اگه گفتین مال کیه ؟

لینک
۱۶ نظر
۲۱ دی ۱۳۹۴ - ۱۹:۴۸

7 خان

قبلن ها ک حوصله ام بیشتر بود ی مسابقه طراحی کرده بودم تو بلاگفا خراب شده ب اسم 7خان

7 معما ، 7 مرحله ، 7 جواب

( با لحن تبلیغ فیلما بخونین :) )


گفتم شاید دلتون معما بخاد 

خداروشکر ک نابود نشدن .


+ راهنمایی نداریم 


7 خان

لینک
۳۴ نظر
۱۹ دی ۱۳۹۴ - ۰۱:۱۵

برای نرگس خانم :)

اینها را می نویسم به بهانه این پستتان

اول از همه باید تشکر کنم . بابت این همه کلمه . این همه جمله . این همه فکر . بابت تک تکشون ممنونم :)

در مورد نسیم ملایم(!) تبریز نوشتین اونم تو این وقت سال . نسیم ؟ ملایم ؟ ما صبح ها خودمونو بسته بندی میکنیم بعد میریم بیرون :)) ولی نور خورشید هست خداروشکر :)


پاراگراف بعدی نوشته تون منو برد به سال های قبل . چیزهایی نوشتین که اصلا یادم نبود . لحظه شماری واسه عید ، سیاه شدن دستام ، داریوش . معما ها . مسابقه ها ، این شعر مال کیه هاا و ... . چه خوب یادتونه . چه حس خوبیه وقتی می فهمم یادتونه . چه حس خوبیه وقتی می فهمی یکی یادش هست تورو . قالب سبزه رو دوست داشتم . هیچ قالبی مث اون نیست . مث اون نمیشه . ژست سیگار کشیدن :)) هنوزم دوست دارم :)) روزهای خاکستری . چ روزهای بدی بودن اون روزا .... در مورد قالب وحشتناکه حرف زدین ، یادم نیست اصلا اونو :| . من از اون دوران چیزای کمتری نسبت ب شما یادمه ( ب لطف حافظه متلاشی من ) . تصوراتتون از روز شنبه اینکه قراره چ اتفاقاتی بیفته . همیشه برام جالب بود :) 


از رویا هام سوال پرسیدین . بزارین راستشو بگم . من خیلی وقته دیگه رویایی تو زندگی ندارم . هیچ آرزویی نسبت به آینده ندارم . وقتی بچه بودم داشتم . یکیش بستنی فروشی بود . دوست داشتم بستنی فروش بشم . چن ماه پیش به این آرزوم رسیدم . دومیش هم این بود ک لپتاپ داشته باشم ک اونم خداروشکر دارم . شاید باورتون نشه . من فقط تو زندگیم آرزوی داشتن اینارو داشتم . چیزهای دیگه ای هم دوست داشتم ولی هیچ کدوم اندازه این دوتا نبودن و نیستن . تصورم نسبت به آینده در حد چن ساعته . نمیتونم حتی به چن روز بعد فک کنم . نمی دونم قراره چی بشه . تصویرهایی ک کشیدین خیلی قشنگ بودن . مخصوصا مورد عکاسیش :) نمی دونین چقدر ذوق کردم وقتی خوندم که تا 70 سالگی باید وب نویسی کنم :)) 


چیزهایی که نوشتمو چن بار خوندم . دیدم حتی یک دهم چیزی ک باید شما برای من نوشتین هم نیستن . تصمیم گرفتم چیزی تعریف کنم ک شاید براتون جالب باشه . اولین دیدار من با مادر شما ، خانم دکتر :) یاد این اتفاق همیشه دلچسبه . اینکه یه مخاطب مجازی حقیقه بشه .

2شهریور 92 بود . من و مصطفی طبق قراری که با خانم دکتر گذاشته بودیم راهی مقصد شدیم . وسط راه از یه شیرینی فروشی یه بسته شکلات گرفتیم که دست خالی نریم . سروقت رسیدیم . هم من هم مصطفی یه هیجان خاصی داشتیم :) بالاخره خانم دکتر رو زیارت کردیم . چن دقیقه به احوال پرسی و این حرفها گذشت ولی ما هنوز اضطراب داشتیم ولی خانم دکتر خیلی ریلکش بودن :) . کم کم اضطرابمون داشت کم میشد که خانم دکتر شکلات رو باز کردن . آبرومون رفت . دوتایی مون آب شدیم رفتیم تو زمین . شکلات به اون افتضاحی ندیده بودم تا حالا . کلا عرق بود ک داشتیم با مصطفی می ریختیم ولی خانم دکتر به رومون نیاوردن ( جا داره همین جا تشکر کنم ازشون که به رومون نیاوردن :)) ) . یه کم در مورد اتفاقات وبلاگی حرف زدیم تا که حرف مسابقه ها اومد وسط . خانم دکتر هم یه معما داشتن به این شکل :

15 , 10 , 2 , 5 , ?

من چقدر واسه این معما فک کرده بودم ! جوابو که گفتن قیافه من و مصطفی شد :| هی میگفتیم ینی به این آسونی بود؟ :)) 

اینم عکسش : کلیک

هم چنان داشتیم حرف میزدیم که مصطفی از درد گردنش حرف زد . همونجا بود که خانم دکتر گفت بزار معاینه ات کنم . معمولا معاینه همراه با درد میشه . اینجا هم همون اتفاق افتاد . ینی هر چن ثانیه یه بار مصطفی یه آخی اوخی میگفت و من هی میخندیدم . از ته دل . با پیشنهاد من حتی میتونست زیباتر بشه که خانم دکتر قبول نکردن . پیشنهاد بدی نبود .گفتم "خانم دکتر ، همین جوری که هستین با آرنج بزنین گردنشو بشکونین ، قال قضیه رو بکنین " :))) با دستمم حرکتو نشون میدادم . واقعا پیشنهاد بدی بود ؟ نه :)) در همین حین هم ، مصطفی هم درد میکشید هم میخندید . خانم دکتر هم میخندیدن همراه با گفتن "الله اکبر" :)))


پ.ن.1 عینک مصطفی اون روز شیکسته بود . هرکاری کردم نتونستم تو متن بیارمش :))

پ.ن.2 تسبیح خانم دکتر موند تو ماشین و این باعث شد یه بار دیگه ایشونو زیارت کنیم :)


باز هم ممنونم . بخاطر تمام حس های خوبی که تو این سال ها به من منتقل کردین . 

ممنونم :) 

لینک
۱۴ نظر
۱۹ دی ۱۳۹۴ - ۰۰:۰۸

یه پیشنهاد

اگه وقت داشتین و البته اینترنت :)) ، اینو کلیپو دانلود کنین و نگاه کنین 


اجرای زنده آهنگ جان جانان سامی یوسف در لندن


+ اینترنت من مشکل داره چن روزه نمیتونم بیام بیان . بقیه سایتا کار میکنن الا بیان . نمی دونم چرا :| 

بشنوید
لینک
۱۱ نظر
۰۳ دی ۱۳۹۴ - ۱۰:۴۴

نظرتون چیه؟

حرف زدن در مورد ویژگی ها و خصلت های خود آدم کار درستیه ؟

نشانه غروره ؟

خودبزرگ بینیه ؟ 

دور از خشوع و تواضعه ؟


+ یاد این پستم افتادم

لینک
۱۰ نظر
۲۷ آذر ۱۳۹۴ - ۱۷:۴۹

پست آموزشی - ترنسلیتر

Google translate extension

ی اکستنشن مفید برای کسایی ک ب وبای خارجی زیاد سر می زنن 


1. به این آدرس برین و add to chrome بزنین

2. بعد از نصب بالا سمت راست آیکن مربوط ب گوگل ترنسلیت اضافه میشه 

3. با زدن آیکن و بعدش extension option وارد آپشن بشین

4. تو قسمت My primary language ربان فارسی رو انتخاب کنید . 

5. Pop-up translations هم نحوه نمایش ترجمه رو مشخص میکنه . من خودم دومین گزینه رو انتخاب کردم 

6. هر متن یا کلمه ای رو انتخاب کنین ، معنیشو بلافاصله بغلش مینویسه 


لینک
۳ نظر
۱۷ آذر ۱۳۹۴ - ۲۱:۵۲

پست آموزشی - پیج مونیتور

مطالب آموزشی پلاک هفت باعث شد من این پستو بزارم :)



اکستنشن پیج مونیتور یا Page Monitor Extension 

!! مخصوص کسایی ک کروم دارن !!


به چ دردی میخوره ؟

هر لینکیو ک بهش بدین هر 10 دقیقه یک بار ( یا هر چند دقیقه ک شما بخاین ) اون لینکو بررسی میکنه . اگه تغییری توش ایجاد شده باشه بهتون اعلام میکنه . 


خب ک چی ؟

مثلا میتونین وبلاگ دوستای بیان تون رو توش ثبت کنین تا هر وقت نظری تایید کردن یا مطلبی گذاشتن بهتون خبر بده . البته این مطلب جدید رو خود بیان میگه . یا مثلا میتونین وب کسایی ک تو بلاگفا ، پرشین بلاگ ، میهن بلاگ رو هم وارد کنین تا برای فهمیدن اینکه مطلب گذاشتن یا نه ، روزی صدهزار بار وبشونو چک نکنین :))

حتی مطالب حذف شده رو هم نشون میده 


خب الان چیکار باید بکنم ؟

1. ب این لینک برین و دکمه add to chrome  رو بزنین . منتظر باشین تا نصب بشه .

2. بعد از اینکه نصب شد یه آیکنی گوشه بالا راست ظاهر میشه ک شبیه علامت نبضه .

3. هر سایت یا وبلاگی ک رفتین ، اون آیکن نبض رو بزنین . چن تا گزینه میاره . با زدن monitor this page اون سایت وارد لیست میشه. 

4. بعدش همونجا option رو بزنین .

5. پایین صفحه Time interval هست . با اون میتونین زمان هر دوره رو تنظیم کنین . 


لینک
۱۹ نظر
۱۱ آذر ۱۳۹۴ - ۱۹:۳۸

با لبخند گوش کنین :)

صدای من

البته در دوران کودکی

بازم میگم من خیلی شیرین بودم :))

دانلود


پ.ن.

گرگه اومد تو گله 

هی دمشو تکون داد

دندوناشو نشون داد

یه بز پرید به اینجا

 یه بز پرید به اونجا

 گرگه به دنبال بزا تو صحرا

 یکدفه افتاد و دمش کنده شد

 گله پر از خنده شد

بشنوید
لینک
۶ نظر
۱۳ آبان ۱۳۹۴ - ۱۷:۰۰

شرمندگی

فرمت فایل هایی ک من ضبط کردم ام پی تری نبود . مجبور شدم از ی برنامه کانورتر استفاده کنم . 

نگو اینم ناقص کرک شده فایلارو نصفه کانورت کرده . من هم هیچ کدوم از فایل هارو گوش نکردم بعد ضبط 

خلاصه اینکه خیلی شرمندم ، از همه :(

فایل های اصلی 

قسمت اول

قسمت دوم

قسمت سوم

قسمت چهارم

لینک
۶ نظر
۳۰ مهر ۱۳۹۴ - ۱۷:۲۷

بخاطر مریم خانم

این کلیپو همین الان پیدا کردم 

قدیمیه . مال 5 سال پیشه

میزارمش اینجا ب احترام حرف مریم خانم :)

دانلود کلیپ 

+ قدیما تا این حد ینی حرفه ای بودماااا :)


لینک
۴ نظر
۲۳ مهر ۱۳۹۴ - ۲۱:۰۱

خاطراتی چند از دبیرستان ( فایل های صوتی اضافه شد )

 1.یاد دوران دبیرستان میفتم . حتی نمی تونین تصور کنین منو تو اون دوران . کلی فرق کردم نسبت ب اون موقع ها . خیلی آروم تر شدم ... خیلی  

شلوغ بودماااا :)) در حدی ک قابل گفتن نیست :))


2. ی ناظم مشتی هم داشتیم . خیلی خوب بود . هوامونو داشت . ما هم ازش حساب می بردیم . ینی تنها کسی ک ازش حساب می بردیم ناظممون بود . خیلی مرد بود . یادمه ی بار بچه های سال پایینی کفریش کرده بودن ، خواسته بود ی سیلی بخوابونه تو گوش پسره ولی اینکارو نکرد در عوض با مشت زد تو شیشه پنجره . شیشه شکست . دستش هم برید . فرداش اومد از همه کلاسا بخاطر اتفاق دیروز معذرت خواست . خیلی مرد بود .


3. ب من تو دبیرستان ویروس میگفتن . هر کاری ک من میکردم تو کل کلاس ( حتی تو کل مدرسه ) پخش میشد . از جمله : روبیک . من بصورت مستقیم ب 30 نفر روبیک یاد دادم :)) . کلا تو مدرسه همه روبیک دستشون بود . تو کلاس دین و زندگی تو ی کاغذ آموزششو نوشتم ، دادم اون یکی ناظممون گذاشت تو اتاق کپی . هر کس میخاست می رفت واسه خودش کپی می گرفت :)) خود ناظممون واسه خودش هم کپی گرفت :))

حتی من ب معلم مون هم روبیک یاد دادم و باعث شد امتحان نگیره ازم و بهم 20 بده :)) من داشتم ب معلم روبیک یاد میدادم بقیه داشتن امتحان هندسه می نوشتن فحشم میدادن :))))

4. ی معلم فیزیک عقده ای داشتیم . ی بار میخاست امتحان بگیره . روز قبل امتحان دیدیم دستش کتاب انرژی اتمیه . هر آدمی میتوست حدس بزنه ک امتحان از اون کتابه . ما هم رفتیم همه سوالارو حفظ کردیم . اومد امتحان گرفت همه نمره شون زیاد شد . نتونست مچ مونو بگیره . گفت چرا تخته سیاهو پاک نکردین ؟؟ 5 نمره از همه تون کم میکنم . ما هم گفتیم ب جهنم :))


5. عایا معلمی ک پاش شکسته مجبورش کنی 2 طبقه پله بیاد بالا ، جزو مصادیق مردم آزاری محسوب میشه ؟؟ :)) 


6. شاید باورتون نشه . من تو دبیرستان از همه بیشتر ادبیات و جغرافی خوندم . ینی معلم ادبیات میومد دو تا درس میگفت بعد میگفت 3 تا درس بعدی رو هم خودتون بخونین هفته بعد 5 درس امتحان . هر هفته این اتفاق میفتاد . اینا خوبه حالا . شفاهی پرسیدنا افتضاح بود . 

میگفت علی تو کتاب ی شعر از حافظ هست ک وسطاش ی کلمه "خدا" هست اون بیتو بکو از حفظ :| 
سوال نفر بعد : رضا همین بیتی ک علی گفت رو تو بیت قبلی شو بگو :| 

بیت قبلی :||| خب بیت بعدی رو می پرسن . قبلی چرا آخه :||| 

کلا ما تمام ابیات کتابو باید حفظ میکردیم . حتی اون شعر های توی تمرین ها رو . 

در ضمن امتحان زبان قارسی ترم اولمون  ، نصف سوالا از قسمتای ترم دوم بود و ما اصلا تعجب نکردیم :))


7. ما معلم شیمی مونو خیلی اذیت می کردیم . واقعا از این جا معذرت میخام ازشون . گوشی ایشون از این سونی اریکسون قدیمیا بود . ما ی روش پیدا کرده بودیم ک میشد ب سونی اریکسون ها اس ام اس فرستاد ، بجای اینکه شماره مارو تو قسمت فرستنده نشون بده ، هر چیزی ک ما بخایم رو نشون بده مثلا بجای شماره بنویسه "جعفر" . ما میدونستیم ک معلم مون برنامه 90 رو نگاه میکرد. اتفاقا کلاس شیمی ما هم سه شنبه ها بود . آخرای زنگ بود ک ی ایده شیطانی تو ذهنمون بوجود اومد :)) ب معلم مون اس ام اس فرستادیم : 

" شما برنده یک دستگاه دوربین فیلم برداری سونی شده اید. برای اطلاعات بیشتر ب سایت www.90tv.ir مراجغه فرمایید ."

فرستنده : 2000090 

صدای اس ام اس اومد . معلممون گوشیشو در آورد . رنگش پرید :)) هیچی نمی گفت . زنگ خورد . رفت تو دفتر مدرسه . ما هم دنبالش میکردیم . از دور نگاه میکردیم . رفت ب ناظم ی چیزی گفت بعدش ناظممون بغلش کرد . :)))) بعد رفت اتاق دبیران . تمام معلما بهش تبریک میگفتن . ما هم  عین چی داشتیم می ترسیدیم و میخندیدیم :))) بعد یهو دیدیم این از مدرسه زد بیرون ک بره کافی نت :| یا خدا :)) اگه میدید خبری نیست تو سایت ما بدبخت میشدیم :))) همیشه بهمون شک میکرد ولی این دفعه خیلی دقیق کار کرده بودیم . واسه اینکه گندش در نیاد ی اس ام اس دیگه فرستادیم برش :

اگر برای شما اس ام اسی از طرف سایت 90 مبنی بر برنده شدن شما در مسابقه آمده بخاطر مشکلات فنی در سیستم بوده است و اشتباه شده  و فلان ...

معلممون برگشت . قیافه اش آویزون بود :)) خداروشکر خبر دار نشد . دو سال بعد تو آخرین روزای پیش دانشگاهی بهش قضیه رو گفتیم . 2 دیقه مکث کرد . تمام بلا هایی ک تو این دوسال سرش اومده بود جلوی چشمش پلی بک شد . ی دفعه ای شروع کرد ب خندیدن . خداییش خیلی با جنبه بود 


8. تو مدرسه به ما از شیر لیوانی ها میدادن با نی. ما نی ها رو کش می رفتیم :)) منظورم از ما ، کل کلاس نیست . ما 4 نفر ( تو دبیرستان هم ما پک 4 نفره داشتیم ) حدود 600 تا نی داشتیم :)) 


9. کلا هیچ قفلی برای کلاس ما بسته نبود . هر جا ک دوست داشتیم می رفتیم . هر دریو ک میخاستیم باز میکردیم . حتی اگه قفل بود . یادمه جعبه مربوط ب مدار دزدگیر مدرسه رو باز کرده بودیم . بدون کلید :)))))


+ کلا لذت دبیرستان ب مخالفت کردن با کادر مدرسه است . هر چقدر هم میخاد حرفاشون درست باشه :)))

++ چیزی ب ذهنم برسه اضافه میکنم ب این متن 


+++ فایل های صوتی در این پست


لینک
۲۳ نظر
۲۱ مهر ۱۳۹۴ - ۰۹:۱۶

همخواب

چاوشی میخونه و دلم میخاد های های گریه کنم 

شهرزاد

لینک
۱۰ نظر
۰۶ مهر ۱۳۹۴ - ۲۰:۳۱

همای اوج سعادت

نمی دونم این آهنگو شنیدین یا نه 

ولی باید شنیدش 


همای سعادت - همایون شجریان 

بشنوید
لینک
۷ نظر
۳۰ شهریور ۱۳۹۴ - ۲۳:۰۰

ی کم من :)

از بچگی با آهنگ حال میکردم . خالم وقتی بچه بودم صدامو ضبط کرده . آگهی تلویوزیون میخوندم . " میخام سالاد درست کنم ... " صدای همه نوه ها رو صبط کرده خالم . هنوزم هست . { شاید قبلن گفته باشم ولی ی بار هم میگم . شیرین ترین بچه ای ک تو عمرم دیدم خودمم :))) اعتماد ب سقفو دارین ؟؟؟ :))) } . بعد ها با آهنگای محمد اصفهانی آشنا شدم . آلبوم حسرت چقدر خوبه . هنوزم دارم . هنوزم گوش میکنم بهش . بعد ها هم ک شوق خریدن آلبوم گل آفتاب گردون داشتم . خیلی آلبوم خوبی بود :) خب آهنگ دیگه بسه . بزارین از قبل تر ها شروع کنم . در سال 71 دیده بر جهان گشودم :)) . بر خلاف وضعیت کنونیم ، موقع بدنیا اومدن شرایط بهتری داشتم . 4.7 کیلو بودم :) . دوران دبستان رو تو شهر خودم خوندم { ی جور نوشتم انگار راهنمایی و دبیرستان رو تو لاس وگاس خوندم :))) } از بچگی مث تمامی بچه ها علاقه فوتبال داشتم . روپایی می زدم . ساعت ها . تنهایی . 

معمولا هر کسی راست دست باشه اکثر کارهاشو با اون دست انجام میده . چپ دست ها هم همین طورن ولی در مورد من این طور نیست . من راست دستم ولی بشکن زدن رو با دست چپ یاد گرفتم . پینگ پنگ بازی کردن رو با دست چپ یاد گرفتم . کسی هم مجبورم نکرده بود . بصورت طبیعی این کارو کردم . الانم اگه کسی ازم بپرسه کدوم دستت قوی تره، جوابی ندارم براش . در بعضی شرایط چپ قوی تره . درستش اینه ک بگم دست چپ من از دست چپ بقیه راست دست ها قوی تره . بارها تو مچ انداختن من با دست چپ افراد قوی تر از خودمو شکست دادم { چیز افتخارامیزی نیست البته } . در پایان باید بگم من چپ پا هم هستم . 

چن سالی هست ک متوجه ی خصلتی تو خودم شدم . من سمت چیز ها یا کارهایی میرم ک کمتر کسی طرفش میره . این اتفاق ، ی پدیده غیر ارادیه . ینی من تصمیم نمیگیرم . خودش اتفاق میفته . دو تا مثال : 

1. فری استایل کردن . 

2. گیم بازی کردن . معمولا گیم هایی بازی میکردم ک کسی بغیر از خودم ازشون لذت نمی برد . { جالبه ک بگم من اول یا دوم دبیرستان میخوندم ک ی روز چشامو وا کردم . هر چقدر فک کردم یادم نمیومد آخرین باری ک گیم بازی میکردم کی بود . خیلی زود با گیم بازی کردن خداحافظی کردم . دوستای من هنوزم گیم بازی میکنن . هنوز هم :| } 

بچه شیطونی بودم ولی آتیش نمی سوزوندم . طبق گفته ها ، علاقه وافر به قابلمه و قاشق و بشقاب داشتم :)) داشت ی چیزی یادم می رفت . مهارت زیادی هم تو شکوندن ظروف آشپزخانه داشتم :)) از همان عنفوان کودکی علاقه شدیدی ب توپ داشتم و همین باعث شد ی بار تو تولدم 2 یا 3 تا توپ هدیه بگیرم . کسایی ک توپ خریده بودن آه می کشیدن ک چرا کادو عین هم خریدن ، من هم ذوق مرگ شده بودم :)) 


یادم میاد وقتی بچه بودم { 6 سالم بود فک کنم } میرفتیم خونه بابابزرگم . داییم هنوز ازدواج نکرده بود . کامپیوتر داشت . اجازه میداد با کامپیترش بازی کنیم . این بود بازی. کلا 6 تا رنگ داشت بازی :))) بعد ها ک خودمون کامپیوتر خریدیم بازی ها رو از داییم گرفتم . داییم 3 تا گیم رو فلاپی زد بهم داد . توجه دارین دیگه ؟؟ فلاپی :| 

بچه ک بودم دوست داشتم بستنی فروش بشم . ب لطف دانشگاه این کارو کردم . بعد ها ک با لپ تاپ اشنا شدم آرزو داشتم منم ی لپ تاپ داشته باشم . خداروشکر الان دارم . این ینی من ب تموم (!) آرزو هام رسیدم . 

تو دبیرستان ب شعر خوندن علاقه پیدا کردم . عاشق شعرای کارو بودم . ی نمونه اش . من این شعرو از حفظ بودم . یادش بخیر . 

نقطع عطف زندگیم دانشگاهه . دیدم نسبت ب محیط عوض شدم . ن اینکه چیزهای بدی دیده باشم نه . با دنیا آشنا شدم . اینکه فرهنگای مختلف چقدر میتونن با هم فرق داشته باشن . اینکه احتمال داره من هم تو زندگیم اشتباه فکر کنم . هیچ وقت فک نمیکردم آدمای جدید بتونن ایقدر روم تاثیر بزارن . رفتار هایی دیدم ک از جنسیت خودم خجالت کشیدم . با ادم هایی اشنا شدم ک حس خوبی بهم دادن . شاید از لحاظ علمی از دانشگاه راضی نباشم ولی از بابت دیدن و تجربه کردن خیلی چیزا راضیم ک دانشگاه رفتم . 

قوانینی برای خودم دارم ک سعی میکنم رعایتشون کنم : 

1.  رو موضوعات مختلف سعی میکنم بحث نکنم

2. وقتی با کسی ک ازم بزرگتره حرف میزنم از فعل جمع استفاده میکنم . حتی بعضی وقتا ب علی میگم شما . 

3. مورد 2 در ارتباط با جنس مونث برای تمامی سنین رعایت میشه بغیر یاسمین دختردایی 2 ساله این جانب :))

4. سعی میکنم هیچ وقت ب هیچ قراری دیر نرسم . در این 16 سالی ک دارم درس میخونم فقط ی بار تو اول دبیرستان بمدت 30 ثانیه ، دقیقا 30 دیر رسیدم . اونم البته تقصیر من نبود . 


 5 چیزی ک دوست ندارم : آسانسور - کدو  - تلویزیون - ارتفاع - فیلم ترسناک .

5 چیزی ک دوست دارم : نارنجی - تی شرت طوسی - آب طالبی - بستنی شکلاتی - عکاسی .

5 چیزی ک بلد نیستم : نقاشی کشیدن - حرف زدن پشت تلفن با فامیل ها :| - غذا درست کردن - پرینت کردن طوری ک پشت روی کاغذ درست باشه - دستی کشیدن با ماشین 

5 چیزی ک بلدم : برنامه نویسی { مثلا :)) } - عکاسی - دوچرخه سواری - soccer freestyle - روبیک . 



لینک
۷ نظر
۲۶ شهریور ۱۳۹۴ - ۲۳:۴۶

مخلوطس

1. بخاطرش  اسکایپ نصب کردم . باهاش حرف زدم . خیلی حال داد .

2. میگه با هم قهریم 

3. کادوشو بهش میدم . فردا میاد تشکر میکنه

4. امروز درس خوندم :|

5. براش چن تا پی دی اف می برم . خوشحال میشه 

6. ویندوز 10 نصب کردم . ینی عاشق دکمه استارتم :))

7. امیرحسین پی سی خریده :| 5.5 :| 

لینک
۰ نظر
۲۵ شهریور ۱۳۹۴ - ۲۲:۲۰
بایگانی
مهر ۱۳۹۸ (۱۹)
دی ۱۳۹۷ (۱۹)
تیر ۱۳۹۷ (۱۳)
آذر ۱۳۹۶ (۱۲)
مهر ۱۳۹۶ (۱۸)
تیر ۱۳۹۶ (۱۹)
دی ۱۳۹۵ (۱۲)
آذر ۱۳۹۵ (۱۶)
مهر ۱۳۹۵ (۲۴)
تیر ۱۳۹۵ (۲۵)
دی ۱۳۹۴ (۳۹)
آذر ۱۳۹۴ (۲۴)
مهر ۱۳۹۴ (۳۰)
تیر ۱۳۹۴ (۵۴)
دی ۱۳۹۲ (۱۳)
آذر ۱۳۹۲ (۱۶)